حکومتی که مجاهدین در سر می پرورانند

روز سه شنبه دوازده ژانویه، دادگاه تجدید نظر آمریکا به مورد سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان تروریست خارجی که از سال 1997 در فهرست وزارت امور خارجه ی آمریکا است، رسیدگی کرد.
این دادگاه با یک هیئت سه نفره قضات دادگستری برگزار شد. وکیل مدافع سازمان مجاهدین فردی بود به نام اندرو فری از شرکت میر براون که سعی داشت از آن ها با این استدلال که « طی هشت سال گذشته مجاهدین خلق هیچ فعالیت تروریستی انجام نداده اند » دفاع کند. وی ادعا کرد که این گروه « کاملاً متعهد » به یک حکومت دمکراتیک و سکولار در ایران است. وی افزود « موکل من قانون شریعت را نفی می کند ». او همچنین شیوه ها و عقاید مارکسیستی گروه در گذشته را نفی کرد.
امروز در شرایط فعلی صحنه ی سیاست در ایران، رهبران فرصت طلب مجاهدین همه ی تلاش های خود را به کار بسته اند تا گروه خود را بهترین جایگزین برای حکومت ایران معرفی کنند. فعالیت های لابی ها و ماشین تبلیغاتی آن ها شدیداً معطوف شده به تطهیر گذشته ی تاریک و سیاه سازمان و انکار حرکات خشونت آمیز آن.
دمکراسی واژه ای است که آن ها مرتباً در سخنرانی ها، پیام ها، برنامه های تبلیغاتی و دادخواست های قضائی خود تکرار می کنند.
اما واقعیت این است که آن ها نمی توانند حقایق را از تاریخ پاک کنند و حافظه ی تاریخی میلیونها ایرانی را تطهیر کنند چرا که ملت ایران بزرگترین شاهد خیانت ها و خشونت های سازمان در طول سال های خدمتگزاری اش به صدام حسین بوده است. حقیقتاً رهبران مجاهدین چه برداشتی از مردم ایران دارند؟ چگونه سازمان به عنوان همدست بدنام و بدسابقه صدام حسین می تواند شعارهای دمکراتیک را جایگزین خشونت های خود کند؟
از سوی دیگر، هنگامی که در 1980 مسعود رجوی از ایران فرار کرد، تأسیس حکومت جمهوری دمکراتیک اسلامی در ایران را به عنوان هدف اصلی گروه خود اعلام کرد. اصطلاح متناقض « ایران سکولار » نشان می دهد که مجاهدین هرگز هدف معینـی نداشته انـد. امـروز آن ها می گویند که معتقد به جدائی دین از سیاست هستند پس چگونه است که زنان اشرف مجبور به حفظ حجاب خود و حفظ فاصله با جنس مخالف هستند؟!
آن ها گذشته ی مارکسیستی خود را انکار می کنند و اینکه ریشـه هـای سازمـان در جناح های چپ و کمونیستی در دهه ی شصت میلادی شکل گرفت را نفی می کنند. هنگامی فردی به عضویت سازمان مجاهدین خلق در می آید، به محض ورود اموال شخصی اش ضبـط می شود، چرا که مجاهدین معتقد به مالکیت شخصی نیستند. این جامعـه ی کوچک اشرف نمونه ای از نظام اقتصادی که مجاهدین باور دارند، ارائه می دهد. روابط اقتصادی که احتمالاً مجاهدین در حکومت خیالی خود متصور می شود بر مبنای مالکیت دولت است درست مانند آنچه در کشورهای سوسیالیستی و حکومت بعثی صدام حسین حاکم بـود. تصویـر خیالی از جامعه ای که مجاهدین بنیان می گذارند، بسیار متناقض، عجیب و پیچیده به نظر می رسد که هرکسی را که کم ترین اطلاعی از ماهیت واقعی آن ها دارد، به خنده وا می دارد.
سازمان مجاهدین خلق قانون اسلام از جمله مجازات اعدام را نفی می کند اما شهادت های اعضای جدا شده گواه آن است که شکنجه فیزیکی و روحی تا افراطی ترین حد و اندازه ی خود در سازمان به کار می رود.
روش های فرقه گرایانه ی آن ها مانند نشست های شستشوی ذهنی، خود انتقادی و جلسات بی پایان کنترل ذهن نمونه هایی از حقوق بشری است که مجاهدین می خواهند در ایران بنا نهند. مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا