جاسوسی؛ شغل شریف برادر شریف

خبر برملا شدن دومین پایگاه هسته ای در قم امروزه خبری است که در این اواخر روی آنتن های خبرگزاری ها است. اما جریان برعکس آن چیزی است که فرقه مجاهدین ادعا کرده، مهدی ابریشمچی در خبرگزاری ها دادوبیداد به راه انداخته بود که ستاد داخلی مجاهدین گزارش کرده که ایران دارای دو مرکز مخفی هسته ای که یکی تولیدی و دیگری تحقیقی است. همانطوری که قبلا هم گفته ایم فرقه مجاهدین در درون ایران نه تنها ستادی ندارند بلکه اگر یکی از این مزدوران به دست مردم ایران در هر کجای ایران بیفتند تکه کوچکشان گوششان خواهد بود، بنا بر این اطلاعاتی را که مهدی ابریشمچی با نام ستاد داخله برای خبرگذاری ها خرج می کند تمامآ اطلاعاتی است که سازمان های اطلاعاتی بعضی کشورها به آنها می دهند. فرقه مجاهدین این خبر را مدت زمانی کوتاه پس از آنکه رژیم آن را اعلام کرده بود با نام ستاد داخله روی آنتن ها فرستاد تا به نام خود ثبت کند درحالیکه طبق گزارش خبر گزاری ها منابع اطلاعاتی امریکا از جزییات آین دو پایگاه بطور سری از قبل مطلع بودند و قرار بر این بود که خبر آنرا آقای اوباما شخصآ اعلام کند تا رژیم را غافلگیر کرده باشد اما وقتی رژیم پیش دستی کرد آقای اوباما سخت عصبی شده بود. در دوران صدام حسین مجاهدین درعراق دارای بهترین امکانات فنی برای جاسوسی وکسب اطلاعات از درون ایران بودند البته آن هم توسط دستگاه های شنود و سیستم های مختلفی که توسط ارتش عراق در اختیار آنها گذاشته شده بود وبا همین سیستم های جاسوسی قوی که نمونه آن دستگاه های بسیار قوی شنود بود و در مرزهای ایران وعراق فعال بود گزارشات مختلفی از مراکز تجمع یا جابجائی نیرو در درون ایران را به مقامات امنیتی عراق توسط همین مهدی ابریشمچی انتقال داده می شد که در نتیجه نیروی هوائی ارتش عراق موفق به بمباران ارتش ایران در مرزها ومردم ایران در شهر ها ونقاط مختلف ایران می شد. حالا صدام وارتش صدام وجود ندارد تا همان دستگاه ها را در اختیار این جاسوسا ن قرار دهد، به همین دلیل هم فرقه پس از سقوط صدام و دربه در شدن، خود را به کشور های غربی یا حتی بعضی از کشور های در منطقه آویزان کرد و برای مزدوری و جاسوسی برای کشورهای مزبور اعلام آمادگی کرد. به این دلیل که کشورهای غربی و بعضی کشور های منطقه با رژیم مشکل دارند لذا آنها هم از این دستبوسی مجاهدین استقبال کرده ودرمقابل خدمات ارزنده شان بعضآ اعطلاعاتی از این نوع در اختیار آنها قرار می دهند آن هم به این دلیل که رژیم به همین کشور ها نتواند گیر بدهد که شما در کشور ما جاسوسی می کنید، درغیر اینصورت رژیم هم عمل به مثل خواهد کرد. این جناب ابریشمچی معروف به شریف یا برادر شریف ازابتدا هم دراین فرقه همین کاره بوده، بطوریکه در بالا هم اشاره شد در مرز های ایران وعراق با استفاده از شنود های بسیار قوی تمام نتایج جاسوسی را که گزارش می شد ایشان شخصآ مسئول انتقال انها به مقامات امنیتی عراق منجمله ژنرال حبوش بود. به غیرازمسئولیت گزارش کردن موارد جاسوسی از مرز ایران ویا منطقه به مقامات امنیتی عراق مسئول تحویل دهی افراد معترض درون تشکیلات به زندان ابوغریب هم خود ایشان بود، خدا میداند با همین اطلاع رسانی مرزی که پس از آن نیروی هوائی عراق دست به حملات برعلیه مردم ما وارتش میزد چقدر جوان بی گناه ایرانی را به کشتن داده اند؟ سوال از ابریشمچی و ابریشمچی ها این است که:با تمام جاسوسی هائی که برای صدام و ارتش صدام چه برعلیه مردم ایران وچه برعلیه مردم کردستان عراق انجام دادید و خود بهتر می دانید که اطلاع رسانی شما باعث کشته شدن چه جوان هائی شد و شما نیز با این کارتان نه طرفی بستید ونه راه به جائی بردید، آیا هنوز در خودتان اندازه سر سوزنی احساس شرم وحیا نمی کنید تا بر علیه ملتی که داعیه مقاومت آن را دارید جاسوسی نکنید؟ البته ایشان گناهکار نیست شغل شریف ایشان همین است، اخرین روزی که اردوگاه اشرف را ترک می کردم همین برادر شریف از جلوی بازداشگاهی که در آن بودم تا جلوی درب خروجی اشرف که عراقی ها انجا منتظر بودند به همراه اتومبیلی که در ان بودم امدند وبادستهای انقلابی خود بنده را دو دستی تحویل ماموران زندان ابوغریب داد. به آن نشانی که قبل از حرکت از مقابل بازداشتگاه در اشرف به بهانه امضائ خروجی مرا به اتاقی بردند و پس از بازگشت وسایل فردی ام را که جلوی درب گذاشته بودم برده بودند، از همین برادر مجاهد بعثی شریف وقتی سراغ وسایلم را گرفتم گفت:تو برو ما می آرویم جلوی درب اشرف که هنوزهم که هنوز است دارد می اورد. دلیل دزدیدن این وسایل هم این بود که ایشان چون در جاسوسی وخبر چینی خبره هستند می ترسیدندکه مبادا از بچه های معترض در درون تشکیلات دست نوشته ای به بیرون انتقال بدهیم. تمام وسایل شخصی که داشتم شامل چند نامه از پاپ فقید که در دوران اسارت در اردوگاه های عراقی برایم ارسال کرده بودند بود که دزدیدن آنها تنها به این دلیل بود که من به آسانی نتوانم با واتیکان تماس داشته باشم که کور خواندند، وبقیه عکسهای خانوادگی که آن هم در دوران 9 سال اسارت از سوی خانواده ام برایم ارسال شده بود. فرقه مجاهدین بایستی این را بداند که با اینگونه حرکات ضد میهنی همانطوریکه تا کنون خود را در لجن زار فرو کرده در مقابل مردم ایران روز به روز منفور تر از قبل خواهد شد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا