سی خرداد سرآغاز جنگ مسلحانه فرقه تروریستی مجاهدین بر علیه ملت و مردمی است که شیرینی آزاد زیستن را بعد از سلطنت ستم شاهی تجربه می کردند.
بعد از انقلاب ضد سلطنتی برای هر ایرانی قابل فهم بود که بعد از این دگرگونی عظیم باید دست در دست هم داد و کاستی های حاصله از این دگرگونی را برطرف کرد. کاملاً طبیعی بود اگر ابتدای امر نابسامانی و کاستی وجود می داشت ولی سطح آگاهی مردم ایران تا حدی بود که این دغدغه را داشته باشند انقلاب نوپا را از آسیب پذیری برحذر دارند تا جائی که برای پرچم ایران و میهن عزیزمان از جان مایه می گذاشتند. لذا از چنین مردمی انتظار می رفت که نگذارند عده ای فرصت طلب و خیانت پیشه از این فضا سوء استفاده کنند.
در چنین شرایطی رهبران سازمان نفاق (مجاهدین) چون عرصه را بر خود تنگ دیدند با یکسری بازیهای سیاسی و کلمات می خواستند اذهان را خراب و مخدوش کنند از قبیل تشکیل میلیشیا و یا ایجاد خانه های تیمی و همچنین سخنرانیهای وسوسه برانگیز که گویا نظام پهلوی را رجوی از داخل زندان سرنگون کرده و صاحب اصلی انقلاب هم نه مردم بلکه شخص رجوی است. در حالی که همین مردم با انقلاب خود سبب آزادی رجوی را فراهم کرده بودند ولی به خوبی نمایان بود که رجوی ژست یک انقلابی را به خود گرفته و در آینده ای نه چندان دور افکار و اعمال خمرهای سرخ را در ذهن می پروراند. وقتی مردم با آگاهی کامل پی به نیات شوم و پلید سازمان بردند و چهره واقعی آنها آشکار گردید کاملاً مشخص شد خط مردم با سازمان جداست، با حمله عراق به خاک ایران و آغاز جنگ فرقه ی مجاهدین به خوبی دریافته بود دیگر هیچ گونه جایگاه توده ای ندارد به نوعی و البته در ظاهر سعی داشت خود را با مردمی که بعد از انقلاب نوپا در صحنه ها فداکارانه حضور داشتند و عزم جزم داشتند تا به هر نحو ممکن دشمن را عقب برانند در یک صف نشان دهد. البته پشت صحنه ی این نمایش ها و فریبکاری ها افرادی از قبیل عباس داوری (رحمان) و… دست در دست عراقیها که حتماً فیلم های مربوط به آن وطن فروشی و مزدوری را همگان دیده اند، قرار داشتند.
همیشه رجوی هر وقت در تنگنا قرار می گیرد و عرصه را بر خود و فرقه اش تنگ می بیند یکسری حرفها و کلمات قلمبه و سلمبه حتماً در کیسه خود برای ایراد کردن دارد تا دیروز ادعای جنگیدن با عراق را داشت اما بعدا جنگ تماماً مردمی تبدیل شده بود به جنگ ضد میهنی آن هم با محمل و توجیه آغاز جنگ مسلحانه؟!!!
براستی در تاریخ ملت ها کم نبودند کسانی که در بحبوحه جنگها مزدور دشمن شدند ولی وقاحت تا این حد نبود که مثل مجاهدین به عمل مزدوری انگ انقلابی بزنند، این نوع تناقض گویی تنها از ذهن بیمار مسعود رجوی بیرون می زند. واقعاً سی خرداد برای سران مجاهدین آغاز یک خیانت بزرگ بود، آغاز جنگ مسلحانه علیه ملت و مردمی که خود در حال جنگ با دشمن خونریز و اشغالگر بودند و رفتار مجاهدین مملو از خیانت به کشور و مردم ایران و به خصوص جوانانی که زیر عوام فریبی رجوی مسیر زندگیشان عوض شد. براستی واقعیت وجودی یک ملت آن هم در این عصر که تماماً حرف از دموکراسی و حقوق بشراست، این اجازه را به فرقه هایی چون مجاهدین می دهد تا با کلمات و واژه های فریبکارانه و ایدئولوژیک باز هم عده ای را به مسلخ ببرند و نابودشان کنند؟ آیا گروهی تبهکار به نام مجاهدین که سرتاپا در ورطه خیانت بسر می برد امروزه با چنین شعارهایی می تواند باز هم عوام فریبی کند؟
هدف رجوی از ترتیب دادن نشست ها در تجلیل ازسی خرداد وارونه جلوه دادن خیانت خود به ملت و میهن است و حاضر است هر پرنسیبی را زیر پا بگذارد و تا جائی که می تواند با مصالح و منافع مردم ایران بازی کند کاری که طی سی سال گذشته نسبت به این امر از هیچ گونه رذالتی فروگذار نبوده است.
ولی آنچه مسلم است تاریخ و ملت ایران در مسیر تکامل و تعالی که پیش گرفته اند هیچ گاه چنین اجازه ای را به دشمنان این مرز و بوم نخواهند داد. قادر رحمانی (عضو سابق ارتش آزادیبخش و مجاهدین)