اخیراً تعداد زیادی از خانواده های استان مازندران برای ملاقات با عزیزان خود به قرارگاه اشرف رفتند. اگرچه آن ها هنوز به دلیل ستم گری و جنایت پیشگی رجوی ها، موفق به دیدار نشده اند،اما این سفر دستاوردهای زیادی برای آن ها داشت که مهم ترین آن عزم جزم کردن بر این حرف که " ملاقات حق قانونی آن هاست " و از این خواسته ذرهای کوتاه نخواهند آمد و اگر چه کار سختی است و مانند کندن کوه با سوزن میباشد، اما آن ها تا به مقصود خود نرسند دست بردار نیستند. در این کار و تلاش دسته جمعی،چندین نکته در اذهان همه ی خانواده ها برجسته شد و در صحبت های همه ی آن ها وجود داشت که در این جا به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم: – ریاکاری و دورویی فرقه رجوی دجال:
این نکته ای بود که تقریبا همه به آن اذعان می کردند. خانواده ها می گفتند در حالی که ما مستمراً عزیزان خود و حتی افراد دیگر مستقر در اشرف را با کلماتی محبت آمیز و محترمانه خطاب قرار می دادیم و خواستار ملاقات بودیم، فرقه در مقابل با پخش نواری از بلندگوهای خود مستمراً به خانواده ها توهین و فحاشی می کرد. اما روزی که قرار بود نفرات یونامی برای بازدید به اشرف بیایند، مسئولین فرقه این نوار را پخش نکرده و به جای آن اقدام به پخش سرود نمودند و به محض این که از رفتن افراد یونامی مطمئن شدند، بار دیگر سرود را قطع و نوار فحاشی علیه خانواده ها را پخش نمودند. این امر به خوبی برای ما روشن کرد که رجوی پلید چه ریاکاری است که هر لحظه بنا به منافع خود رنگ عوض می کند و این در حالی بود که ما در آن روز همان حرف های هر روز خود را در حضور نفرات یونامی تکرار می کردیم. – استفاده وقیحانه رجوی ها از حربه دروغ:
خانواده ها می گفتند در حالی که ما برای ملاقات فرزندان خود از کار و زندگی خود مایه گذاشته و خطرات و مشکلات موجود در عراق را به جان خریده ایم و به اشرف آمده بودیم، فرقه پلید رجوی جنایت کار اعلام میکرد که ما خانواده ها برای کشتن و سوزاندن فرزند، برادر، خواهر، همسر یا… خود به آنجا رفته ایم و برای این کار از دولت ایران پول گرفته ایم. یکی از شعارهایی که از بلندگوهای فرقه رجوی جنایتکار علیه خانواده ها پخش می شد این بود که " مزدور چقدر گرفتی فامیلت و فروختی "!!! رجوی ها که خود ید طولایی در خود فروشی و وطن فروشی دارند و برای دریافت حمایت مادی و تبلیغاتی از هر کسی یا هر کشوری وطن خود را می فروشند، بعد از عمری مزدوری برای صدام و سرویس های اطلاعاتی دیگر کشورها، برای پوشاندن جنایات خود به فرافکنی روی آورده و ما خانواده ها را فامیل فروش می نامیدند. در حالی که از سوی دیگر اعلام می کردند ما هیچ نسبتی با افراد درون اشرف نداشته و ماموران نیروی قدس سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات ایران هستیم!!!
کدام را باید باور کرد؟ این که ما مزدوران دولت ایران هستیم و هیچ نسبتی با نفرات اشرف نداریم یا این را که ما اقوام این افراد بوده و برای پول آن ها را فروخته ایم؟! – مظلوم نمایی رجوی برای پوشاندن جنایات خود علیه بشریت:
از دیگر نکاتی که برای خانواده ها کاملاً آشکار شد مظلوم نمایی های دروغین رجوی برای پوشاندن جنایات خود بود. خانواده ها می گفتند با این که ما شاهد بودیم که روزهای یکشنبه و چهارشنبه، ارتش عراق با استفاده از چندین دستگاه آمبولانس بیماران فرقه را از اشرف به بیرون منتقل می کردند و هم چنین ما شاهد ورود چندین تریلی جنس به درون قرارگاه بودیم اما این فرقه در برنامه های تلویزیونی خود که ما شب ها آن را نگاه می کردیم (تا شاید فرقه عزیزان مان را برای مصاحبه اجباری به تلویزیون آورده و ما موفق به دیدن شان شویم) اطلاعیه می داد که عراق مانع از ورود آذوقه به اشرف شده و بیماران مان را برای مداوا به بیرون منتقل نمی کند!
دروغ دیگری که در آنجا برای مان رو شد این بود که فرقه رجوی مانع ازملاقات ما خانواده ها با عزیزان مان می شد، در حالی که در تلویزیون و تبلیغات خود اعلام میکرد دولت عراق مانع از ورود خانواده ها به اشرف شده است! این در شرایطی بود که ما در کنار درب اشرف بودیم، ولی مسئولین فرقه رجوی اجازه ملاقات به ما نمی دادند.
خانواده ها که قبل از رفتن به اشرف و دیدن واقعیات آن جا از نزدیک، شناخت کمی نسبت به فرهنگ رجوی شیاد داشتند با تعجب از این همه وقاحت صحبت می کردند و می گفتند که این فرقه و رهبر آن در وقاحت دست همه را از پشت بسته است. – شکنجه افراد درون اشرف و خانواده ها با ایجاد پارازیت صوتی و بوق:
نکته مهم دیگری که خانواده ها بیان می کردند در مورد آزار و شکنجه خانواده ها و افراد اسیر در اشرف توسط فرقه بود. آن ها می گفتند مسئولین فرقه برای این که عزیزانمان صدای ما را نشنوند به محض این که ما شروع به صحبت می کردیم، با استفاده از دستگاه و چندین دیش اقدام به پخش بوق کر کنند ه ای می کردند که موجب سر درد های شدید می شد و فقط به عشق دیدار عزیزان خود آن را تحمل میکردیم. این بوق حتما عزیزان مان در درون اشرف را هم بسیار اذیت خواهد کرد و این در حالی است که فرقه مستمرا در تبلیغات خود می گوید که خانواده ها با صحبت های شان مشغول شکنجه روانی افراد مستقر در اشرف به خصوص بیماران هستند. آیا صحبت های ما آن ها را شکنجه می کند یا بوق های کر کننده ای که شما ارسال میکنید؟ – پیر و بیمار بودن افراد مستقر در اشرف:
خانواده ها می گفتند در روزهای یکشنبه و چهار شنبه که روز امداد است، افراد زیادی برای معاینه توسط پزشکان عراقی در قرارگاه و یا اعزام به مطب پزشکان بیرون از قرارگاه به نزدیک درب ورودی می آیند. چهره همه آن ها تکیده و شکسته است و بسیار پیر نشان می دهند. معلوم نیست چه بر سر فرزندان و عزیزان مان آورده اند. بسیاری از آن ها بیمار هستند اما علیرغم این امر سازمان اجازه نمی دهد آن ها با خانواده های خود ملاقات کرده و خانواده ها برای مداوای فرزندان و عزیزان خود اقدام کنند. چون میترسد که این افراد دیگر به اشرف برنگردند.