چند هفته پیش اقای بولتون یکی از جنگ طلبان 2 اتشه که سران فرقه رجوی دست به دامنش شده بودند تا یک دردی از هزاران درد بی درمانش توسط بولتون حل شود در کنفرانسی که ریئس جمهور دست ساز (مریم قجر) برگزار کرده بود اقای بولتون با کلام روشن خطاب به مریم قجر گفتند که ؛ صحبتهای جان بولتون در کنفرانس پاریس با حضور مریم قجر: چه موافق باشید ؛ چه نباشید ؛ نیروهای امریکایی از عراق خارج خواهندشد و در اینجا هیچ کاری نمی توانید بکنید این واقعیت است که در قدرت دولت امریکا نیست که در این رابطه دخالت کند و جلو چیزی را که دیدیم یعنی حمله عراقی ها را بگیرد مهم نیست با این موافق باشید یا نباشید ؛ این یک واقعیت است. پس از حرفهای اقای بولتون جنگ طلب میشود این نتیجه را گرفت که آب رفته به جوی را نمی توان برگرداند و هیچ گاه زمان به گذشته بر نخواهد گشت. اما سران فرقه مافیایی رجوی که خودشان در کشورهای اروپایی کنگر خورده و لنگر انداخته اند و در ناز و نعمت و امنیت به زندگی خائنانه خودشان ادامه می دهند برایشان جان اسیران اشرف پشیزی هم ارزش ندارد و رجوی هم در پی طراحی رویارویی اعضاء اسیر در چنگال خود با ارتش و پلیس عراق هست مثل جنگ صد برابر ؛ یا اشرف نقطه استراتژیک قیام! البته پدر خوانده فرقه مافیایی (مسعود رجوی) در اوج شیادی و فریب دادن اعضاء اسیر مدعی شده انقلابهای منطقه ؛ کشورهایی مثل مصر و تونس هم از اسارتگاه اشرف الهام می گیرند!! پس اگر اینطور که پدر خوانده فرقه مسعود رجوی میگوید که مصر هم از اسارتگاه اشرف الهام میگیرد نتیجه انقلاب مصر باید دوری هر چه بیشتر کشور مصر از رژیم ایران باشد نه اینکه سیاستمداران ایران و مصر بعد از 30 سال قطع رابطه قرار داد گردشگری امضاء کنند و وزرای خارجه برای دیدار برنامه داشته باشند. گویی پدر خوانده فرقه مسعود رجوی دارد با کور شیر یا خط بازی میکند! برگزاری کنفرانس در پاریس یا واشنگتن میماند مثل اب در هاون کوبیدن بی مایه فطیر است قصد شما سران فرقه به کشتن دادن اعضاء اسیر در اشرف هست تا خودتان را پشت این کشته های بدبخت پنهان کنید. خودتان بهتر از همه میدانید که پادگان اشرف نه نقطه ثقل , نه کانون استراتژیک نبرد صد برابر؛ علتش هم واضح و مثل روز روشن است که بارها؛ بارها این سوال شده که اگر پادگان اشرف کانون استراتژیک نبرد بین شما و رژیم هست چرا به این سوال ساده جواب نمی دهید! اگر اشرف کانون استراتژیک هست شما چرا از ان فرار کردید؟ اگر اشرف اینقدر برای سرنگونی رژیم استراتژیک و مهم هست پس چرا مریم قبل از شروع جنگ همراه 200 تن از سران فرقه فرار کردند؟ چرا در این کانون استراتژیک نماندید جنگ بر علیه رژیم را صد برابر که هیچ هزار برابر پیش ببرید؟ ایا فرستادن اعضاء اسیر برای رویارویی و درگیر شدن جنگ صد برابر هست پس چرا از سران فرقه در این جنگ مقدس کسی شرکت نمی کند؟ به اسیران اشرف یاد دادید که بگویند از سانت به سانت اشرف و تا اخرین نفر دفاع میکنند چون خانه مریم هست این چه خانه ای هست که صاحب خانه اش در رفته و دیگران را برای نگه داشتن ان به کشتن می دهد؟ شما مدعی هستید که ساکنان اشرف پناهنده هستند و… پس بفرمایید در کدام کشور دیده شده که پناهنده ها قسمتی از خاک ان دولتی که در ان مستقر هستند را اشغال کرده رژه نظامی راه می اندازند و قانون من در اوردی درست می کنندو اجازه نمی دهند دولت میزبان نظارتی داشته باشد؟ برای محض رضای خدا یک نمونه از این نوع پناهندگی را بگویید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد! اقای رجوی شما مدعی هستید که همه اسیران اشرف ازادانه ماندن در اشرف را انتخاب کرده اند گفته شما قبول ؛ پس اجازه بدهید اینها بدون کنترل سران فرقه به بیرون از همین کمپ پناهندگان تردد داشته باشند. اجازه بدهید با دنیای بیرون؛ با خانواده با دوستان خودشان تماس بگیرند و ارتباط داشته باشند. اجازه بدهید تا شهر خالص پیش کش شما؛ تا درب اشرف بدون نگهبان و به پا بیایند با خانواده هایشان ملاقات کنند. اجازه بدهید در داخل همین پادگان اشرف بدون کنترلچی های شما تردد کنند و دوربینهای مدار بسته و نگهبان و کمین ها را جمع کنید. مطمئن هستم در صورت اجرای هر کدام از این خواسته ها خواهید دید که نه از تاک نشان ماند و نه از تاکستان. شما سران فرقه یک خواسته بیشتر ندارید ان هم کشته شدن ان نگون بختهایی که در دستان شما اسیرو گرفتار هستند و مطمئن هستم که در اینده هم باز از این فاجعه های انسانی بوجود خواهید اورد چون راهی که شما در پیش گرفته اید به قبرستان است نه ایران. اما سخنی با کسانی که با هر دین و مسلک و به هر دیدگاهی که هستند ؛ با دولتمردان و ارگانهای حقوق بشری و بین المللی و خانواده های اسیران اشرف و… هر کس دلش برای نجات این انسانهای بیگناه در اشرف می سوزد و دیگر تحمل دیدن این نوع فاجعه را ندارد می دانند که نه امریکا ییها دلشان برای این افراد می سوزد نه سران فرقه نه دولتها باید برای جلو گیری از فاجعه دیگر راه درست را رفت و ان اینکه از سران فرقه بخواهیم: یکم: سران فرقه رجوی کاری به این اسیران نداشته باشند و اجازه بدهند ازادانه انها تصمیم خود را بگیرند. البته این امکان پذیر نیست مگر اینکه سران فرقه را از این اسیران جدا کرد. دوم: خواسته همه این افراد دلسوز این باشد که درب اشرف باید باز شود تا اسیران اشرف بتوانند ازادانه با خانواده هایشان و دنیای بیرون ارتباط برقرار کنند. اگر به این خواسته ها تاکید شد و سران فرقه این اجازه را دادند مطمئن هستم توانسته ایم جلو فاجعه انسانی را بگیریم ولی چنانچه این خواسته ابتدایی محقق نشود بدون شک؛ باید منتظر فاجعه افرینی های دیگر از طرف سران فرقه باشیم که چه بسا بدتر از این بار که اتفاق افتاد خدای نکرده پیش بیاید. البته نا گفته نماند که سران فرقه بعد از نا امید شدن از امریکاییها برای برگشت به پادگان اشرف اینبار سعی دارند با براه انداختن تحصن و تظاهرات در جلو مقرهای سازمانهای حقوق بشری وبین المللی توجهات را به ان سمت سوق دهند که گویا چاره دردست اینهاست که این هم یک فریبی بیش نیست جلو گرفتن فاجعه در پادگان اشرف در دستان سران فرقه هست انها باید دست از این اسیران بکشند و بس؛ سران فرقه تصمیم دارند با جمع کردن یکسری ایرانی وافغانی از کمپهای پناهندگان در اینده نزدیک تظاهراتهای مختلفی را در ژنو و بروکسل بر پا کنند که این هم از ان شگردهای شیادانه رجوی هست برای انحراف اذهان ؛ از دولت عراق وتمامی خانواده ها و فعالین سیاسی و حقوق بشری ؛ سازمانهای بین المللی و ارگانهای ذی ربط خواهشی دارم اینکه چاره جستن از بیرون هیچ مسئله ای از این اسیران حل نخواهد کرد مگر اینکه از سران فرقه خواسته شود درب اسارتگاه را به روی اسیران پادگان اشرف باز کند در غیر این صورت از همین الان بگویم که هر اتفاق نا گواری در اشرف رخ دهد مسئولیت تام ان رجوی و مریم قجر و دیگر سران فرقه رجوی می باشد.