نوید جدایی از فرقه رجوی و پیروزی در مسیر زندگی

واقعیت را باید بیان کرد و با واقعیتهای موجود زندگی را شروع کرد. می دانم دوستانم در فرقه مثل من دسترسی به سایت و اخبار ندارند و از پیروزی ما خبر ندارند و اگر می دانستند، امروز آنها هم مثل من و امثال من بودند و شاید از من جلوتر بودند ولی افسوس ذهنیتهایی که در فرقه بر نفرات القا شده بود فکر می کنند اگر جدا شوند دیگرنمی توانند به وضعیت عادی زندگی برسند.
ولی یک سری از فرقه جدا شدند و زندگی خوبی دارند که ما شاهد بودیم و رهبران فرقه چطور برعلیه آنها زوزه می کشیدند و گاه مسعود دستور می داد اگر شکست خوردیم اول آن دسته از نفرات را بکشید که از ما جدا شده اند اما این یک حرف ساده نبود ولی نفرات را می ترساند که کسی جدا نشود و یا مریم خانم تئوری انقلاب را اینطور بیان می کرد: هر کسی که وارد انقلاب شده است اگر یک روز از آن جدا شود می میرد و مثل(ماهی که از آب در آوری تازه فهمیده اگر آب نباشد مرده است) و یا طوری القاء می کرد که بدون مسعود کسی نمی تواند در دنیا قدم بردارد. آن موقع بود که من و بعضی های دیگراز دوستان اسیر در نشست به همدیگر با تعجب نگاه می کردیم و یا گاه با تکه پرانی می گفتیم بگذارید ماهی از آب خارج شود ودرب را باز بگذارید آزمایش شوند به اینجا که می رسیدیم مریم خانم سریع نفرات را سرکوب می کرد و سر کوف می زد و می گفت به همین خاطر پیروز نشدیم که شما انقلاب را قبول ندارید و مجدداً بعضی از مریدان از خود می گفتند و دیگران را سرکوب می کردند.
اما امروز باید گفت 18 سال از بهترین زمان عمرم را فرقه از من ربود , جوانی بودم که از کار خسته نمی شدم و زمانی توانستم از دست شما رها شوم که دیگر مثل سابق انرژی نداشتم اما من از تجربه ای که از گذشته بدست آورده بودم استفاده کردم و امروز باید بگویم چنان نیست، که رهبران فرقه القا می کردند شما بدون ما یک مرده هستید. دوستان عزیزدر بند فرقه رجوی روحیه شما در آن فرقه مرده است با رهایی از بند اسارت انرژی شما چند برابر می شود چون آزادید و خود تصمیم می گیرید و این رهایی به شما انرژی می دهد تا قدم های بلندی بردارید و می توانید و به خودتان ایمان داشته باشید، یقین داشته باشید که شما هنوز برای رسیدن به هدفهای درونی خودتان وقت دارید امیدوارم حرفهای ما، رها شده ها را از طریق سایت، دریافت کنید واز زوزه های رهبران فرقه نترسید و از دست فرقه رها شوید.
من امروز با تلاش خودم که در 5 سال گذشته انجام دادم به زندگی دلخواه خود رسیدم و به آینده روشن حرکت می کنم. شاید باور نکنید که در این 5 سال سختی یکسال قرارگاه را نکشیدم. در یکسال اول فقط بررسی کردم چون 18 سال دور از محیط جامعه بودم ولی بعد از آن که جامعه را دریافتم شروع به کار کردم و همزمان درسم را ادامه دادم و زندگی مشترک تشکیل دادم و زندگی خوبی دارم , آری در همین جامعه که مریم خانم می گفت همه از گرسنگی می میرند و همه معتادند , ولی من نه گرسنه ام ونه معتاد، توانستم وارد دانشگاه شوم ودر دانشگاه درس بخوانم و از طرف دیگر در یک شرکت کار کنم. بعضی از خانواده های شما شاهد هستند , مشکلات همیشه وجود دارد اما باید دریافت چطور وارد مشکلات شد من امروز مشکلات دارم ولی راهش را پیدا کردم و حتماً شما هم ای دوستان در زنجیر راهش را خیلی زودتر از من پیدا می کنید، به همین خاطر به شما قول می دهم که شما هم آزاد شوید و به آرزوهای از دست داده خودتان خواهید رسید و به کوری چشم صاحب انقلاب که با ازدواج مخالف بود و می خواست نسل کشی کند من الان دارای یک فرزند هستم که فقط به کوری چشم مریم این کار را کردم.
آن روز که ما از فرقه جدا شدیم شما به ما نگاه می کردید و گفتید اگر در تصمیم خودتان پیروز شدید به کبوترهای سفید بگوئید که ما موفق شدیم و ما اسیران هم دنبال شما بیاییم و امروز این را به شما می گویم آری می توانید به یک زندگی سعادتمند برسید و تصمیم بگیرید از گذشته فرقه دور شوید و خودتان را از لجن هایی که دورتان را گرفته رها کنید و فقط به پیروزی فکر کنید , در هرجا باشید پیروز هستید واین حق شما ست اما بیشتر از این در آن لجن که مریم آن را انقلاب می نامد و با این نام برای شما سنگ قبر درست کرده است گیر نکنید و امروز کبوترهای سفید همان نفرات هستند که به شما اعلام کردند یک ماه مهلت دارید و آخر مهلت هم که به شما اعلام میکنند که فرصت تمام شده آن روز از شما سوال خواهند کرد و راه دست شماست که بعد از این چه راهی را بر می دارید , امیدوارم صدای من و امثال من را این نسیم رهایی ازطریق (سایت نجات) به گوش شما برساند و از بند اسارت رها شوید.
سیروس

خروج از نسخه موبایل