خانواده ها: تا زمانی که عزیزان مان را از دهان مار دو سر مسعود و مریم رجوی بیرون نکشیم از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم
آقای علی رضا خزائی که برادرش از سال 65 اسیر فرقه رجوی در قرارگاه اشرف است و به قول او خانواده اش به دلیل حضور برادرش (محمدرضا) در تشکیلات رجوی نسبت به سازمان دیدگاه خاصی داشته اظهار داشت:
خانواده ما سازمان و تشکیلات آن را شکست ناپذیر می دانستند وقتی به قرارگاه رفتم و وضعیت نا به هنجار آنها را دیدم ذهنم کاملا نسبت به سازمان عوض شد و وقتی در پشت سیاج افرادی که به بهداری مراجعه می کردند را دیدم همگی شکسته، پیر و فرتوت و با موهای سفید و بهم ریخته اند تمام دیدگاهم یکجا به هم ریخت و گفتم این ها همان هایی هستند که سازمان در سیمای خود نشان می داد و تبلیغات نظامی می نمود؟ پس اینها همه کجا رفتند؟!!.
وقتی به وطنم ایران برگشتم صحنه هایی از فیلم آنجا را برای خانواده نشان دادم در حالی بود که سیمای آن ها در حال پخش فیلم رژه و مناسبات سازمان و غیره بود و همه اعضای خانواده ام متعجب شدند.
جالب بود که در همان شب سیمای فرقه در حال پخش فیلمی از تجمع افراد در پشت سیاج ضلع جنوب در رابطه با همایش شیوخ در تاریخ 20 دی 89 بود که به خانواده ام گفتم نگاه کنید این افراد پیر و فرتوت همان هایی هستند که در تبلیغات خودشان وانمود می کنند که ارتشی دارند. من این ها را با فاصله یک سیاج دیدم این برایم یک انقلاب بود و به ماهیت واقعی رهبری فرقه دجال که همان رجوی باشد پی بردم.
اگر الان هم درخواست دارم که مجددا به جلوی درب قرارگاه اشرف بروم به این دلیل است که من مطمئنم برادرم در وضعیت بسیار سخت قرار دارد و از همه و دنیای بیرون ناامید می باشد. با شنیدن صدای من به این موضوع فکر می کند که انگار کسی و برادری و فامیلی را دارد که او را صدا می زند و امیدوار می شود تا راهی را خدا برای رهایی به او نشان بدهد.
البته رفتنم به اشرف و مشاهدات وضعیت افراد در آنجا برای خانواده ام خیلی خوب بوده است. بعد از بازگشت در جمع خانوادگی خیلی از مسائل ذهنی آنها را بر طرف کردم در صورتی که آنها قبلا نسبت به سازمان طور دیگری فکر می کردند.
آقای خزائی در ادامه صحبت هایش در رابطه با ذهنیت خود و خانواده اش نسبت به نفرات جدا شده و بازگشتی ها و انجمن اظهار داشت که حتی ما فکر می کردیم آنها (انجمن و…) برای عزیزان مان تله گذاشتند تا آنها را به ایران برگردانند و دستگیر و محاکمه شوند ولی وقتی فعالیت این بچه ها (جدا شدگان) را دیدم چگونه حقایقی را در جلوی درب اشرف افشا کردند به صداقت گفتار و بی منظور بودن اعمال آنها پی بردم و به خودم گفتم اگر قرار باشد آنها بعد از بازگشت دستگیر و محاکمه و زندانی شوند پس اول می بایست همه این ها سر خودشان می آمد پس چرا همه آنها براحتی در حال زندگی اند و…؟
پس باز هم جلوی درب اشرف خواهم رفت ولی حقیقتا این بار قانع نمی شوم که مثل قبل جلوی درب قرارگاه بایستم، بایستی همگی به داخل قرارگاه برویم و یواش یواش آنها را به عقب برانیم تا نفرات مان را آزاد کنیم.
آقای قدرت الله شعبانی پدر پیر اسیر فرقه رجوی عین الله شعبانی علی رغم بیماری و کهولت سن مدتی را در جلوی درب اشرف سپری کرده است با ناراحتی و چشمان اشکبار اظهار داشت این بار رجوی کثیف قبول نکرد تا پسرم را ببینم ولی باز هم می روم حتی اگر در جلوی درب قرارگاه اشرف بمیرم.
به همه خانواده ها می گویم تلاش تان را بیشتر کنید و سعی کنید با حضور مستمر خود در جلوی درب قرارگاه فرزندان مان را از دست رجوی جنایتکار آزاد کنیم.
نگاه کنید سال 82 و بعد از آن را که حامیان رجوی چه کسانی بودند، روزی نیروهای آمریکا به حمایت از آنها به روی ما خانواده ها سلاح می کشیدند اگر آنها روزی حتی در بیرون قرارگاه به شعاع چند کیلومتر نگهبان و دیده بانی و گشت داشتند و باصطلاح پرنده ای نمی توانست پر بزند ولی امروز در فلاکت تمام حتی چند صد متر عقب تر از درب ورودی خود قرار گرفتند و این خواست خداست به همین دلیل می گویم درب قرارگاه دست ما خانواده هاست.
به دنبال فرمایشات آقای شعبانی مجری نشست ادامه دادند:
دقیقا درست است شماها اندک اندک و با زحمت می توانید با تلاش و جدیت راه آزادی فرزندان تان را هموار کنید، همان طوری که می دانید روزی تا شعاع چند کیلومتری قرارگاه اشرف تحت کنترل فرقه رجوی بود ولی امروز با همت شما عقب نشستند و حتی درب قرارگاه را هم از دست دادند اصلا قابل باور نبود که کسی بتواند مانع جابجایی کانتینر های قرارگاه در اشرف شود و یا حتی افراد آنها را به سمتی هدایت نماید و بازرسی بدنی کند پس این ها همه نتیجه تلاش های شما خانواده ها در این مدت در جلوی اشرف است.
پس می توانیم نتیجه بگیریم که اگر این روند ادامه پیدا کند مسلما انشاالله این پیش روی به سمت داخل قرارگاه اشرف ادامه خواهد یافت تا جایی که همه افراد اسیر اشرف را آزاد کنید مطمئن باشید که این روند در حال سرعت گرفتن است و دیر نخواهد بود.
اصلا برای ما هائیکه روزی تحت سیطره مناسبات قرارگاه مخوف اشرف بودیم قابل باور نیست که کسی بتواند به داخل قرارگاه برود و جابجایی صورت دهد باور کنید که خیلی از بچه ها حتی در داخل قرارگاه در حین فرار دستگیر و اثری از آنها دیده نشده است حتی افراد بعد از فرار از سیم خاردار در حال فرار تیرباران شدند که این ها بعد از آزادی همگان از اشرف روشن می شود.
با تشکر از همه حاضرین در جلسه اگر بخواهیم چند جمله از این نشست را جمع بندی نماییم باید گفت:
1- خانواده ها با حضور خود در جلوی درب اشرف پی به حقایقی از ماهیت کثیف رجوی و تشکیلات مخوف آن بردند و تا رسوائی کامل رجوی دجال دست از افشای او بر نخواهند داشت.
2- با همت خانواده ها درب اصلی قرارگاه رجوی دجال تسخیر گردید و تا تسخیر کامل اشرف و رهائی عزیزان مان از جلوی درب اشرف تکان نخواهیم خورد.
3- ما خانواده ها تا بیرون کشیدن عزیزان مان از دهان مار دو سر مسعود و مریم رجوی از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم.
4- خانواده ها خواهان دستگیری و محاکمه و مجازات رجوی دجال در دادگاه بین الملی اند.
با تشکر از همه شما ها که امروز نیز وقت تان را در اختیار انجمن قرار دادید.