سالیان گذشته که در ارتش به اصطلاح آزادی بخش رجوی بودیم و از همه جا بی خبر و عمرمان تلف می شد و حق نداشتیم از موضوعی سر در بیاوریم هر چیزی که سران فرقه به ما می گفتند باور مان می شد که اینان واقعا چه کسانی هستند!!! و چگونه اینان با انقلاب من در آوردی خودشان قله های پیشرفت را طی کردند!!! فکر می کردیم که با داشتن چنین افرادی حتما به پیروزی می رسیم ولی بعد از سرنگونی صدام دیدیم که همه حرف های اینان چیزی جز دروغ نبوده است.
مسعود در مناسبات دست به فریبکاری بزرگی زد و انقلاب مریم!!! را راه انداخت مریم به این فکر افتاد که اکنون که افراد راه به جایی ندارند و همه چیز عالم را اشرف می دانند بهتر است برای فریب دادن آنان به کلک دیگری دست بزند و این فریبکاری اینگونه شروع شد که عنوان کردند خواهر مریم!!! که اصلا علم نظامی نداشته توانسته با طرحی که داده ارتش به اصطلاح آزادی بخش متحول شود و دیگر کسی جلودار این ارتش نخواهد بود و همه به همدیگر تبریک می گفتند که واقعا مریم قجر یک نابغه است و طرح داده که روی جیپ ها سلاح ضد هوایی نصب کنند و یا روی نفربر و هزاران نمونه دیگر… مریم دیگر هیچ خدایی را بنده نبود و روی ابرها سیر می کرد تا اینکه یک روز… همه این بادکنک ها بادشان در رفت و معلوم شد که مریم نیز از شوهر دومش درس دروغ گویی را خوب آموخته است.
بعد از سالیان ماندن در اشرف بالاخره قرار شد به نمایشگاه وسایل نظامی بغداد برویم وقتی به آنجا رسیدیم دیدیم که همه چیزهایی که در درون اشرف در مورد ساختن سلاح های جدید برای ارتش می گفتند کشک بوده و همه اینها قبلا توسط کشورها و گروه های دیگری مورد استفاده قرار گرفته بود و مریم قجر با این فریبکاری قصد داشت اعضای فرقه را به نام انقلاب گول زده و در اشرف نگه دارد.
به نمونه دیگری از دجالگری سران فرقه که اکنون در تبلیغات خودشان مورد استفاده قرار می دهند و بی ربط به مسائل بالا دارد توجه کنید سران فرقه باز هم سعی دارند از ناآگاهی افراد در اشرف سوء استفاده کرده و به آنها بگوید که می توان به ارتش آزادی بخش دست یافت چرا که اکنون در کشور لیبی این امکان بوجود آمده است و در بوق و کرنا کرده که این افراد در حال پیشروی به سمت پایتخت هستند و با این اخبار دروغین سعی دارند تا شاید افراد از همه جا بی خبر را در اشرف زمین گیر کند و به آنان این امیدواری را بدهند که انگار ارتش خیالی دیگری به همین نام در این کره خاکی وجود دارد و اعضای وی می توانند در آینده هم چون ارتشی را دوباره درست کنند که البته لباس های رنگ و وارنگ آنان با مدال های قلابی فعلا باید در کمدهای شان خاک خورده و در مراسم و جشن ها که بیشتر مصرف تبلیغاتی دارد مورد استفاده قرار بگیرد.
ولی این ارتشی که رجوی از آن دم می زند تاکنون از طرف هیچ کشوری به رسمیت شناخته شده نیست و فقط به آنان مخالفان دولت لیبی می گویند که در حال جنگ با دولت قذافی هستند البته این گونه خیالات خام فقط از ذهن پوک رجوی بیرون می زند
باید به نکته دیگری که در تلویزیون سران فرقه نشان داده شد توجه کرد که عنوان می شود که نیروهای مخالف دولت قذافی به ساخت سلاح های جدید روی آوردند که در لحظه به ذهن می زند که چقدر خوب شد انقلاب مریم بال در آورده و به لیبی هم رسیده است!!! و اکنون مریم باید خیلی خوشحال باشد که به افریقا هم رسیده است باید گفت یا آنان به انقلاب مریم چنگ زدند و یا همه حرفهایی که طی این سالیان این سران فریبکار گفتند دروغ بوده است و باید به جوانان لیبی تبریک گفت که ثابت کردند بدون انقلاب هم می توان به این توانایی رسید و دست این از خدا بی خبران را رو کردند.
همه این اخبار و جعل خبر فقط برای این است که دجالیت رجوی ها به ته خط رسیده است و در اخبار کشورها دنبال این می گردند که چه خبری می تواند برای اعضای ناآگاه وی در اشرف انگیزاننده باشد و به همین خاطر این توهمات از ذهن پوک رجوی بیرون زده و اینگونه وانمود می کند که بدون انقلاب مریم!!! همه چیز بی دنباله و ابتر است که البته طی این سالیان هم دیدیم که بی دنباله و ابتر خود سران فرقه بودند. اینان برای رسیدن به قدرت حاضر هستند تن به هر خود فروشی سیاسی بزنند.