بحرانهای نا تمام فرقه رجوی

وقتی کوهنوردی همه سعی خود را میکند تا هرچه زودتر به قله برسد و آنرا فتح کند معمولاً سعی میکند برای رسیدن به هدف هرچه میتواند بارهای خود را سبک کند و از شر هر بار اضافی خود را خلاص کند. همانطور که گفتم معمولاً این کار را میکنند ولی معلوم نیست فرقه رجوی از زمره کدام کوهنوردانی هستند که برعکس عمل میکنند و مدام به بار خود اضافه میکنند چه سری است معلوم نیست شاید این یک روش جدید برای نیل به اهداف باشد، ولی به هر صورت باری هم که بر خود حمل میکنند بار راست نیست بلکه بار کج است که بازبه دفعات این ضرب المثل و یا قول بزرگان را شنیده ایم که بار کج هرگز به منزل یا مقصد نمی رسد چه رسد به بالای قله!
این فرقه خود را به لحاظ اقدامات مسلحانه و تروریستی از چند سال پیش به این طرف که عراق توسط نیروهای چند ملیتی اشغال شد و صدام سقوط کرد، بازنشست اعلام کرده و گفته است دیگر قرارگاه ندارم و اینجا که می بینید شهر است نه کمپ نظامی و سلاحها را هم ظاهراً تحویل داد، خدا عالم است! بعد از آن اما درگیر بحرانی شد به اسم خروج از عراق که هنوز هم درگیر آنست و سماجت می کند که بماند ولی هرکاری میکند نمی شود و تیرش به سنگ میخورد، الا ایهاالحال از این بحران خودش را نجات نداده با قوه قضاییه عراق و مسئولان دولتی عراق شاخ به شاخ می شود و وعده کشاندن آنها به پای میز محاکمه را میدهد. هرچند واضح است که این پرونده های فرقه و سران آن در عراق است که روی میز محاکم قرار دارد و نه سران عراق.
همین تازگی هم دادگاهی در دیالی این پرونده ها را ظاهراً گشوده و قصد دارد به آن بپردازد که خوب این تحول خوبی است و خیلی دست ها رو می شود و خیلی از پرونده هایی که بر علیه دخالت های این فرقه در عراق وجود دارد و جنایت ها و دست اندازی های این فرقه بر آب و خاک عراق مشخص و تعیین تکلیف می شود.
این بحران هم مثل یک باری که به بارهای خودش اضافه کرده هنوز به منزل نرسیده با خانواده های اعضای خود روبرو می شود و به جای اینکه این بار را کنار بزند برعکس عمل کرده و با راه ندادن به این خانواده ها برای دیدار بستگانشان در کمپ و جلوگیری از دیدار فرزندان با این خانواده ها عرصه را برای خود حسابی تنگ کرده و فکر کرده اگر چند روز جلوگیری کرد این خانواده ها میروند و قائله میخوابد اما اینطور نشد و هر روز بر عزم این خانواده ها افزوده شد تا اینجا که عرصه بر خود فرقه تنگ آمده است و همین الان به لحاظ درونی دچار بحران و چند دستگی شده و تعدادی هم با دیدن این وضع تاب تحمل نیاورده کمپ را ترک کرده و خود را نجات داده اند.
حالا این بارها جای خود و حتی شاید بشود گفت تا اندازه قابل فهم است که برای بقای خودش دست به هر کاری بزند چون اسمش روی خودش هست، وقتی می گوییم فرقه یعنی همین یعنی به دلیل همه این کارهای نامعقول.
اما حمایت از تروریسم و اعلام علنی آن وحمایت علنی آن بعنوان زندانی سیاسی حتی در چارچوب قوانین فرقه برای بقا در این شرایط هم قابل درک نیست و اصلاً همخوانی ندارد و بیشتر یک گاف بزرگ است تا چیز دیگر. در اصل ماهیت خودش را به این شکل برملا کرده و اعلام نموده که تمام آن دعاوی و موضعگیری های قبلی برای در رفتن از زیر بار حکم تروریستی بر فرقه بوده و تمام اعمال این مدت هم تماماً فریب کاری رسوایی بیش نبوده و حتماً منتظر پیامدهای آنهم بایستی باشند.
این همان بارهایی است که فرقه در این مسیر مدام برای خود فراهم می کند و انتظار دارد دیگران باور کنند، دارد پرواز میکند و لحظه ای دیگر بر قله می نشیند.
اما این تبلیغات کسی را نمی فریبد بجز خود فرقه و فرقه گرایان را.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا