تأملی کوتاه بر سخنرانی مریم عضدانلو قجر در ژنو

روز نوزدهم مردادماه (دهم آگوست2011) فرقه خرابکار مجاهدین خلق ایران، اقدام به برپایی نشستی تحت عنوان حمایت از ساکنین پادگان عراق جدید(اشرف سابق)در شهر ژنو سوئیس نمود. در این نشست که به اصطلاح جهت حمایت از حقوق ساکنین پادگان عراق جدید (اردوگاه کار اجباری اشرف سابق)برگزار شد، تعدادی از سیاستمداران ورشکسته یا بازنشسته اروپایی و آمریکایی، سخنرانی نمودند. چهره‌هایی مثل هاوارد دین رئیس بازنشسته و ورشکسته سابق حزب دموکرات آمریکا و یا ادوارد رندل فرماندار سابق پنسیلوانیا، که به جهت مواضع و طرز نگاه و رویکرد سیاسی شان از طرد شده گان و در انزوا قرارگرفتگان جامعه سیاسی آمریکا میباشند. چهره‌های این چنینی همیشه یک پای ثابت معرکه گیری های فرقه رجوی و خوراک تبلیغاتی این تشکیلات بحران زده هستند. کسانی که با دنیای سیاست آشنایی اندکی نیز داشته باشند اگر نیم نگاهی به افراد شرکت کننده و سخنرانان این مراسم بیندازند به راحتی به کیفیت و بی‌محتوایی این نشست بی‌ارزش سیاسی پی خواهند برد. من در اینجا بیشتر روی سخنم با خانم مریم عضدانلو قجر(رجوی) میباشد که سخنران اصلی این شوی تبلیغاتی بودند. نکاتی چند را پیرامون سخنرانی همسر سوم رسمی آقای رجوی به اطلاع افکار عمومی رسانیده و ایشان را نیز مورد پرسش قرار داده و به پاسخگویی فرا میخوانم. خانم عضدانلو شما در ابتدای سخنرانیتان مدعی شدید که از جانب هموطنان ایرانی و خانواده‌های زندانیان سیاسی به شهر حقوق بشر(ژنو) آمده اید،!؟ در این رابطه باید به اطلاع شما برسانم که شما از جانب خودتان سخنرانی نمایید و حق ندارید که خودتان را نماینده مردم ایران معرفی نمایید. حافظه تاریخی میهن ما به یاد ندارد که شما را به نماینده گی از خویش برگزیده باشد. شما و تشکیلات تحت کنترل همسرتان برای بسیاری از نسل جدید میهنمان، ناشناخته و یا طرد شده میباشید. خواسته‌ها و آرمانهای امروز ایرانی‌ها با مواضع و طرز نگاه تشکیلات شما هیچ تطابق نظری و عملی نداشته و ندارد. شمایان همچنان در اندیشه‌های خشونت بار مارکسیستی و اسلام افراطی غوطه ور میباشید، در حالی که خواستگاه نسل امروز ایرانی، انساندوستی، صلح، آزادگی و برابری اندیشی میباشد. آرمانهایی که فرقه شما هیچ بویی از آن نبرده که هیچ، بلکه دشمن آن نیز میباشد. شما را به استفاده و یادگیری ادبیات سیاسی و دیپلماتیک فرا میخوانم. استفاده زیاد از واژگانی همچون سم ستوران، نعلین و… تنها در قاموس ادبیات فرقه مجاهدین ضد خلق جای داشته و برازنده کسانی که مدعی نماینده گی تمام مردم ایران بوده، نمیباشد. ادبیات لمپنی خاص فرقه رجوی و سایر کوته فکران بلند مدعای سیاسی بوده و در تمدن و ادبیات بزرگ ایرانی جایی ندارد. خانم قجر، شما در گفتارتان دولت عراق را متهم به دیکتاتوری، گستاخی، تصرف خودروها و اموال فرقه و نقض حقوق اولیه ساکنان پادگان عراق جدید نمودید. نحوه برخورد نیروهای نظامی عراقی با اسرای اردوگاه اشرف سابق مورد انتقاد خیلی از فعالین حقوق بشری میباشد اما ذکر چند نکته در اینجا ضروری میباشد. دولت عراق، دولت منتخب مردم این کشور در یک اتنخابات آزادانه میباشد. این درحالی است که هیچ‌گاه در فرقه مجاهدین ضدخلق هیچ انتخاباتی برگزار نگردیده و شوهر شما به عنوان یک دیکتاتور کوچک، رهبر همیشگی و جاودان فرقه شما میباشد. وی هیچ باوری به برگزاری انتخابات درون تشکیلاتی نداشته و ندارد. حال شما چگونه دیگران را متهم به دیکتاتوری مینمایید؟ شما دولت عراق را متهم به تصرف اموال فرقه مینمایید، فراموش نکنید که نزدیک به سه دهه است که شما قسمت بزرگی از خاک یک استان عراق را با همکاری دیکتاتور سابق این کشور تصرف نموده، کشتزارهای این ناحیه را نابود کرده، تعداد زیادی از ساکنین محلی را آواره نموده و صدمات جبران ناپذیری به حیات وحش این منطقه وارد نموده اید تعداد زیادی از خودروهای تحت کنترل شما خودروهای اهدایی صدام حسین بوده که از پول مردم عراق خریداری شده و یا خودروهایی میباشند که در جریان جنگ دوم خلیج فارس، شما به تصرف غیرقانونی خویش درآورده اید. شما خودتان شاه دزد میباشید، چگونه صاحبان اصلی این اموال را به تصرف متهم میکنید؟ تشکیلات فرقه مجاهدین ضد خلق به کوچکترین حقوق انسانی اسرای این تشکیلات مثل حق تماس با خانواده، ازدواج و تشکیل زندگی آزادانه،دسترسی به رسانه های آزاد و حق تصمیم گیری در مورد زندگی فردی اشخاص پایبند نبوده و سابقه ای طولانی و پرونده ای سنگین در شکنجه، تجاوز، زندان و کشتار مخالفین درونی و بیرونی داشته و دارد، آیا شما نباید در ابتدا خودتان به پاسخگویی به رفتار خود و سایر سرکرده گان فرقه در رابطه با اسرای تشکیلاتتان پرداخته و سپس دیگران را متهم به نقض حقوق بشر نمایید؟ خانم عضدانلو قجر شما در خطابه تان خواستار بازتأیید استاتوی پناهنده گی سیاسی ساکنین اشرف به صورت جمعی،توسط کمیساریای عالی پناهنده گان ملل متحد شدید، آیا شما میدانید که پناهنده گی امری فردی بوده و نه جمعی و این تأکید شما برپناهنده گی جمعی، نشان از برتری حفظ تشکیلات فرقه رجوی بر زندگی فردی اسرای فرقه در دیدگاه شما داشته و این امر با ادعاهای انساندوستانه شما هیچ مشابهتی نداشته که هیچ، بلکه موجب رسوا شدن شما نیز میگردد؟ شما با این درخواستتان اعتراف نمودید که این حفظ تشکیلات فرقه است که برای شما مدعیان حقوق انسان‌ها اهمیت داشته و نه زندگی پایمال شده اسرای فکری و جسمی فرقه به انگیزه جلوگیری از طولانی شدن بحث به همین میزان اکتفا کرده و شما و تشکیلاتتان را به پاسخگویی فرا میخوانم. باشد که روشن گردد دیو صفت کیست و دروغ‌گو چه کسی!

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا