محسن مهرورز
- خانواده ها
پیام علینقی مهرورز به برادر اسیرش محسن مهرورز گرفتار در مجاهدین خلق
سلام محسن جان خوبی الحمدالله. به جد نمی فهمم برادر تحصیل کرده و دنیا دیده ام چرا و چگونه عقل و کرامت خودش را دست عده ای جاه طلب داده است که حتی اجازه نداشته باشد قبل و بعد درگذشت مادرش تماسی با خانواده داشته…
- خانواده ها
نامه علینقی مهرورز به محسن مهرورز از اعضای گرفتار در مجاهدین خلق
خدمت برادر عزیزتر از جانم محسن جان سلام و سلامتی برادر عزیزم محسن جان ما که جملگی اعضای خانواده دلتنگت بوده و هستیم. شما چطور؟ چرا تماسی نمی گیری؟ بهتر بگویم چرا اجازه برقراری یک تماس تلفنی با خانواده ات را نداری!؟ خواهش میکنم روی…
- خانواده ها
مادران؛ منتظران بدرود یافته – قسمت بیست و هشتم
خیانت و جنایت رجوی در حق ملت ایران و اعضای اغفال شده اش گستره و پهنای زیادی دارد که زبان و قلم از بیان تمام عیار آن قاصر و ناتوان است. در این میان خانواده های اعضای گرفتار در فرقه بدنام رجوی خاصه مادران از…
- خانواده ها
مادر چشم براه محسن مهرورز به خیل قربانیان رجوی پیوست
انالله و انا الیه راجعون بسیار متاسف و متاثر شدم که خبر دردناک کوچ و آسمانی شدن بانو رقیه عابد مادرچشم براه محسن مهرورز از اعضای اسیر رجوی؛ مادری مهربان و چشم انتظار را شنیدم . مادری که هرلحظه با صدای زنگ درب و یا…
- خانواده ها
پیام تسلیت انجمن نجات به مناسبت درگذشت مادر محسن مهرورز
انالله و انا الیه راجعون همه از خداییم و بسوی او بازمی گردیم در کمال تاثر و تالم مطلع شدم خانم رقیه عابد مادر سالمند و مریض احوال محسن مهرورز عضو اسیر رجوی در آلبانی با انتظاری 40 ساله و در حسرت شنیدن صدای دلبندش،…
- خانواده ها
حضور مهندس علینقی (مهدی) مهرورز در دفتر انجمن نجات گیلان
آقای پوراحمد مجددا ازشما عذرخواهی وپوزش می طلبم وبهترینها روبرایتان وخانواده تون آرزومیکنم ودعا میکنم که همواره درصحت وسلامت باشید وعوضش روازخدا بگیرین
- انجمن نجات گیلان
گپ صمیمی منصور شعبانی با خانواده محسن مهرورز (گروگان رجوی در تیرانا)
مهندس علی نقی مهرورز ضمن تبریک و شادباش به آقای شعبانی درخصوص جدایی وبازگشتش به وطن وآغوش خانواده بی صبرانه از وضعیت برادرش محسن پرسید وخاطرنشان کرد که درچند نوبت روی سایت نجات برای محسن پیام وشماره تماس گذاشتم وتاکید کردم که محسن دراولین فرصت…
- خانواده ها
مادرم بی صبرانه در انتظار تماس تلفنی محسن مهرورز است
من وتمام اعضای خانواده ام خصوصا مادرسالمندم درغم جانکاهی می سوزیم وآرزو داریم که بتوانیم دراسرع وقت برادرنازنینمان محسن را درآغوش بفشاریم. دراین میان مادرچشم انتظارومریض احوال من خیلی بیتابی میکند ومی گوید خدایا میشود تا زمانیکه جان دربدن دارم بتوانم یکبار ولو یکبارصدای جگرگوشه…