پرسش های بنیادین خانواده ها از رهبران مجاهدین آرش: به نظر شما رهبری عقیدتی مجاهدین از سپر انسانی قرار دادن افراد مستقر در اشرف و وادار کردن آنها به مقابله ی خصمانه با پلیس عراق چه اهدافی را دنیال می کند؟
فاطمه امیری: خوب مشخص است رهبران مجاهدین از خشونت و درگیری بین افراد اشرف و پلیس عراق نفع میبرند آنها می خواهند مظلوم نمایی کنند و همین که در سیمای آزادی مرتب تبلیغ می کنند چند نفر کشته دادند برای مظلوم نمایی است. بالاخره نیروهای عراق فکر می کنم قصد درگیری نداشتند ولی رهبران سازمان برخی از افراد اشرف را تحریک به درگیری می کردند و اوضاع را شلوغ کردند تا درگیری اتفاق بیافتد و آنها بتوانند سوژه تبلیغاتی درست کنند و فریبکارانه بگویند ما بی سلاح بودیم و بی دفاع و مورد حمله قرار گرفتیم. در حالی که تصاویر تلویزیونی نشان می داد آنها سد راه اقدام قانونی پلیس عراق در اشرف هستند. شما اگر به برنامه های سیمای آزادی دقت کنید در روزهای درگیری و بعد از درگیری مدام گورستان اشرف را نشان می دادند تا القاء کنند مورد ستم واقع شدند. در حالی که سیمای آزادی تصاویری را نشان می داد که صدای دو تا خانم شنیده می شد شعار می دادند بجنگ تا بجنگیم یا وقتی ایران را نشان می دادند و جریان بعد از انتخابات را باز همان صدای دو تا خانم در تصاویر به گوش می رسید که شعار می دادند. معلوم بود رهبران مجاهدین طبق برنامه خاصی دارند تبلیغات می کنند و اما خیلی کارشان ناشیانه بود. آنها می خواستند وانمود کنند در ایران طرفدار زیادی دارند اما همه ما که در ایران زندگی می کنیم آگاه هستیم مجاهدین در ایران هیچ جایی ندارند و مردم اصلا به آنها توجه نمی کنند و مجاهدین یک جریان مرده در ایران است. یادم است در جریان بعد از انتخابات ایران آنها صحنه های تکراری را نشان می دادند مشخص بود بازسازی شده است در یک صحنه ای یک خانم چادری را نشان دادند وقتی که از جلوی دوربین رد می شد عکس حنیف و سیاوش را از زیر چادر بیرون آورد و بعد زود از جلوی دوربین رد شد و تصویر این خانم در یک کوچه خلوتی بود که حتی پرنده هم در آن پر نمیزد. یا کوچه های خلوتی را نشان می دادند که کسی دیده نمی شد و یک نفر عکس مسعود رجوی و مریم رجوی را به در و دیوار می زد تا وانمود کنند در ایران هوادار دارند. به نظر من این کار مجاهدین ابلهانه است واقعا یک بچه هم می فهمد این کار رهبران مجاهدین بی معنا است.
آرش: رهبران مجاهدین با تبلیغات کاذب و تحریف رویدادها و وقایع در حقیقت می خواهند افکار عمومی را بازی دهند در حالی که در عصر انفجار اطلاعات امری نابخردانه و حماقت محض است.
فاطمه امیری: دقیقا. گفتار و تحلیل ها و تصاویری که مجاهدین در سیمای آزادی نشان می دهند اغلب غیر واقعی است واقعا اگر مجاهدین در ایران طرفدار داشتند باید همه ما عکس مسعود رجوی را می دیدیم اما چرا هیچ حرفی حتی از مجاهدین زده نشد. من در ایران زندگی می کنم و در میان مردم هستم واقعا شاهد عینی هستم که همه مردم ایران از مجاهدین به خاطر همکاری و جاسوسی برای صدام متنفرند و به آنها اعتمادی ندارند. ماهیت واقعی رهبران مجاهدین را من وقتی خوب متوجه می شوم که فریبکاری های بچه گانه آنها را در سیمای آزادی مشاهده می کنم. واقعا آنها چه خیال کردند؟ مردم ایران خیلی آگاه و اغلب با سواد هستند و این رهبران مجاهدین هستند که در حصارهای بیابان اشرف از دنیا بی خبرند و دچار توهمات شده اند آنها فریبکاری می کنند. در یکی از تصاویری که در سیمای آزادی خیلی تکراری نشان می دادند یک خانمی در حال رانندگی با یک پراید است و در خیابان های خلوت بین سه یا چهار نفر شعار میده بجنگ تا بجنگیم و این را فیلمبرداری کرده اند و دائم در سیمای آزادی نشان می دهند تا القاء کنند در ایران آشوب است. در صورتی که اینطوری نیست. این کارهای بچه گانه معنا ندارد و مجاهدین بیخودی هزینه نکنند. چون در تهران دیگر آشوبی نبود و بعد از بیست دو خرداد حتی تو چهلم ندا تو بهشت زهرا کمی شلوغ بود ولی باز هم تا آن حد درگیری نشد. داداش من تهران زندگی می کند او گفت واقعا اینجوری که مجاهدین القاء می کنند در تهران آشوب نبود چند تجمع اعتراضی آرام بود. اما مجاهدین می خواهند به هر روشی شده است فضای ایران را بحرانی نشان دهند در حالی که فضای اشرف و وضعیت مجاهدین همه می دانیم خیلی بحرانی است و دلیل روشن من همین نابسامانی مجاهدین در اشرف و مخفی شدن چند ساله رجوی است که حتی جرئت نمی کند خودی نشان دهد. آرش رضایی: خانم فاطمه امیری ممنون و سپاس از اینکه در دفتر انجمن نجات ارومیه حاضر شدید و دیدگاه خودتان را برای ما تشریح کردید و همینطور از شما آقای اسکندری (همسر محترم خانم امیری) نیز متشکرم که نهایت همراهی و همدلی را با انجمن نجات دارید. امیدوارم هر چه زودتر برادرشما خانم امیری به همراه سایر افراد تحت سیطره ی رهبری عقیدتی مجاهدین از اسارتگاه اشرف و دنیای تاریک و سیاه مجاهدین نجات یابد و به آغوش گرم خانواده اش باز گردد.
آرش رضایی مکان گفتگو: دفتر انجمن نجات مرکز آذربایجانغربی
گفتگو با خانم فاطمه امیری – قسمت هفتم
