رجوی برای اینکه از قافله سلطنت طلبان و گروه های دیگر ضد انقلاب در روز 22 بهمن عقب نماند سعی کرده با شعار دادن و دادن خط و خطوط برای مردم ایران خودش را در صحنه نگه دارد ولی باید گفت رجوی مانند آن کسی است که او را به ده راه نمی دهند و او سراغ خانه کدخدا را می گیرد.
آقای رجوی شما اگر می خواهید شعر و شعاری برای مردم ایران بدهید ابتدا جرات این را پیدا کنید که از سوراخ موش خارج شوید تا شاید بتوان در مورد لغز خوانی شما حرف زد.
رجوی بار دیگر به عینه ماهیت خودش را در مورد وقایع روز عاشورا به همه نشان داد. روز عاشورا لکه ننگی بر پیشانی همه گروههایی است که خواهان به آشوب کشیدن این روز عزیز برای مردم ایران بودند. روزی که مردم بی دفاع به عزاداری مشغول بودند با حمله به مردم و آتش زدن اموال مردم و با شادی کردن در این روز می خواستند برای مردم ایران آزادی به ارمغان بیاورند!!!
آقای رجوی آیا به آتش کشیدن اموال مردم بی گناه ایران که در مراسم روز عاشورا شرکت کردند نشانه آزادی خواهی است؟
آقای رجوی آیا وصل کردن این اغتشاش گران با نیروهای وارفته فرقه در اشرف و نامیدن این اغتشاش گران به اشرف نشان نشانه عوام فریبی نیست؟
دادن القابی مانند اشرف نشان و قیام روز عاشورا و قیام سی خرداد و خزعبلاتی از این مدل نشانه خط دادن به دول غرب برای مزدوری نیست؟
آقای مزدور اگر در ایران بویی به مشام شما رسیده بوی کباب نیست بلکه دارند حمار داغ می کنند. شما در 22 بهمن هر سال این ناله را سر می دهید که بر علیه حکومت ایران شعار بدهید و حکومت غصب شده را از آنان بگیرید و… تا شاید به قدرت برسید.
ابتدا باید بر علیه تو شعار داد که چه بلاهایی سر نیروهای خودت آوردی و با شروع جنگ مسلحانه تعداد زیادی از افراد نا آگاه را به کشتن دادی و برای در بردن جان خودت حتی از زنت و بهترین دوستت هم گذشتی، آری این است معنی عاشورایی که شما برای خودتان رسم می کنید.
در اینجا باید به نکته ای هم اشاره کرد، رجوی همیشه مدعی بوده نفراتی که حتی در درگیری مسلحانه در داخل ایران کشته می شوند و یا عملیات می کنند از نیروهای داخل ایران هستند و ستاد خیالی اجتماعی و داخله را علم می کند و اینکه اصلا پایشان به عراق نرسیده بود ولی اکنون با توجه به افشاگری نیروهای جدا شده و نفراتی که اخیرا در اغتشاشات اخیر دستگیر شدند مدعی بودند که چندین ماه برای آموزش در اشرف بودند.
اکنون دم خروس دروغ رجوی از جای دیگری بیرون زده است.
مردم ایران به خوبی به چهره کثیف رجوی و فرقه اش در اغتشاشات روز عاشورا پی بردند و می‌دانند که رجوی بعد از خیانت در جنگ عراق علیه ایران و ترور افراد بی گناه و غلطیدن به دامن امپریالیسم دیگر در ایران جایی ندارد و محکوم به این هستند که هر چه بیشتر در منجلاب خیانت و وطن فروشی فرو برود و لکه ننگی بر تاریخ مردم ایران باشد.
اکنون رجوی سعی دارد با همسویی گروههای سلطنت طلب و بهایی ها و گروههای چپ که با سازمانهای جاسوسی غرب همکاری می کنند، دست دوستی بدهد تا شاید در ایران طغاری بشکند و ماستی بریزد و جهان به کام این کاسه لیسان گردد.
رجوی سعی دارد روی استراتژی شکست خورده خودش را بپوشاند و با توجه به اتفاقاتی که افتاده مانور بدهد و روی این موج سوار شود. ولی باید گفت دیگر زمان عوام فریبی به سر آمده است.
در پایان باید به رجوی گفت گذاشتن کلاس و آموزش و مسائلی از این قبیل برای رهبری که در سوراخ موش جا خوش کرده است به جز عوام فریبی چیز دیگری نیست ما جداشده گان که بهترین دوران عمر خود را در فرقه اشرف گذارنده ایم این کلک و فریب رجوی را به عینه دیده ایم. او سعی دارد فضای بسیار متشنج داخل قرارگاه را کنترل کند و به نیروهای وارفته خودش روحیه بدهد ولی باید گفت داخل ایران کسی دیگر برای شما ارزشی قائل نیست و همان بهتر که شما در مخفی گاه خود آموزش سرنگونی بدهی و همسر سوم شما در فرانسه زمان برای سرنگونی اعلام کند که البته این خزعبلات از افکار مالیخولیایی رجوی و بانو در می آید.
فراخوان رجوی یا فریب دوباره افکار عمومی
