بیش از سه دهه است سران فرقه ی مجاهدین با بهره گیری از استراتِژی و خط مشی تروریستی و ستیزه جویانه برای کسب قدرت، اقدام می کنند. اما تاکنون مجاهدین به نقطه ی مشخص و روشنی نرسیده اند. اتخاذ تاکتیک های گاه متضاد و خط مشی مغایر با اصول و مبانی بنیانگذاران مجاهدین جز در مسیر انزوای هر چه بیشتر مجاهدین نفعی و سودی برای آنان نداشته است. دار و دسته ی رجوی در تلاش برای همسویی کامل و همه جانبه با دشمنان ملت ایران و سرویس های مخفی کشورهای خارجی و نیز جاسوسی برای سیاستمداران پراگماتیست امریکایی و اروپایی نیز راه به جایی نبرده اند.
فرقه ی رجوی آن هنگام که نقش ستون پنجم برای رژیم مستبد و فاشیست صدام را بازی کرد و در کشتار شهروندان ایرانی سر از پا نشناخت در واقع بیزاری ملت ایران از ماهیت ضد مردمی و ضد میهنی مجاهدین را موجب گردید. حال سران مجاهدین در پی تحولات منطقه ای و بین المللی روزنه های امید خود را نیز از دست داده اند. دولت مردمی و دموکراتیک عراق فرقه ی رجوی را همچون زائده ای چرکین تلقی می کند که بایستی هر چه زودتر از شر آن رها گردد. در نگاه سیاستمداران امریکایی مجاهدین همچون عناصر درمانده و بی ارزشی هستند که برای بقاء خویش حاضرند به هر امر سخیفی دست بزنند. پس می توان از عناصر وامانده ی مجاهدین در شرایط خاص و به شکلی مقطعی بهره برد و در تغییر شرایط و تحولات پدید آمده می توان براحتی آنان را بازیچه و دست آویزی در مسیر منافع کوتاه مدت امریکا در منطقه قرار داد. حتی شرکای اروپایی دولت امریکا نیز نسبت به ماهیت خشونت طلبانه و ساختار فرقه ای و اعمال تبهکارانه مجاهدین وقوف کامل دارند. آنان سعی دارند به شکلی تاکتیکی از مجاهدین در راستای تامین منافع منطقه ای خود بهره برداری کنند اما در نگاهی استراتژیک مجاهدین همچون القاعده و طالبان فرقه ی بنیادگرا و تبهکاری بیش نیستند.
اندرو گرینچ سخنگوی وقت بخش خاورمیانه ی وزارت امور خارجه انگلیس به خبرنگار یک نشریه ی انگلیسی در باره ی مجاهدین گفت: " این سازمان که خود را به عنوان آلترناتیو دموکراتیک در برابر رژیم ایران جلوه می دهد، تاریخچه ای آمیخته با توسل به خشونت دارد. ما تلاش می کنیم تا مردم انگلیس را بر آن داریم که آنها را بدون نقاب دموکراسی خواهی شان ببینند. شورای ملی مقاومت ایران ائتلافی ست به رهبری مجاهدین که در جنگ با ایران در کنار رژیم دیکتاتور و خونریز صدام بود "
Varsity(The Cambridge Student Newspaper) اما سران مجاهدین و رهبر عقیدتی آن در نهایت ساده لوحی خیال می کنند که می توانند از شکاف ها و تضادهای درون سیستمی در غرب بهره برداری کنند غافل از آنکه در نگرش و بینش مقامات و نظریه پردازان سیاسی امریکایی و اروپایی علیرغم همه ملاطفت های مقطعی به مجاهدین (به دلیل پادوئی عناصر و سران دارودسته ی رجوی) آنان همچون باند تبهکار و ستیزه جویی هستند که نباید برای همیشه مورد اعتماد واقع گردند. آرش رضایی