تمام سایتها و خبرگزاریهای را که نگاه میکردم وگوش میدادم همه در رابطه با جابجای ساکنان اسیر در اسارتگاه اشرف است و منتقل شدن به نقره السلمان، وضعیت اسیران در اسارتگاه اشرف در عراق که حقوقشان به نحو کاملاً غیرانسانی توسط مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو با بهانه ی رعایت حقوق بشر زیرپا گذاشته شده است و از نظر حقوق انسانی افراد مستقر در این اردوگاه برخلاف برخی دیدگاه ها که این جابجایی را فرصتی برای جدایی و انشقاق در فرقه رجوی می دانند بایستی گفت که به نظر می رسد مسعود رجوی با تمهیدات روانی جنگی عاطفی براه خواهد انداخت این حقیقت که اکثریت قریب به اتفاق اسیرانی که در این اسارتگاه بهسر میبرند، گروگان و اسیر در زنجیرهای فرقهای رجوی هستند بر کسی پوشیده نیست، این واقعیت هم که مسعود رجوی میخواهد در بازی با سرنوشت همین افراد ِ به گروگان گرفته شده، پیروز از این میدان به در آید در پی این سیاستهای مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو به هول و ولا افتاده و به دست و دامان آمریکا و اروپا و سازمان های حقوق بشری افتاده اند، اما غافل از آنکه اینبار آنقدر حرکت دولت عراق سنجیده است که حتی دولت آمریکا و سازمان های حقوق بشری هم نتوانستند با آن مخالفت کنند و آمریکا اعلام کرد که اگر دولت عراق میخواهد طرح خود را برای جابجایی ساکن اردوگاه اشرف در عراق را اجرا کند، میبایست طبق موازین قانونی و انسانی عمل کند. و این موضعگیری آمریکا یک تو دهنی بزرگ به خانم مریم قجر عضدانلو است که با وطن فروشیهای خود و خود فروشیهای سیاسی و رفتن زیر پرچم بیگانگان خانم مریم قجر عضدانلو را آدم حساب نکرده و دستمالی بیش برای بیگانگان نبوده است که تاریخ مصرفش تمام شده است ایا مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو تمام کمال به تصممیم دولت قانونی عراق احترام میگذارند و بدون هیچگونه مانع تراشی و فیل هوا کردن به قانون تمکین می کنند و تن به رفتن از اردوگاه عراق جدید (اشرف سابق) میدهند که این سناریو خیلی بعید است از طرف مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو قبول شود ولی تا آنجا که خودم در این فرقه بوده ام و خوب رهبران کثیف این فرقه را می شناسم مسعود رجوی برای ایجاد درگیری بین مجریان قانون و مسئولین عراقی با ساکنان اسارتگاه اسیران اشرف تحت عنوان مقاومت ؛ در برابر جابجایی و ایجاد یک فاجعه دیگر از طرف مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو و به کشتن دادن عده دیگر همانند ماهای گذشته درمرداد ماه امسال که منجر به کشته شدن 11 نفر ازجوانان فریب خورده ایران زمین اسیران در فرقه رجوی شد اما با شناخت من از این فرقه رجوی تجربه بودن در مناسبات این فرقه مسعود رجوی تن به (تمکین به قانون عراق) نخواهند داد زیرا خروج از اشرف یعنی شکستن ساختار فرقه گرایانه رجوی و در هم شکستن مناسبات تشکیلاتی و ایدئولوژیک فرقه رجوی که تنها ابزار کنترل نیروهای می باشد مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو بهتر از همه می دانند که در صورتیکه کنترل گشتاپوئی از روی نیروها برداشته شود ؛ در صورتیکه نیروها بتوانند با دنیای بیرون تماس حاصل کنندهمین نیروهای خود فرقه رجوی اولین مدعیان علیه مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو خواهند بود اما مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو بوجود اوردن یک فاجعه بزرگ انسانی حتی در ابعاد بزرگتر ماه های گذشته مثل مرداد ماه گذشته چیزی که در رسانه های فرقه به زبانهای مختلف از ان یاد می شود.. مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو که بود و نبود خود را در حفظ ساختار فرقه گرایانه خود می بینند سعی خواهند کرد که اسیران فرقه را رو در روی دولت و پلیس عراق قرار دهند تکرار صحنه های دلخراشی همچون خوابیدن جلوی چرخهای خودروهای پلیس عراقی؛ سپرهای دیوار گوشتی برای ممانعت از ورود پلیس و در گیر شدن با پلیس عراق و چه بسا در این فرست کم الان سران فرقه در اردوگاه اشرف برای اسیران نشستهای مغز شوئی گذاشته باشند و از همه دوباره تهدات خودسوزی بگیرن و تکلیف های دیگری هم برای خود کشی های جمعی تعیین کرده باشند که منجر به فاجعه بزرگتری شود من و دیگر جدا شده ها از این فرقه رجوی در مقالات و مصاحبه ها بارها تکرار کردیم و باز تکرار و تاکید میکنیم تنها راه نجات باز کردن درب اسارتگاه اشرف هست که افراد بتوانند ازادانه و بدون دخالت کسی مسیر زندگی خودشان را انتخاب کنند من از شخصیتهای سیاسی و حقوق بشری و سازمانهای بین المللی تقاضا میکنم به هر طریق ممکن از سران این فرقه بخواهند که قبل از بوجود اوردن هر فاجعه ای درب اردوگاه اشرف را باز کنند و اجازه بدهند که ساکنان اردوگاه اشرف به تمایل خود مسیر زندگی خویش را انتخاب کنند و بیشتر از این باعث دربدری این افراد نشوند گرچه وقت زیادی نمانده و از همه جداشدگان و دل سوزان برای نجات نفرات اسیر در فرقه رجوی این فاجعه انسانی و فجیع و ضد انسانی را به گوش جهانیان و جوامع بین المللی دفاع از حقوق بشر برسا نید و از وقوع آن جلوگیری کنند اما نکته ای که باید به انهم اشاره کنم مسعود رجوی خائن که نه تنها از وقوع آنها دردمند نمی شود بلکه ناجوانمردانه زمینه را برای بوجود آمدن صحنه های بعدی آن فراهم میکند و زیرکانه نفرات اسیر در فرقه را به سمت مرگ سوق میدهد و برای بهره برداری حقیر و نا چیز سیاسی از آن اینچنین بیرحمانه نفرات اسیر را به کام مرگ می فرستد فرقه رجوی در بیست سال گذشته تاریک اندیشی و خرافه‌ی پرستش رجوی و سازماندهی شبه فاشیستی در پیکره تشکیلات خود را رواج داده است و انسان ذوب شده در یک مذهب و آئین که آتش در جان خود میاندازد، به آسانی میتواند به خاطر همان مذهب و آئین، هستی میلیونها انسان دیگر را نیز به آتش کشد ولی با کمک همدیگر میتوان جلوی هر فاجعه و تراژدی را در کوتاه ترین زمان گرفت واگر مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو به قانون عراق سر خم کند و درب اشرف را باز کنند یک پیروزی سیاسی برای همه ی منتقدین فرقه رجوی است که در هیچ وضعیتی بهتر از این نمی‌توانست باشدو بی اعتباری فرقه رجوی و بازیچه بودن آن زیر پرچم بیگانگان باشد و یک پیروزی مهم است از آن رو که یک شکست غیرقابل جبران برای مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو است که علیرغم تمام گنده گویی ها و خط و نشان کشیدن ها، مجبور به تمکین در برابر قانون عراق خواهد شد و گردنش در این گردنکشی خواهد شکست.