تاملی بر مقاله ی آقای علیرضا جعفرزاده آقای جعفرزاده از عناصر کلیدی گروه تروریستی مجاهدین خلق در امریکا طی مقاله ای تحت عنوان " شکست استراتژیک رژیم ایران در عراق " که در سایت های ایران افشاگر و همبستگی ملی (متعلق به مجاهدین خلق) درج شده است به نکاتی اشاره می کند که با تحلیل منطقی و واقع بینانه ی موقعیت گروهها و بلوک های سیاسی عراق و نیز مواضع آنان همخوانی ندارد.
در این مقاله نویسنده بر اساس ذهنیت نادرست و عدم تحلیل سیاسی مشخص از شرایط عینی و تحولات پدید آمده در عراق تاکید کرده است: "… با این حال، صرف نظر از این که کدام یک از بلوک های سیاسی در نهایت در تشکیل دولت آینده موفق شود، رژیم ایران و متحدان عراقی آن متحمل یک ضربه استراتژیک شده اند چرا که عراق گام های کوچک و ظریف و شکننده ای را به سوی یک دموکراسی کثرت گرا بر داشته است. رسانه های دولتی ایران با حسرت و فغان نسبت به "فرصت از دست داده"، یک کمپین اطلاعات گمراه کننده برای لکه دار کردن عملکرد انتخاباتی تاریخی نیروهای سیاسی ملی گرا و غیر فرقه ای راه انداخته اند… "
آقای علیرضا جعفرزاده شاید فراموش کرده اند ایران یک کشور همسایه ی قدرتمند برای عراق است که همواره در فرآیند سیاسی آن کشور در مسیر مردمسالاری و تثبیت سازوکارهای دموکراتیک به ملت عراق کمک شایانی کرده است و طیف ها و عناصر سیاسی تاثیر گذار در دولت و ملت عراق خواهان روابط بهتر و محکمتر با همسایه قدرتمند یعنی ایران هستند. هر چهار ائتلاف سیاسی در عراق، دولت قانون به رهبری آقای نوری المالکی، ائتلاف العراقیه به رهبری آقای ایاد علاوی، ائتلاف ملی عراق به رهبری آقای حکیم و نیز ائتلاف کردها پس از انتخابات، هیئت ها و نمایندگانی را جهت مشاوره و رایزنی به ایران فرستادند. در این خصوص سفر آقای جلال طالبانی و عادل عبدالمهدی در راس یک هیئت عالیرتبه به تهران و یا دیدار آقای رافع العیساوی معاون نخست وزیر عراق و از اعضای برجسته ی لیست العراقیه با مقامات دولت ایران، پالس های آشکار و روشنی است از آن چه که طیف ها و عناصر گوناگون سیاسی عراقی بدان تاکید دارند، به اینکه اهمیت روابط با دولت و ملت بزرگ ایران برای کمک به تدارک و تثبیت نهادهای سیاسی، اجتماعی در عراق انکار ناپذیر است.
حال موجب شگفتی ست زیرا آقای جعفرزاده در مقاله ی خویش از امیدها و آرزوهایی سخن می گوید که جز غوطه ور شدن در توهم و تحلیل های نادرست نیست.
ایشان در بخشی از مقاله اش چنین می نویسد: "… شکست گروه های شیعه طرفدار تهران، به هیچ وجه، آنگونه که بعضی ها مطرح می کنند، علامتی از افزایش سیاست های فرقه ای و تجدید قیام سنی ها نیست. بلکه بر خلاف آن، این یک پیروزی قطعی برای ناسیونالیسم و سکولاریسم، هم برای شیعیان و هم برای سنی ها بود… "
نیم نگاهی به میزان رای طیف های سیاسی شیعه در پارلمان عراق و ائتلاف کردها که به طور سنتی به ائتلاف شیعیان یعنی دولت قانون و ائتلاف ملی عراق نزدیکترند نشانگر این امر مشهود است که طیف های سیاسی مخالف حضور فرقه ی تروریستی مجاهدین در عراق در بعد از انتخابات از اکثریت برخوردار شدند و بیش از نیمی از کرسی های پارلمان را به دست آورده اند، پس این موضوع دلیل محکمی بر تحریف واقعیات سیاسی از سوی آقای جعفرزاده و در نهایت جمعبندی نابخردانه و ابهام انگیز از سوی ایشان است.
بی شک، هر دولتی در عراق روی کار بیاید تابع منافع ملت عراق خواهد بود. لذا حضور مجاهدین در عراق به مثابه یک گروه تروریستی و مخل امنیت و حاکمیت ملت عراق را تحمل نخواهد کرد. زیرا در معادلات منطقه ای و سیاسی مجاهدین همچون پارازیت آزار دهنده ای جلوه می نمایند که در دنیای کنونی جایی ندارند. آرش رضایی