تغییر 180 درجه ای رهبران فرقه رجوی ها

این روزها در سیمای به اصطلاح آزادی فرقه دیگر بر علیه عراقیها چیزی گفته نمی شود و در این شرایط خیلی برجسته است و باید سوال کرد چرا آقایان و خانمها! یک مرتبه 180 درجه چرخش کردند. مگر همان عراقیها نیستند که در ماه گذشته از آنها با عنوان نیروهای قدس یاد می کردید و یا به آقای نوری مالکی مارک ایرانی بودن می زدید ولی امروز اینها از زبان شما نمی افتند و تغییر کردید , چه چیزی شما را از رادیکالی در آورده است.
مگر مسعود خان ,شما بیان نمی کردید که کنوانسیون 4 ژنو شامل ما هست. پس چرا نیروها را وادار به اعتصاب کردید و ده ها کشته و مجروح دادید , همین بود انقلاب شما؟ شاید اگر کسی با شما آشنایی نداشته باشد فکر می کند رهبران منطقی هستید ولی نه, شما رهبران فرقه بخصوص مسعود خان اساساً از منطق خبر ندارید و فقط شرایط شما را به سوی منطق وادار می کند.
وقتی که تلاش می کنید نیروهای موجود را درعراق به فراموشی بسپارید و دیگر از آنها کسی پا به سوی آزادی نگذارد 180 درجه تغییر می کنید. امیدوارم دوستانم در کمپ جدید عراق این را درک کنند و برای سرنوشت خودشان اقدام کنند وگرنه شما رهبران فرقه به خاطر ماهیت و عملکرد سال های گذشته نمی خواهید کسی از آن قلعه پا به بیرون بگذارد و هواداران شما هم در خارجه این را خوب فهمیده اند که اشک تمساح شما به اشرفیها برای چیست , به همین خاطر دیگر برای اشکهای شما تره هم خرد نمی کنند.
ولی افسوس و هزار افسوس دوستانم از عملکرد شما در قلعه بی خبرند و اگر واقعاَ شما شرایط را درست درک میکردید باید به نیروها می گفتید ما نمی توانیم کاری برای آزادی شما انجام دهیم واگر می خواهید خودتان برای خود تصمیم بگیرید و بگذارید صدای ما هم از برنامه شما به گوش آنها برسد و برای این کار آماده هستم که در یک گفت وگوی تلوزیونی با نفرات شما در یک مکان شرکت کنم و شما هم آن را مستقیم در قلعه پخش کنید.
و حال آیا تغییر شما از موضع گذشته گردن نهادن به قانون عراقیها نیست؟ و شما تا دیروز عراقیها را به رسمیت نمی شناختید؟ و هزار حرف دنبال می کردید. اشل شما رهبران فرقه همین است. جایی که دستتان خالی باشد و چیزی نباشد تغییر موضع می دهید و برای توجیه اشتباهات خودتان یک سری حرفها را سرهم کرده و برای نیروها بحث ها ایدئولوژیک را مطرح می کنید تا از این طریق تشکیلات را حفظ کنید. اما نیروها دست شما را خوانده اند و حنایتان دیگر رنگی ندارد.
با این شرایط آیا بهتر نبود در همان تلویزیون , یکبار واقعیت را بیان می کردید و به جای سکوت از خودتان انتقاد می کردید؟ مگر دردرون تشکیلات فدا و صداقت را سر لوحه قرار نداده اید!!! پس چرا امروز از آن استفاده نمی کنید و واقعیت سالهای گذشته را به نیروها اعلام می کردید که تاریخ مصرف شما برای فرقه تمام شده و می خواهیم شما را به فراموشی بسپاریم و هر موقع نیاز شد مجدداً با سرهم کردن یک بند از انقلاب شما را بازیابی می کنیم.
واقعاً این است دیدگاه شما نسبت به انسانها؟ ولی با رخدادهایی که صورت پذیرفته نشانگر این است که دیدگاه شما همین است به انسانها همین دیدگاه در درون تشکیلات برای نیروها حکمفرما بود. ک سی که دور وبرش را سرکوب می کرد او نیروی ایدئولوژیکی شما بود و در انقلاب درونی این را برجسته کردید و هر کسی از خانم ها به عقد شما در می آمد او را به عنوان شورای رهبری برگزیده و رده ی همردیف مریم را می دادید و بقیه خانم ها یک انسان بی ارزش محسوب می شدند. وبین بچه هایی که از خارجه به عراق می آمدند و نیروهایی که قبلاً در عراق بودند فرق می گذاشتید و باز میان همین نیروها که به گفته خودتان بچه های سازمان بودند فرق وجود داشت و کسی که مادرش در عقد شما بود ارجعیت می دادید و نمی خواهم تک تک نفرات را نام ببرم اما این تبعیضات، بین آنها اختلاف به وجود آورد و این آرمان فرقه هاست که برای حفظ پایه های فرقه بعضی ها را برتری می دهند تا بتوانند به نیروهای دیگر چیزی را القا کنند.
امروز باید گفت تا کی شما رهبران فرقه از شرایط سواستفاده خواهید کرد آیا فکر نمی کنید دیگر دوره سیاه بازی و فریب کاری شما تمام شده است , اگر تمام شده و دیگر بند انقلابی جدیدی وجود ندارد و نیاز می دانید که به دامان اسرائیل بروید، برای توجیه نیروها بند انقلابی "ی" را به بچه ها دیکته کنید، با این بند حروف الفبای فارسی از بند"الف" انقلاب دورنی شروع شد ودر بند "ه" درست کردن حرمسرا وبند "م" خوش رقصی به نیروها ی آمریکایی کردید، بند "ی" که تمام بندها است را اعلام کنید که اتمام انقلاب رفتن به دامان اسرائیل و مزدوری به آن کشور می باشد که فردا در درون تشکیلات برای شما مشکلات ایدئولوژیکی ببار نیاورند و تاریخ هم گواه این خواهد بود که سازمانی که یک زمان شعار مرگ بر آمریکا سر میداد وسرود سر کوچه کمین را میگذاشت، عاقبت به خوش رقصی در مقابل آمریکا پرداخته ونیز ضدیت با اسرائیل در زمانی که سیدرئیس (صدام) بود می داد آن را تبدیل به دوستی و سخنگوی آن اشغا لگر کردید و این است چتر انقلابی مریم از الف تا ی.
سعید

خروج از نسخه موبایل