آقای ابریشمچی می خواست به نیروهای روحیه باخته عراق که قول داده بودند در انتخابات عراق ما برنده هستیم روحیه ای بدهد ولی هر کاری کرد که چیزی سر هم کند نشد , شاید خودش هم سر تحلیلش تناقض داشت و این تناقضات را در نزد همسر سابق صفر , صفر نکرده بود که مهدی نتوانست آنطور که می باید آینده خودشان را تحلیل کند و به نیروهای روحیه باخته کمی قوت قلب بدهد.
آقای ابریشمچی در دنیای امروز همه به سایت ها و اخبارها دسترسی دارند , وقتی که می خواهید سر انتخابات عراق صحبت کنید اول به سایت بروید تا کمی به اطلاعاتتان افزوده شود و دیمی تحلیل نکنید و یا اینکه اگر می خواهید پای جمهوری اسلامی رابه میان بیاوری حداقل طوری بیاور که پیچیده باشد , آیا من از شما می توانم سوال کنم که آقای ایاد علاوی قبل از انتخابات برای چه تشکیل جبهه العراق را دادند؟ مگر غیر از این بود که رای بیشتری بیاورند , پس بعد از اولین نخست وزیری می خواست مجدداً بر سر قدرت برگرد , به همین خاطر تلاش کرد.بیشترین کرسی را بدست آورد و همانطور , جبهه ملی سری قبل , خیلی کرسی کمی داشت ولی اینبار به 70 کرسی رسیده است و همچنین گروههای دیگر ولی آ قای ابریشمچی , که خود را مغز مجاهدین می دانی، در قانون اساسی عراق بعد از سرنگونی آمده است که آن گروه می تواند دولت تشکیل دهد که حد نصاب قید شده در قانون اساسی کرسی پارلمان را داشته باشد , پس همه گروههای عراقی می باید برای تشکیل دولت آن تعداد را داشته باشند و به همین خاطر است که حدود 40 روز است هنوز نخست وزیر مشخص نشده تا با اتحاد همدیگر بتواند دولت آینده را مشخص کند. اگر از گروه اول تا چهارم را حساب کنیم مجددا تحلیل شما آبکی است چون یکی از هواخواهان جمهوری اسلامی در آن دولت وجود دارد پس آقای بی کلاه جمهوری اسلامی در انتخابات شکست نخورده است که شما از آن به نیروها می گویید و حضور خانواده ها هم قبل از انتخابات در عراق شروع شده است , اگر بعد از انتخابات بود شاید کمی حرفهای شما مثل قبل که می گفتید رژیم صدور بحران کرده است قابل قبول بود ولی الان نه صدور بحران است ونه شکست خورده است , چطور می خواهی این فیل را هوا کنی و بگویی که در انتخابات عراق, جمهوری اسلامی شکست خورده , به خاطرهمین خانواده ها را به عراق آورده است به همین خاطر هم خانواده ها را در اطلاعات شورای ملی که شخص شما در آن وزیر صلح هستید مزدور خطاب کردید تا درصورت شکست،خانواده ها را رزمندگان جمهوری اسلامی خطاب کنید. آقای ابریشمچی , ابلهی شما برایم روشن بود ولی اینقدر نه که در تلوزیون دیدم. حداقل تو هم مثل مسعود یکبار با مریم نشست می گذاشتی و این تئوری جدید سیاسی را بیان می کردی و بعداز اینکه اشکالاتت در می آمد به مناظره تلوزیونی می آمدی , در تعویض همسر که شما مشکل نداری , مسعود نبود ولی شما در کنار مریم مثل کوه ایستاده بودید و او سر اینطور تحلیل ها تجربه دارد و انقلاب کرده به میدان می آمدی تا حداقل مقداری آبرو در جیب شما می ماند.
مثل دوم سر تلفنهای نفرات بود , آقای ابریشمچی مردم عادی جامعه یک فرهنگ خاص در بیان دارند , شاید کمترین نفرات مشکل را تضاد بیان می کند ولی چون در فرقه رجوی که شما هم از سردمداران آن هستید بعضی کلمات مخصوص نفرات کمپ بودند مثل واقعاً که ,اشل , تضاد , صفر,صفر کردن , صدور بحران , رژیم , خواهر مریم , برادر مسعود, لحظه ,… و خیلی کلمات دیگر چون در فرقه تکرار شده نفرات موقع صحبت کردن می گویند , در آن شب هم از قرارگاه تماس گرفته و آن را تبدیل به خارجه کردید و این هم از فیل های دیگر شماست مثل فیل های انقلاب مثل کنسرت ها که در خارجه برگزار می کردید که هزاران ایرانی شرکت کرده بودند , همان نفرات که در خارجه بودند خودشان بیان کردند که پناهنده های فلسطینی , افغانی , پاکستانی , ترکیه , آذری را می آوردند و چون آنها هم از کار کثیف شما خبر نداشتند در شروع اولیه بودند ولی موقعی که می دیدند برنامه پوشالی است سالن را ترک می کردند و فیلمهای صحنه اول را برای مردم نشان می دادید و شرکت هزاران ایرانی را در آن جا می زدید و این اگر چه در ذهن نفرات تناقض ایجاد می کرد که چرا اینقدر پول برای یک کنسرت خرج می شود ولی از فیل هایی بود که شما هوا می کردید. من جای شما بودم در این شرایط خودم را اینطور نمی سوزاندم چرا که اندازه یک انسان غیر سیاسی هم نتوانستید از عراق و خودتان تحلیل کنید و مردم ایران مثل شما تحلیل نمی کنند و آگاه هستند و وقتی تحلیل شما را می شنوند به آن می خندند اگر نگاه کنند وبشنوند , ای کاش آن شب من هم تماس می گرفتم و باهم کمی تحلیل می کردیم اما نشد و این هم یکی از افسوس هایی است که خوردم. سعید