رجوی که از نتایج انتخابات عراق قویا احساس وحشت می کرد به مسئولین فرقه و سیستم های تبلیغاتیاش دستور داد تا بصورت وسیع در انتخابات عراق دخالت کرده و جنگ تبلیغاتی راه بیاندازند. طبق این دستور دستگاه تبلیغاتی فرقه می بایست در انتخابات عراق نقش فعالی بازی کرده و در همآهنگی با جناح مورد حمایت بعثی ها، اخبار آنها را منعکس نموده و همزمان اخباری مبنی بر وجود تقلب در انتخابات عراق را منتشر کنند و با انتشار اطلاعیه های ساختگی و اخبار دروغین در این باره فضا سازی نمایند تا بلکه طرفداران حزب بعث مجددا در عراق به قدرت رسیده و آنگاه شاید امیدی به گرفتن دست رجوی و بیرون کشیدنش از باتلاق عراق باقی بماند و در عین حال نیروهای مسئله دارِ گرفتار در اشرف را که گذشت زمان و رو شدن پی در پی دروغ ها و تحلیل های بی اساس رجوی مسئله آنها را تشدید می کند بفریبند.
اما نکته قابل توجه این است که مسئله انتخابات عراق یک مسئله کاملا عراقی بوده و بنابراین به هیچوجه رجوی و فرقه اش نمی بایست در آن دخالت می کردند. اما رجوی همچون همیشه در این موضوع نیز حرف ها و تعهدات قبلی خود را زیر پا گذاشته و تمام عیار به دخالت در انتخابات عراق و تبلیغات به نفع یک گروه خاص (بقایای حزب بعث) و خراب کردن وجه رقیبان این گروه پرداخته است.
در تاریخ هفتم بهمن ماه 1387، رجوی گفتگویی با نیروهای اشرف داشت و در سایت های فرقه در همان زمان درج شده بود. او در قسمتی از صحبت هایش چنین گفته بود:
«ببینید همچنان که خواهر مژگان به مقامهای عراقی و فرماندهان و مسئولان آمریکایی گفته است، البته که ما هم در عراق، مثل همه کشورهای دیگر که مجاهدین در آن جاها هستند، التزام و تعهداتی داریم:
اول – احترام به حاکمیت و سیاست دولت و ملت عراق
دوم – ممنوعیت کار غیر قانونی و نقض قانون در عراق
سوم – عدم دخالت در امور عراق و آن چه به عراق و عراقیان مربوط است»
اما رجوی ها که به هیچ تعهد و میثاقی پایبند نمی باشند مستمرا دولت عراق و شخص آقای مالکی نخست وزیر عراق را به زیر بدترین اهانت ها و اتهامات گرفته و در دستگاه های تبلیغاتی خود آنان را با کلماتی همچون «مزدور» «پاسدار» مخاطب قرار داده و حتی در شوی تلویزیونی خود دولت عراق را متهم به فساد مالی می نمودند.
هر چند تمام این موارد نقض حاکمیت عراق و دخالت در امور عراق است اما سخن امروز ما فراتر از این است. زیرا اینبار رجوی در اموری دخالت نمود که به هیچ روی ربطی به افراد یا نیروهای غیر عراقی نداشت.
رجوی که حدی در وقاحت و فریب نمی شناسد در جریان انتخابات عراق وارد حیطه کاملا عراقی شد و نشان داد که مشکل او نه با ایران بلکه خوش خدمتی به اربابان سابق (بعثی ها) و اربابان جدید (آمریکا) است.
در حالی که هنوز چند ساعت از پایان انتخابات در عراق نگذشته بود و در حالیکه مردم عراق برای جایگزینی آزادی با استبداد، در روز انتخابات نیز بهای خونین و سنگینی را پرداختند، رجوی ها وارد صحنه شده و در اطلاعیه ای از زبان شورای خارجه نشین خود چنین نوشتند: «مریم رجوی پیروزی قاطع نیروهای ملی این کشور,…… را به دکتر علاوی رئیس لیست العراقیه و جنبش ملی عراق, به دکتر صالح مطلک دبیرکل جنبش ملی عراق و به دکتر طارق هاشمی, دکتر اسامه نجیفی, دکتر ظافر العانی و دکتر رافع العیساوی تبریک و تهنیت گفت»!!!
این در حالی بود که هیچکس در عراق خود را برنده اعلام نکرده بود و حتی کمیسیون انتخابات عراق، از احزاب این کشور خواست تا زمان اعلام رسمی نتایج انتخابات پیروزی خود را اعلام نکنند.
آیا این پیام رجوی دخالت در امور داخلی عراق نیست؟
اگر چه رجوی ها را بخاطر مزدوری برای صدام معدوم نمی توان ایرانی دانست اما طبق کدام قانون آنها تبعه عراق شده اند؟ و این چنین کاسه داغ تر از آش قبل از اینکه هیچ عراقی ای درباره نتیجه انتخابات عراق موضعگیری کند، پیام تبریک می فرستند؟
اگر کلیه عراقی ها باید ملزم به اجرای دستور کمیسیون انتخابات عراق باشند، رجوی ها بر چه اساس و با با پشتوانه چه کشوری خود را نخود آش کرده و مانند خروس بیمحل عمل می کند؟
از روز انتخابات تا امروز سایت فرقه مملو از اخبار انتخابات است. طبق دستور رجوی به دستگاه تبلیغاتی فرقه، آنها موظف هستند تا با دادن مستمر اخبار دروغ، فضای ذهنی را به سمت دلخواه خود بکشند. این اخبار می بایست حول سه محور زیر باشد:
محور اول: ایجاد این فضا که آرای اکثریت عراقیان به جناح العراقیه می باشد. این در حالی است که تا این تاریخ یعنی 24 بهمن هنوز پیروزی قطعی هیچکدام از احزاب مشخص نشده و طبق اخبار خبرگزاری ها کار شمارش ادامه دارد.
سایت رادیو فراد 24 بهمن: «برپایه آخرین نتایج شمارش آرای انتخابات پارلمانی عراق، ائتلاف «دولت قانون» به رهبری نوری المالکی، در شش استان، از ۱۸ استان عراق، پیشتاز است»
محور دوم: ایجاد این شبهه که در انتخابات عراق تقلب صورت گرفته و میزان تقلبات نیز بسیار زیاد و تاثیر گذار بوده است.
محور سوم: ارتباط دادن انتخابات عراق به ایران
حتی اگر به صحت و سقم ادعاهای رجوی ها و دستگاه های تبلیغاتی شان کاری نداشته باشیم (اگرچه بر اساس اخبار خبرگزاری های عراقی و بین المللی هیچ کدام از اخبار منتشر شده از سوی دستگاه تبلیغاتی فرقه درست نبوده و اخبار فرقه با واقعیت زاویه زیاد و بعضا 180 درجه ای نیز دارد)، آیا نفس بیان این سه محور دخالت در امور داخلی کشور عراق نیست؟
رجوی مدعی است که با آنها باید در چارچوب قوانین بین المللی رفتار شود. آیا دخالت در امور داخلی یک کشور در چارچوب قوانین بین المللی جرم محسوب نمیشود؟
چرا دولت های آمریکایی و کشور های اروپایی که خود را مدافع حقوق بشر معرفی میکنند، در برابر رجوی ها که این چنین در یک کشور خارجی مداخله کرده و به هیچ قانون بین المللی که خلاف خواسته شان باشد پایبند نیستند، موضع نگرفته و با آنها برخورد نمی کنند؟ نکند در دنیای کثیف سیاست و برای منافع خود می خواهند چشم شان را به قانون شکنی های این دیکتاتور ببندند؟
اما سوال اساسی این است که چرا رجوی ها با تمام تلاش می خواهند انتخابات عراق را مخدوش کنند؟
پاسخ این است که رجوی فردی جنگ طلب و عقده ای است که دشمن صلح و آرامش بوده و حیات خود را در جنگ و بحران و اختلاف و خونریزی جستجو می کند. اگر به تمام پروسه حیات سیاسی او دقت شود خواهید دید که او همیشه بدنبال شکافی برای بقای خود بوده است و هرگاه شکاف ها از بین رفتند او جایی برای حضور نداشته است. بنابراین او حیات خود را در ایجاد اختلاف در بین عراقیان و بین عراق و ایران می بیند و می خواهد با ساختن یک دشمن فرضی در اذهان طرف های عراقی، شکافی برای تنفس ننگ آلود خود باز کند.