درحالی که غربی ها واژه تروریسم را به هرگونه عملیات خشونت آمیز تعمیم می دهند و اعمال خشونت آمیز در هر شکلی و با هر انگیزه ای را مختل کننده امنیت و صلح جهانی قلمداد می کنند، آزادی تروریست های مشهور مانند سرکرده پژاک از سوی آلمان همچنان مورد تعجب همگان است. به گزارش رجانیوز، سوال افکار عمومی این است که کدام منطق و کدام عقل حکم می کند که تروریستی مانند سرکرده پژاک از سوی دولت آلمان آزادانه در تردد باشد و خبرنگاری در ایتالیا دستگیر و به زندان انداخته شود. واقعیت این است که غرب تروریسم را به گونه ای تعریف می کند که بتواند با تمسک به آن به اقدامات تجاوزکارانه خود رسمیت بخشد و امکان مبارزه با استعمارگران و سلطه طلبان را مسدود سازد. نمونه های بارز رویکردهای متناقض غرب در مبارزه با تروریسم بسیار جامع و فراگیر است. تا پیش از 11 سپتامبر آمریکا به شدت از نیروهای چچنی که با روسیه در جنگ بودند، حمایت و دفاع می کرد.انواع سلاح ها را در اختیار آنها قرار می داد اما اکنون برای جلب حمایت روسیه برای لشگر کشی به آسیای میانه پشتیبانی خود را قطع کرده و دست روسیه را برای سرکوب چچنی ها باز گذاشته است. دستگاه حاکم آلمان درحالی از جنایات این تروریست چشم پوشی کرده است که سرکرده این گروه تروریستی مسئولیت ترور دادستان عمومی انقلاب خوی در آذربایجان غربی، سه تن از پاسداران لشکر 31 عاشورا در سیستان و بلوچستان و همچنین کشتار شهروندان غیر نظامی درمناطق غرب کشور و یکی از ائمه جمعه اهل تسنن در کردستان را برعهده گرفته است. مصداقهای دیگر برخورد دوگانه با موضوع تروریسم، مذاکره با طالبان و تقسیم آنها به طالبان میانهرو و تندرو، امضای توافقنامه با شورشیان عراق در خاک ترکیه که در ازای آن شورشیان خواستار آزادی عناصر تروریست بازداشتی و پرداخت غرامت از سوی امریکا به عراقیها شده بودند، حمایت از گروه تروریستی مجاهدین و تصمیم شورای وزیران اتحادیه اروپایی در اوایل سال جاری میلادی درباره خارج کردن مجاهدین از فهرست سازمانهای تروریستی و نقض گسترده حقوق مردم مظلوم فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی با حمایت امریکا است که این سؤال را در اذهان عموم جامعه ایجاد می کند که معنای واقعی مبارزه با تروریسم چیست. اگرچه پس از مطرح شدن طرح مذاکره با طالبان و تقسیم آنها به طالبان خوب و بد، بعد از گذشت نزدیک به 9 سال از حضور نظامیان خارجی در افغانستان از سوی غرب ایجاد جنگ روانی در بین واحدهای طالبان با هدف تطمیع آنها برای کنار آمدن با دولت کابل مطرح شد، اما افشای پرداخت رشوه از سوی کشورهایی مانند انگلیس و ایتالیا که متحدان امریکا در جنگ افغانستان محسوب میشوند، موضوع سازش با این گروه تروریستی و حمایت مالی از آنها و در عین حال قدرت گیری بیش از پیش تروریستها را آشکار کرد. حمایت غرب از اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین و تعلل در بررسی گزارش گلدستون نمونه دیگری از مواجهه مدعیان حقوق بشر با رفتارهای نژادپرستانه و جنایتکارانه اسرائیل است. مخالفت با انرژی صلحآمیز هستهای ایران و سازش با کلاهکهای هستهای رژیم صهیونیستی مقابله و اعمال تحریمها و محدودیتهای پی در پی از سوی قدرتهای غربی علیه برنامههای صلحآمیز هسته ای کشورمان و متهم کردن ایران به پیگیری ساخت تسلیحات هستهای درحالی که تمام مدارک و اظهارات بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر عدم انحراف در برنامه هسته ای ایران است نیز موضوعی دیگر است که انتقاد بسیاری از کشورهای دارای قوه تشخیص حق را برانگیخته است زیرا رژیم صهیونیستی با داشتن بیش از 200 کلاهک هستهای و سابقه حمله هستهای به غزه مورد حمایت شدید امریکا است و کشورهای حامی برنامههای صلحآمیز هستهای بر این اعتقادند که اسرائیل با این سوء پیشینه چطور می تواند از حمایتهای بینالمللی برای کشتارها و قتل عامهای خود بهره مند شود. نصب اسکنر بدن عریان برای مبارزه با تروریسم و آزاد کردن سرکرده یک گروه تروریستی نکته دیگری که شعار مبارزه با تروریسم در کشورهای غربی را زیر سؤال میبرد این است که دولت آلمان در ماه ژانویه سال جاری میلادی اقدام به نصب اسکنرهای بدن نما در فرودگاههای مختلف این کشور بدون آزمایش و بررسی میزان تأثیر آن بر سلامت شهروندان دیگر کشورها کرد. نکته جالب این است که همزمان با تصویب قانون نصب اسکنر در فرودگاههای برخی کشورهای غربی کانترپانچ نوشت: طبق برآوردهایی که شده است سالانه شماری در حدود 17 میلیون نفر به دلیل زاد و ولدی که در آن کشورها صورت میگیرد حتی پیش از آنکه بتوانند لب به سخن گفتن بگشایند به فهرست تروریستهای امریکا افزوده می شوند. آلمان و امریکا و برخی دیگر از مدعیان حقوق بشر و ضد تروریسم با این کار عملاً 675 میلیون مسلمان را در لیست تروریستها قرار دادند اما در اقدامی قابل تأمل یک تروریست که جرم وی اثبات شده و مدتها پیش نیز ایران نسبت به حضور وی در آلمان معترض و خواستار دستگیری وی شده بود را آزاد کردند. نمونه دیگر از تناقض رفتاری مدعیان مبارزه با تروریسم دستگیری خبرنگار ایران در ایتالیا است. کارشناسان معتقدند رویکردی متناقض برای مبارزه با تروریسم شده است. تبعیض براساس مذهب و قومیت بخصوص علیه مسلمانان، برداشتهای خودخواهانه و سوءاستفاده سیاسی و ابزاری از سازوکارهای حقوق بشری، اعمال استانداردهای دوگانه و نیز نقض گسترده حقوق بشر توسط کشورهای مدعی غربی است که از جمله مهمترین چالشهای فراروی جامعه بینالمللی محسوب می شود. به گفته آنها، با توجه به میزبانی غرب از گروه های تروریستی مجاهدین و پژاک، آنها نیز باید در مقابل جنایات ضد انسانی این عده پاسخگو باشند و اگر توان مقابله با تروریسم را ندارند از حمایت آنها خودداری کنند. سوال اساسی این است که آیا با تعاریف غیر عقلانی از تروریسم و معاملات پشت پرده می توان امیدی به خشکاندن ریشه تروریسم داشت یا اینکه همچون گذشته، مبارزه با تروریسم به مثابه ابزاری برای سرکوب ملت ها و مستحکم تر ساختن سلطه استعمارگران بر کشورهای جهان سوم و در حال توسعه خواهد بود؟