مسعود رجوی حنای تو دیگر رنگی ندارد

این روزها که برنامه های مجاهدین را تماشا میکنیم پرشده از پخش مصاحبه مهره های بی اهمیت خارجی که با دریافت دلار آنهم بمیزان زیاد حاضر بانجام مصاحبه های فرمایشی شده اند.اشخاصی که حتی در کشور خودشان هم کسی جز اعضاء خانواده شان آنها را نمیشناسد.برای مثال عضو پیشین مجلس فلان کشور یا عضو پیشین حقوق بشر فلان محله یا شهر یا نمونه دیگر که هم عجیب و هم خنده دار بود در یک سالن بزرگ که دور تا دور آن صندلی چیده شده بود یکی از همین افراد در حال سخنرانی بود و در انتهای سالن تعدادی از زنان مجاهدین که روسری داشتند درحال گوش کردن بودند!جالبی موضوع هم در این بود که شخص سخنران روی صحبتش به صندلیهایی بود که کسی روی آن ننشسته بود.این تاکتیک قدیمی مجاهدین است که هرگاه در شرایط و تحت فشار قرار میگیرند با خرج کردن پول زیاد آنهم در این شرایط بد اقتصادی در اروپا به آن متوسل میشوند.انجام مصاحبه هایی که چند دهه است که انجام میشود و هیچگاه هم فایده ای جز بازی سیاسی برای گذراندن ایام و اینکه به نیروهای ناراضی از شرایط موجودشان بگویند که ما هستیم و در خارج فعالیت سیاسی داریم و از حمایت شخصیتهای خارجی برخورداریم. کدام حمایت و کدام شخصیت؟ شما یکنفر شخصیت سیاسی جدی که در کشورخود در موضع مسولیت سیاسی و بین اللملی باشد را معرفی کنید که از شما حمایت کند؟ آقای تونی بلردر سالیان گذشته تا قبل از اینکه به نخست وزیری برسد حتی در میتینگهای شما شرکت میکرد و البته پولش را هم میگرفت بمحض اینکه به شخصیت سیاسی کشورش تبدیل شد در جنگ امریکا و انگلیس با عراق دستور بمباران همین کمپ اشرف را به نیروی هوایی خود صادر کرد.اقای کاولین پاول که در روزهای جنگ امریکا با عراق از مسولین سیاسی دولت بوش بود بعد از کنار گذاشته شدن از مسئولیت شروع به حمایت از اشرفیان کرد! بقول معروف هرکس قیمتی دارد وحتما مجاهدین قیمتش را داده اند! اکنون سوال جدی از آقای رجوی اینست که این همه سال بچه های مردم را به کشتن دادی و مصاحبه پشت مصاحبه کردی کجا را گرفتی و چه جز منفوریت بیشتر بدست آوردی؟ این همه سال بچه های مردم را در بیابانهای عراق با هزار جادو و کلک نگه داشتی عمر، زندگی و جوانیشان را به هدر دادی دیگر بس نیست؟ این فردیت شیطانیت هنوز ارضاء نشده است؟ زمانی قرارگاه اشرف بدلیل خوش خدمتی ات به دیکتاتور سابق عراق امن ترین جای جهان برای تو و به پایتخت مجاهدین تبدیل گشته بود. چه یکه تازی ها و چه جنایاتی در همین اشرف نکردی. دیدی که دنیا دار مکافات است؟ دیدی که چطور در باتلاق خود ساخته ات فرو رفتی بطوری که نه راه پس داری و نه راه پیش؟ بقول قرآن اگر میخواهی خدا بتو رحم کند به بندگان خدا رحم کن و به آنها سخت نگیر! تو حتی به نیروهای خودت هم رحم نکردی.همین الان که نیروهای خودت نیاز به دکتر و امکانات پزشکی دارند اجازه خروج آنها از این قلعه شیطانیت برای مداوا نمیدهی! چطور زمانی که تنها دوستت یعنی صدام در قدرت بود مشکلی برای خروج از اشرف و رفتن به بغداد و یا هرشهری دیگری نبود؟ حالا چرا اینهمه از خروج نیروهای مجروحت از اشرف میترسی؟ و اگرخروج از اشرف تا این حد مرز سرخ است که راضی میشوی نیرویهای قسم خورده ات بدلیل نبود امکانات پزشکی از بین بروند ولی برای مداوا از آن محل خارج نشوند چرا مریم بهمراه مزدوران درجه اولت سالهاست که باصطلاح خودت شهر شرف را ترک کرده اند و مشغول زندگی سخت و طاقت فرسا در کشور بد آب و هوای فرانسه و در کنار رود سن هستند؟!! چرا دستور نمیدهی که به اردوگاه اشرف برگردند و بقول خودت درصف مقدم باشند؟ دلیلش را من یادآوری میکنم. اردوگاه اشرف همانند شیشه عمر توست. میدانی که اگراز اشرف کوتاه بیایی کارت تمام است.اشرف را میخواهی نگه داری ولی از خون جوانان مردم مایه بگذاری. قرارگاه اشرف محلی است برای اینکه از نیروهایت اشخاصی بسازی که فقط بمرگ فکر کنند. یکبار بنشین و از تلوزیون خودت حرف زدن نیروهای خودت را گوش کن.ببین آیا کلامی جز مرگ و کشته شدن یا مردن میشنوی؟ چه کردی باین افراد؟ بیخود نیست که همه شما را گروهی خشن، غیر عادی و قرون وسطایی میدانند.تو نیروهای خودت را یکی یکی بکام مرگ و نیستی میکشانی بعد چطور انتظار داری مردم مزخرفاتی که سر آزادی و برابری و…… میگویی را باور کنند؟ خیر آقای رجوی حنای تو سالهاست که دیگر رنگی ندارد! این حنا سر حتی نیروهای خودت راهم دیگررنگ نمیکند.از روزی بترس که کاسه صبر همین نیروهایت؛ بچه هایی که سالیان سال در سختترین شرایط در آن مکان جهنمی ماندند لبریز شود.آنروز همین بچه ها تکه بزرگه ات را گوشت خواهند کرد.
باقری