از سرود نبرد با آمریکا تا کاسه لیسی آمریکاییها

سازمانی که روزی ادعای مبارزه با امپریالیسم داشت و به اشکال مختلف دولت ایران را متهم به عدم مبارزه با امپریالیسم می نمود و آمریکا را سد اصلی توده ها معرفی می‌کرد در ادامه انحرافات خود بجایی رسید که حالا در خواست استمداد و کمک از آمریکایی ها را دارد و خواهان آن است که نیروهای آمریکایی در اشرف مستقر شده و کنترل آنجا را بعهده داشته باشند.
سازمانی که روزی مدعی بود سرهنگ آمریکایی را در ایران ترور کرده و ترانه
«سرکوچه کمینه مجاهد پر کینه آمریکایی بیرون شو خونت روی زمینه»
را می سرود و در بین سرودهای خود عرضه می کرد، به نقطه ای رسید که برای خوش آمد آمریکایی ها، از زمانی که در اشرف مستقر شدند، مستمر برای آنها مهمانی داده و نیروهایش را بسیج می کرد تا چند سروان یا سرگرد آمریکایی را پذیرایی کرده و همچون کلفت و نوکر دور آنها بگردند تا این افسران آمریکایی خوشحال شده و گزارشات مثبتی از آنها به بالاتر ارسال نمایند. آنها که در تبلیغات مدعی داشتن استخر و پارک و غیره هستند، این واقعیت را علنی نمی کنند که این امکانات نه برای افراد اسیر در اشرف بلکه برای شاد کردن نیروهای آمریکایی در اختیار افسران و سربازان آمریکایی قرار داده می شد تا مبادا در گرمای عراق آنها ناراحت و عصبی شده و گزارش منفی از آنها بدهند و در نتیجه در این گرما افراد اسیر فرقه خود از آن امکانات محروم می شدند.
رجوی حتی برای کتمان بسیاری حقایق از چشم خود آمریکایی ها، دستور داد تا تمام کتب و نشریات سازمانی که در آنها کلماتی بر علیه آمریکایی ها بود را در اشرف بسوزانند تا او بتواند راحتتر مجیز آنها را بگوید.
البته این اولین باری نیست که آنها چنین دوگانه عمل می کنند. اگر به اطلاعیه های سازمان بعد از شروع جنگ صدام علیه ایران مراجعه کنید، خواهید دید که در یکی از آنها سازمان به شدت علیه دولت عراق موضع گرفت که چرا در رادیو عراق از سرودهای سازمان استفاده می کنی، در حالیکه ما با تو هیچ رابطه ای نداشته و دولت عراق دشمن ما ایرانیان است. در آن سالیان سازمان مدعی بود که با نیروهای متجاوز عراق در حال جنگ نیز هست. و یا می توان به اطلاعیه محکوم کردن اعدام آیت الله صدر توسط صدام اشاره کرد.
اما بعدها با فراموش کردن چنین مطالبی، بارها و بارها به ملاقات صدام و سران حکومت او رفت و از آنها سلاح و پول گرفت و اطلاعات در اختیار آنان گذاشت و می گفت دولت عراق تنها دولت مستقل منطقه است، «دولت و ملت عراق تنها حامی مجاهدین و ارتش آزادیبخش است». البته در همین زمینه نیز رجوی باز خوی دوگانه خود را بارز کرد و بعد از سرنگونی صدام، وقتی دید اوضاع در دست آمریکایی هاست و آنها از صدام دل خوشی ندارند، تمام آن حرف ها و رابطه ها و ملاقات های گرم و دوستانه را فراموش کرده و مدعی شد که او و سازمانش بیشترین زیان را از دولت عراق دیده اند.
هر چند رجوی هیچگاه به این تناقضات پاسخ نداد، اینها را باید به حساب فرصت طلبی و پایبند نبودن او به هیچ اصولی گذاشت. اما اگر تاریخچه او را مرور کنید از این تناقضات و برخوردهای متضاد بسیار زیاد خواهید یافت.

خروج از نسخه موبایل