” بی تفاوتی ما نسبت به بدی، ما را شریک در آن جرم می کند”
آگیل آروین-برنده جایزه صلح نوبل 1986 در اوایل آبان ماه از سوی رهبری عقیدتی مجاهدین به نام آقای جلیل غلامزاده مطلبی در سایت ایران افشاگر منتشر گردید و در آن مقاله، به نامه ی خانواده های عضو انجمن نجات آذربایجانغربی که خطاب به ریاست محترم کمیته بین الملی صلیب سرخ نوشته شده و رونوشت آن به سایر نهادهای حقوق بشری نیز ارسال گردیده است، به جای پاسخگویی منطقی و روشن متاسفانه مورد نقد مغرضانه قرار گرفته است. لازم به یادآوری ست متن نامه خانواده ها در برگیرنده خواسته های قانونی و مشروع شان است و 138 نفر از اعضای خانواده ها آن را امضاء کرده اند،
در متن نامه ارسالی خانواده ها به صلیب سرخ به امکان ارتباط گیری خانواده ها با عزیزان شان در اسارتگاه اشرف تاکید شده است. تا آنان با روشنگری و اطلاع رسانی به موقع در دیدار با فرزندان و بستگان تحت اسارت خویش، زمینه خروج آنان را از اسارتگاه اشرف فراهم سازند.
همه ی خانواده های عضو انجمن نجات طی سالهای پس از سرنگونی رژیم صدام و خلع سلاح مجاهدین به وسیله ارتش ایالات متحده امریکا، شناخت و اطلاعات همه جانبه ای از مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف به دست آوردند. آنان طی ملاقات و دیدار با کادرهای پر سابقه تشکیلاتی مجاهدین و ارتش به اصطلاح آزادیبخش از جزئیات آن چه که در اسارتگاه اشرف گذشته است آگاه شده اند. خانواده ها از اینکه عزیزانشان طی بیش از دو دهه وادار شده اند تا همه روزه در نشست های مخوف و غیر انسانی غسل هفتگی، طعمه، دیگ و حوض و یا نشست های روزانه عملیات جاری به طرق غیر انسانی و نابخردانه و در فضایی غیر دموکراتیک از سوی مسئولین اشرف تحقیر شوند و فردیت و اصالت انسانی آنان زیر سوال برود و یا به شکلی سیستماتیک مورد شستشوی ذهنی و روانی در ساختار فرقه ای قرار گیرند، خشمگین و آزرده هستند. خانواده های عضو انجمن نجات پس از دیدار مدام و مستمر با بیش از صدها نفر از جدا شدگان مجاهدین که به میهن خویش بازگشته اند و هم اکنون در کانون گرم خانواده هایشان در کمال آرامش به زندگی لبخند می زنند، پی برده اند که در دوران چک امنیتی، عزیزانشان در اشرف مورد کین و تهمت رهبری عقیدتی مجاهدین بودند و به بهانه های واهی و صرفا به خاطر انتقاد و ابراز آزادانه عقاید خویش در فضایی قرون وسطایی در بازداشتگاه مخوف اشرف تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روانی بازجویان بیرحم و بی احساس قرار گرفتند و در برزخی که در آن بسر می بردند دچار افسردگی شدند. خانواده ها به خوبی می دانند رهبری عقیدتی مجاهدین در مقام یک شکنجه گر ماهر و متخصص در تحقیر انسانها نقش خویش را به خوبی در مناسبات درون تشکیلاتی بازی می کند. همه این فاکت ها و موارد بیشمار تلخ و گزنده ای که خانواده ها از زبان شاهدان عینی یعنی کادرهای تشکیلاتی جدا شده ی مجاهدین که به کشور بازگشته اند و یا در کشورهای اروپایی اقامت گزیده اند، شنیده اند آنان را متقاعد کرده است که رهبری عقیدتی مجاهدین در اشرف موفق شده است ساختار فرقه ای مخوفی را پی ریزی کند و ناگزیر نیروهای مستقر در اشرف به مهره های بی اراده ای مبدل شده اند تا از هر گونه امکان تصمیم گیری و یا قدرت تفکر و آزادی انتخاب و تعیین سرنوشت خویش محروم مانند.
بیانیه ها و خاطرات، مقالات انتقادی و افشاگرانه کادرهای تشکیلاتی مجاهدین که سالها در متن مناسبات مخوف مجاهدین بسر برده اند، حکایت تلخ و درخوری ست از دنیای تاریک و سیاهی که رهبری عقیدتی مجاهدین در اسارتگاهی به نام اشرف ساخته و پرداخته است.
در دنیای مدرن و عصر تحولات دموکراتیک و انفجار اطلاعات جایی برای یاوه گویی و یا افسانه سرایی وجود ندارد. انسان مدرن در پی روشنایی ست و آن چه که بوضوح همه از آن آگاه هستند بر این مبناست دارودسته ی رجوی یک سکت مذهبی و سیاسی خشن و تروریستی ست که به انسان و ارزش های وجودی و اصیل آن هیچ اهمیتی نمی دهد و آزادی و دموکراسی وقتی اهمیت دارد که در مسیر کسب قدرت و اغواگری رهبری عقیدتی مجاهدین بکار آید.
با امید به روزی که آقای جلیل غلامزاده از اسارت ذهنی و فیزیکی رهبری عقیدتی مجاهدین در اشرف نجات یابد و به میهن عزیزمان ایران بازگردد چرا که خانواده محترم و چشم انتظار ایشان برای چنین روزی لحظه شماری می کنند.
آرش رضایی