در سایت های خبری مستقل به شورش کادرهای تشکیلاتی مجاهدین در اسارتگاه اشرف اشاره شده است. خانواده های مستقر در درب ورودی اشرف درخواست امداد فوری از مجامع بین المللی کرده اند. آنان بشدت نگران فرزندان و عزیزانشان هستند. اخبار مربوط به شورش و اعتراض فراگیر در اشرف نگران کننده است:
"…غروب شب گذشته یک مرتبه صدا های فریاد های اعتراض امیزازدرون قلعه اشرف به سختی بگوش می رسید اما کسی دیده نمی شد به یکباره برق اشرف بطورکامل قطع شد صداهای اعتراض امیزبوضوح شنیده می شد همه ما نگران بودیم خدا یا چه اتفاقی دارد رخ می دهد دراین بین یکی ازمامورین عراقی به سمت ما امد.ازایشان سئوال کردیم چه شده است اظهارنمودند بچه ها سربه شورش گذاشته وخیلی ها می خواهند ازاشرف خارج شوند اما فرمانده هان مانع آنها شده اند. دراین بین متوجه شدیم تعدادی ازخودروهای نظامی ارتش عراق وارد پادگان شدند وپس ازیک ساعت مراجعه کردند وفرمودند افراد زیادی درداخل اعتراض کرده بودند، ما وارد منطقه انها نشدیم وازاینکه چه اتفاقی درانجا افتاده است نمی دانیم.اما فعلا سروصدا ها خوابیده است.همه ما شب را با دلهره ونگرانی ازسلامت بستگانمان به صبح رساندیم و اکنون تصمیم گرفته ایم تا از این طریق درخواست امداد خودرا به گوش جهانیان برسانیم… "
حضور مستمر خانواده ها در ماههای اخیر در درب ورودی اشرف و تاکید بر فوری ترین خواسته و تقاضا که ملاقات حضوری با بستگانشان بدون اعمال فشار و یا کنترل محسوس و نامحسوس از سوی سران مجاهدین است، بی شک انعکاس خوبی در بین نیروهای مستقر در اشرف داشته است و افراد و کادرهای تشکیلاتی مجاهدین را سخت مسئله دار و دچار تناقض کرده است. در این میان شورش و یا صدای هر اعتراضی در بین افراد مستقر در اسارتگاه اشرف امری طبیعی و مورد انتظار است. پیام روشنگرانه ی خانواده ها تاثیرگذار و امیدبخش است چرا که ماهیت استبدادی سران مجاهدین را افشا می کند. خانواده ها طی ماهها تحت فشار سران مجاهدین بودند. رهبر عقیدتی مجاهدین سعی داشت با اتخاذ و بکارگیری شیوه های تند و خشن و آغاز جنگ روانی سیستماتیک بر علیه خانواده ها، همچنان افراد مستقر در اسارتگاه اشرف را در " بی خبری محض " قرار دهد. اما در این هدف پلید شکست خورده است. پایداری و استقامت خانواده ها موجبی ست تا پیام های رهائیبخش آنان در اشرف طنین افکند. هم اینک پالس های امیدوار کننده ای به گوش می رسد. سه نفر از افراد تحت اسارت در اشرف بر اثر حضور خانواده ها و پیام های روشنگرانه از حصارهای فیزیکی و ذهنی دارودسته ی رجوی فرار کرده به اعضای خانواده هایشان در درب ورودی اشرف پیوستند و لحظه های بسیار امیدوار کننده ای را پدید آوردند. مجاهدین بازی را باخته اند. آنان دیگر توان و رمق چندانی برای ادامه ی بازی نابخردانه ندارند. رهبری عقیدتی مجاهدین همه ی برگ های برنده، شیوه ها، ترفند های نخ نما و کلیشه ای خود را رو کرده است و چیزی برای ارائه ندارد. همگان در این مدت به نکته ی مهمی پی بردند همه ی تبلیغات پوچ و غوغاسالاری رهبران مجاهدین در رابطه با خانواده ها که آنها را مزدور و عوامل رژیم ایران معرفی
می کردند، کاری و رفتاری عبث، بی معنا و غیر اخلاقی بود.
حال خانواده ها با غرور به آینده می نگرند به فردایی که در آن عزیزان و فرزندانشان با عصیان بر علیه تارهای عنکبوتی رهبر عقیدتی مجاهدین، از دنیای تاریک و سیاه مجاهدین نجات یافته در مسیر تدارک بهزیستی و رستگاری گام بر خواهند داشت و در کنار اعضای خانواده های چشم انتظارشان به چشم انداز زیبا و امید بخش خیره خواهند شد.
آرش رضایی