دو سه روز پیش به برنامه پیام رهبر خائن فرقه رجوی نگاه می کردم باز کلمات مشمئز کننده، حرفهای تکراری و شورش طلبانه رجوی خرفت را شنیدم انگار جماعت دانش آموزی و دانشجویی برای شنیدنش صف کشیده اند. او داشت از پیروزی خودشان در ایام برگزاری مجمع سازمان ملل حرف میزد و شنیدنی اینکه تهیه کننده برنامه مثلا تکه های چند ثانیه حرفهای رجوی را در دو سه سال پیش میاورد با وصف که ببینید چقدر حرفهایشان کشک نبوده و عینا مصداق داشته است. واقعا این دجال پیر متناقض ام کرد آخر سازمان مگر همین توده های دانش اموزی و دانشجویی را بدون اینکه پی به ایدئولوژی واقعی سازمان ببرند با انجام ترور های کور و در اوج تهاجمات صدام جنایتکار به کشتن نداد کسانیکه کلاس اول نظری و… بودند و اصلا تجربه ای در مسائل سیاسی و اجتماعی در سطح اپسیلن نداشتند به سراغ جوانان و مردان و گاها پیرمردان برگشته از جبهه برای مرخصی فرستاده شدند تا سرانگشتان جمهوری اسلامی شمرده شده و مجازات شوند!!! الله اکبر الله اکبر. صاحبان این فتنه نفاق و خیانت مگر جز رجوی کس دیگری بود. یادم هست جمهوری اسلامی ودر راس آن آیت الله خمینی مبادرت به انجام عفو می نمودند همین سازمان جهنمی مبادرت به پرتاب ترقه در کوه و بیابان میکرد تا در اجرای عفو مشکل سازی نماید تا موج سواری کند و اظهار نماید که دانش اموزان و دانشجویان هوادارم در زندان دولت ایرانند. آری این کج راهه روندگان ماهیتی نزد هیچکس ندارند حتی پیش زندانیان سابق هوادارشان. مگر نه این است که در درسال 1373 همان دانش اموزان ودانشجویان از زندان بیرون امده که به تعداد اندک گذرشان به اردوگاه اشرف افتاده بودند به ظن همکاری باایران بطور جمعی چندماه برای شکنجه برده میشوند. اینجانب به رجوی و عفریته بازی خورده وسران جنایتکار سازمان مجاهدین اعلام می نمایم رنگ شان دیگر حنایی ندارد دیگر این دانشجویان ودانش اموزان در همان مقاطع سالهای 60 نیستند و هر نگاه و حرف پرسش گرانه ای هم داشته باشند از جبهه سازمان گریزان، متنفر و بدورند. و شاید این همان مصادیق زندگی سیاسی فرقه ای است که با نگاهی سیستمی ماجرا را فهم کند و حداقل به رهبری خائن منتفل نماید.