دستگیری عبدالمالک ریگی سر کرده گروه تروریستی شرق کشور که عامل به شهادت رساندن دهها تن از مردم بی گناه و شریف، اعم از پیر و جوان شده است باعث خوشحالی تمامی ایرانیانی گشته است که در طول 31 سال بعد از انقلاب به نوعی از پدیده شوم تروریسم ضربه خورده اند و یا عزیزانی از آنان توسط این عناصر وابسته به شهادت رسیده اند.
خبر دستگیری این جانی بالفطره که از دیروز توسط رسانه ها اعلام شده تاکنون بازتاب وسیعی در رسانه ها و سایت های مختلفی داشته که با توجه به اهمیت موضوع حتی بعضی از کشورها که به نوعی متهم به حمایت از این گروه بوده اند، دستگیری ریگی توسط جمهوری اسلامی را تائید و موضع گیری نمودند ولی آنچه که در این بین جلب توجه می نماید اعلام خبر این دستگیری در سایت فرقه رجوی است.
گردانندگان تبلیغاتی فرقه به سیاق ثابت رجوی، ابتدا با بی ارزش دانستن این عملیات دستگیری سعی نمودند تا آن را از منتهی الیه ضعف و نیاز فعلی جمهوری اسلامی اعلام نمایند.
سوخته گی و پریشان حالی رجوی از این اتفاق میمون از آنجا معلوم و پیدا است که به نقل از تلویزیون الجزیره و از قول مقامات مجهول پاکستانی چگونگی دستگیری این تروریست را تکذیب نمایند و اعلام نمودند که ریگی از یک هفته قبل در پاکستان دستگیر و تحویل مقامات ایران شده بود.
دستپاچه گی رهبران فرقه از آنجا آشکار تر می شود که بنا به اعلام خبر خبرگزاری ها روز گذشته مقامات پاکستانی از خبر دستگیری ریگی جنایت کار ابراز خرسندی کردند و هیچ خبری مبنی بر هماهنگی عملیات دستگیری و تحویل دادن ریگی به مقامات ایرانی ننمودند.
راستی چه چیزی باعث این می شود که رجوی خبیث خبر دستگیری ریگی را که تاکنون باعث شهادت دهها نفر از مردم شریف سیستان و بلوچستان و هم چنین افراد بی گناهی شده اند که جرمشان فقط و فقط ایرانی بودن بوده است را این قدر بی مقدار و کم اهمیت جلوه دهد و هیچ موضع مشخصی تا به حال در رابطه با این موضوع نگیرد؟.
اگر موضوع دستگیری این قدر بی اهمیت است پس چرا بی نام و نشان و امضا، فقط به نام مقاومت ایران این دستگیری را اقدامات کثیف تروریستی و آدم ربایی می نمائید؟
البته رجوی از ترس اینکه که مبادا در فردای دیگر نوبت او و همپالگی های تروریستی اش شود، جیغ بنفش می کشد و ضمن تائید تلویحی عبدالمالک به عنوان پناهنده سیاسی خواستار مداخله جدی مراجع ذیربط بین المللی گشته است تا مانع اعمال مجازات این تروریست ها دستگیر شده شوند.
البته که قابل فهم است که رجوی خود فروخته چرا علی رقم عدم تمایل به گرفتن هر گونه موضع گیری مشخص در رابطه با دستگیری این جانی به عنوان مقاومت ایران از مجامع بین المللی استمداد می کند. زیرا او خود به عنوان سرکرده یک گروه تروریستی (که کماکان در لیست سیاه دولت آمریکا و کانادا می باشد) در داخل ایران باعث کشته و زخمی شدن هزاران زن و مرد و پیر و جوان شده است، ترس از آن دارد که اعتراف این همکاران جانی تروریست شان جنایت بیشتری از ترور و همکاری او با گروه تروریستی بین المللی همچون القاعده… و نمایان نماید و مورد تعقیب بین المللی قرار گیرد و همانند ریگی تحویل دادگاه عدالت شود.
راستی چرا فرقه و رهبری آن در چنین مقاطعه ای هرگز موضع گیری روشن و شفافی ندارند؟
آیا جنایاتی همچون کشتار و سر بریدن و ترور و رگبار بستن افراد بی گناه با دست های بسته که توسط گروه جندالله و شخص ریگی انجام گرفته و بصورت فیلم های ویدئویی از رسانه های مختلف و از جمله شبکه العریبه پخش شده است، را رجوی ها و اعضای شورای اروپا نشین ندیده یا نشنیده اند؟
راستی چرا شورای به اصطلاح ملی مقاومت که برای به آتش کشیده شدن چند سطل زباله و رقصیدن و هیاهوی چند دختر و پسر در روز عاشورا در تهران اطلاعیه سریالی صادر می کردند ولی امروز خفقان گرفته و هیچ اطلاعیه و موضع آشکاری در مقابل این جنایت فجیع و آشکار و دستگیری این جانی و خوشحالی مردم و خانواده افراد ترور شده، نمی کنند؟ مگر اینان مردم ایران نیستند؟
مگر دانش آموز 12 ساله بلوچ که توسط این گروه به فجیع ترین حالت به قتل رسید، ایرانی نبود؟
مگر مردم در حال عبادت مسجد علی ابن ابیطالب (ع) در زاهدان که توسط همین گروه منفجر شده اند ایرانی نبودند؟
دنبال نمودن خط ترور و کشتار در 30 سال گذشته توسط رجوی در داخل ایران و همچنین نشستن بر سر سفره جانیان و حامیانی همچون صدام و خارجه نشینی او و همراهان شورائی اش آنان را از اصالت ایران و ایرانی بدور کرده است.
آنان هرگز نمی توانند اقدامات تروریستی هیچ گروهی را محکوم نمایند،آنان تاکنون هرگز بن لادن را بعنوان تروریست محکوم نکردند هرگز موضعه ای در رابطه با القاعده ندارند.
چون خود سالیان با استراتژی ترور و کشتار به حیات ننگین خود در خارج از ایران ادامه دادند. مردم ایران منتظرند تا با دستگیری سران تروریست فرقه رجوی بویژه رجوی های تروریست و وطن فروش، جشن سراسری بگیرند.