وضعیت اعضا در فرقه رجوی

  • زمان زيادي سپري شده است

    زمان زیادی سپری شده است

    بابک جان تومیدانی ما چقدرتورا دوست داشتیم ولی تو براحتی ازما دل کندی وما چه آرزوها که نداشتیم تا خوشبختی تورا ببینیم وفعلا نیزازطریق انجمن نجات اززنده بودن شما اطلاع حاصل پیدا کرده واین نامه را برایت نوشتم که امیدوارم جواب نامه را برایم بدهی…

  • اعضاء جداشده از فرقه رجویرهایی برادر ، رویارویی با دارودسته رجوی

    رهایی برادر، رویارویی با دارودسته رجوی

    برادر عزیزم این چه سازمانی است که از رهبر او خبری نیست و چندین سال است که نیروهای خود را در بیابانهای عراق به امید کسانی گذاشته اند که از سیاست و رهبری هیچ نمی دانند این رهبریت که ادعا می کند که رژیم ما…

  • مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

    مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

    اما گپی خودمانی و درد دلی برادرانه، خیلی می خواهم بگویم و بنویسم و حرف بزنم ولی از کجا، از چه، مگر میشود فراق 25 ساله را در چند صفحه نوشت. هنگام تحریر باور کن هرکدام از حرفها و کلمه ها سعی می کنند از…

  • خانواده هامگذار بی نصیب ز دیدار خود مرا

    مگذار بی نصیب ز دیدار خود مرا

    برادرم تمام افرادی که عضو این گروه بوده اند یکی یکی در حال جدا شدن هستند و بیشتر آنها به ایران برگشته اند و در ایران زندگی میکنند. همگی آنها به راحتی و بدون کوچکترین مشکلی زندگی میکنند و بعد از بازگشت صاحب زن و…

  • حالا دیگر می توانی به ایران بیایی

    حالا دیگر می توانی به ایران بیایی

    برادر جان خواهش میکنم برگرد. از راه دور دست و پایت را میبوسم و شتر می خرم و جلوی پایت قربانی میکنم که تو به ایران بیایی. تو را قسم به خدا و ارواح خاک پدر و خواهرت حالا دیگر بیا. هرکس که اسم او…

  • مرحم دل – نامه اي به عزيز

    مرحم دل – نامه ای به عزیز

    پدر پیری که سالیان در انتظار شما می باشد و شب و روز برایت گریه می کند و همیشه ترا صدا می زند اگر می خواهد کس دیگری را هم صدا کند اول اسم ترا می برد ؛ در حدود دوازده سال است که در…

  • رهبران فرقه مجاهدین ، ناتوانی از درک احساسات مادرانه

    رهبران فرقه مجاهدین، ناتوانی از درک احساسات مادرانه

    پس از عرض سلام و احوالپرسی از آن نور چشم عزیزم امیدوارم که خداوند متعال همیشه پشت پناهت باشد. نور چشم عزیزم اگر بخواهید از احوالات اینجانب مادر عزیزتان و خانواده جویای حال باشید شکر به یزدان پاک سلامتی حاصل و جای هیچ گونه نگرانی…

  • از اینکه از تو بی خبر هستم خیلی ناراحتم

    از اینکه از تو بی خبر هستم خیلی ناراحتم

    پروانه جان نمیدانم برایت چه بنویسم چونکه امید ندارم که نامه بدستت می رسد. دوست ندارم که بدست یک خدا نشناس برسد که آنرا با یک لبخند به کنار بیندازد و به دستت ندهد. پروانه جان نمیدانم چه بنویسم. تمام گفتنی ها را دیگر با…

  • اگر تمام دنیا را به من بدهند جای مهر شما را پر نخواهد کرد

    اگر تمام دنیا را به من بدهند جای مهر شما را پر نخواهد کرد

    شما می دانید من الان چند سالم شده و به چه کلاسی میروم. میدانید وقتی که در کلاسهای تابستانی شرکت کردم روزی که امتحان از ما می گرفتند پرسیدند که نام پدرت چیست؟ اما من متأسفانه ندانستم که باید چه بگویم. میدانید که چقدر دلم…

  • نامه اي از پدر و مادر چشم انتظار به فرزند اسيرشان در فرقه رجوي

    نامه ای از پدر و مادر چشم انتظار به فرزند اسیرشان در فرقه رجوی

    بعد از بیست و چند سال مادرش حاجیه شهر بانو فرحی از فرسنگها ر اه دور به عراق پادگان اشرف برای ملاقات رفته ؛ بمدت یک ربع ساعت آنهم نمی گذاشتند با هم صحبت کنند ؛ آنها را جدا کرده اند حتی فرزند دیگرم حسن…

  • بیا این آخرعمری ازهمدیگر حلالیت بطلبید

    بیا این آخرعمری ازهمدیگر حلالیت بطلبید

    آری نامه مینویسم وخواهم نوشت وتا عمردارم این کاررا خواهم کرد، این حق طبیعی یک پدراست. شب پیش فیلم مصاحبه ات را نگاه کردیم، هم خوشحال شدیم چون صدایت را پس از سالها شنیدیم، هم ناراحت، چون پسری به اون خوبی ونجیبی که همه اهالی…

  • خانواده هارویای مادرانه

    رویای مادرانه

    نمی دانم چگونه نامه خود را آغاز کنم که دوری و فراق تو در طول این چند سال باعث شده که حتی صحبت کردن خود را فراموش کنم و لحظه لحظه از عمرم فقط شده نگاه کردن به عکس های تو و گریه و زاری…

دکمه بازگشت به بالا