باز هم داستان فرار از اشرف و جدا شدن از فرقه و پشت بند آن اجرای سناریوی کهنه شده درد ناک و تکراری فرقه و صدور اطلاعیه مبنی بر بریده، مزدور یا نفوذی بودن فرد جدا شده.
مگر درون فرقه چه می گذرد که این همه افراد با به جان خریدن خطرات و مشکلات در طی این سالیان حاضر به ماندن در آن نبوده و از آن فرار می کنند؟
مگر بسیاری از این افراد به اختیار خود به سمت این گروه جذب نشده بودند؟ پس بر آنان چه گذشته و چه بلایی در فرقه بر سر آنان می آورند که بسیاری از آنان نه تنها حاضر به ماندن در گروه نیستند بلکه آن چنان از سران فرقه وحشت دارند که در منتهی مخفی کاری اقدام به فرار از فرقه می کنند؟ اگر بنابر ادعای رجوی درون این فرقه آنقدر آزادی است!!! که به محض مطلع شدن از اینکه فردی خواهان جدایی است با رفتار بسیار انسانی مواجه می شود و به او امکانات غذایی و پزشکی!!! می دهند (از همین ادعای رجوی پیداست که درون فرقه دقیقا بر عکس این عمل می شود و به محض مشخص شدن مسئله دار بودن فردی، او را منزوی، بایکوت و تحت برخورد روانی و فیزیکی قرار می دهند) پس چرا صدها نفر از این جدا شده ها اقدام به فرار کرده اند و از این همه محبت!!! خود را محروم نمودند؟ نکند بجای غذا و امکانات پزشکی کار دیگری با افرادی که خواهان جدا شدن هستند می کنید؟
رجوی مدعی است کلیه افراد آزاد بودند تا اگر نمی خواستند در فرقه بمانند، آزادانه از فرقه جدا شوند؟!!! پس چرا بعد از پاره شدن قسمت کوچکی از حصارهای زندان اشرف بعد از سرنگونی صدام، صدها نفر بصورت انفرادی یا گروهی از آن گریختند؟ چرا نزدیک به هزار تن از افراد فرقه با اولین ایجاد رابطه بین فرقه با دنیای بیرون یعنی مواجه با نیروهای آمریکایی یا عراقی به آنها پناهنده شدند؟
علت این است که تا قبل از سقوط صدام رجوی از همه نسق گرفته بود و اجازه نمی داد کسی از فرقه جدا شود و افراد مجبور و محکوم به ماندن در فرقه بودند و در صورت اعلام اینکه می خواهند از فرقه جدا شوند با آنها برخورد می شده است.
– اما دو محور ادعایی رجوی ها یعنی بریده یا مزدور بودن جدا شده گان.
ابتدا به بحث بریده می پردازیم. بریدن فرد از نظر رهبران فرقه به این معنا است که او توان و کشش مقابله با شرایط سخت و خطرات را ندارد. اما مگر غیر از این است که قریب به 1000 نفر از افراد جدا شده در سال های بعد از سرنگونی حکومت صدام از سازمان جدا شده اند. اگر اینان از مرگ می ترسیدند می بایست در شرایطی که سازمان سلاح داشت و بطور رسمی دست به اقدام نظامی می زد از سازمان جدا می شدند چرا که خطر مرگ در آن زمان وجود داشت، اما آنها بعد از آن که سازمان خلع سلاح شد و دیگر خطر مرگ کسی را تهدید نمی کرد از سازمان جدا شدند و دسته دسته (حتی در گروه های 7 نفره) از سازمان فرار کرده و به نیروهای آمریکایی پناهنده می شدند که اسامی کلیه این افراد توسط نیروهای آمریکایی مستقر در تیف ثبت شده است. زیرا که بعد از سرنگونی صدام و خارج شدن نسبی کنترل از دست سران فرقه یک شکاف کوچک در ساختار کنترلی و سرکوبگر حاکم بر اشرف ایجاد شد و صدها نفر از این فرصت استفاده نمودند.
چون پیش از آن امکان و جرات ابراز نظرات خود را نداشتند زیرا که یا خود بدلیل ابراز مخالفت و اعلام اینکه می خواهند از فرقه جدا شوند گرفتار بلا شده و آنقدر زیر فشار روانی و جسمانی قرار می گرفتند تا بگویند که غلط کردیم و رجوی را می پرستیم و یا شاهد آن بودند که بر سر افرادی که خواهان جدا شدن هستند چه آمده و جرات بروز نظرات خود را نداشتند.
بسیار واضح است که این افراد نه بخاطر بریدگی بلکه بخاطر باز شدن فضا از فرصت استفاده کرده و از فرقه جدا شدند. فرقه ای که خود عامل سرکوب و خفقان و رعب و وحشت است و رهبری آن دیکتاتور وسطی است.
اما در مورد اتهام مزدور و نفوذی بودن باید به رجوی گفت: ای ابلهه می خواهی چه کسی را بفریبی؟ اگر از نزدیک به 4000 نفر نیروی که قریب به 1000 نفرشان نفوذی هستند و تو هم از این موضع مطلع بودی (بنابر عادت، فرقه در مورد بسیاری از افراد جدا شده ادعا می کند که اسنادی از نفوذی بودن آنها از سال ها قبل داشته است) پس چقدر فریب کاری که با این تشکیلات پر شکاف و نفوذ پذیر ادعای آلترناتیو بودن میکردی؟ چقدر حرام لقمه هستی که نفرات خود را در حالی که حداقل در هر تیم 4 نفره یک نفر نفوذی وجود داشت به دام مرگ می فرستادی و آنها را علیرغم اینکه مطمئن بودی لو می روند برای انجام عملیات از عراق به ایران اعزام می کردی؟
دیگر حنای تو برای کسی رنگ ندارد، چطور این افراد تا مدامی که با تو بودند «گوهران بی بدیل» و «گل سر سبد ایران » بودند اما به محض جدا شدن «خائن، مزدور، بریده و نفوذی» می شوند.
شما چه بر سر افرادتان در دخمه خراب شده اشرف می آورید که این روند فرار (و نه جدایی ساده) پی در پی ادامه دارد؟
آیا فرار هر یک نفر نشان دهنده این نیست که چندین نفر در درون قرارگاه با تو مخالف هستند؟
ما نفرات جدا شده بعنوان کسانی که قربانی فرقه رجوی بودند از دولت عراق، دولت آمریکا، سازمان ملل و سازمان های ذیربط حقوق بشری می خواهیم هر چه زودتر به این داستان دردناک پایان داده و اجازه ندهند که رجوی به قربانی کردن باز هم بیشتر افراد اسیر در اشرف ادامه بدهد. افراد اسیر در اشرف را به یک محیط آزاد و خارج از کنترل تشکیلاتی رجوی منتقل کنید تا هر کس بتواند آزادانه و بدون ترس برای آینده خود تصمیم بگیرد.