بالاخره در روز 31/5/1390 وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا طی بیانیه ای در واشینگتن رسما با انتشار لیست بروزشده اسامی گروههای تروریستی بر باقی ماندن سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت برای یک سال دیگر صحه گذاشت. گفتنی است در برگهای همراه این گزارش همانند سالهای گذشته، مجددا امریکا به پروسه عملیات کور تروریستی فرقه مجاهدین در داخل ایران و کمک های مالی و نظامی صدام حسین و ترور مستشاران امریکایی در زمان محمدرضا پهلوی اشاره و تاکید شده است. از روز انتشار این گزارش سازمان تروریستی مورد اشاره، در یک کمای غیر قابل برگشت بسر برده و بنظر میرسد مثل گذشته و دریک وادی تحلیل های غیر واقعی مسعود رجوی اصلا انتظار چنین واکنشی را از امریکاییان آنهم بعد از برپایی همایش پاریس نداشته است. در این چند روز مطلقا در سایت اینترنتی سازمان به آن اشاره نشده و حتی موضعگیری نشده است. برای تغییر رای وزارت امورخارجه امریکا سازمان از 8 ماه پیش یکسری اقدامات فشرده و سنگینی از برپایی همایش با حضور ورشکستگان و بازنشسته گان و مقامات سالهای گذشته امریکا و با پرداخت مواجب 40 هزار دلاری آنهم برای یک سخنرانی 10 دقیقه ای گرفته تا معطل کردن صدها روز جمع 50 تا 60 نفره هواداران خود در سوئیس و شهرواشینگتن و لابی گری های پر خرج و هزینه در کریدور ساختمان کنگره امریکا بعمل آورد تا مطمئنا نسبت به خروج نام سازمان از لیست سیاه موفق و برای ترفندهای منافقانه و تروریستی و غیر سیاسی و غیر موثر خود مبادرت نماید. شاید خود را وبال گردن امریکا در موضوع انتقال اعضا به امریکا و تحمیل هزینه های جاری تشکیلات خود به آنان نماید و از سر شیطنت امریکاییان را در بحبوحه ترک عراق با عراقیان بر سر اسکان آنان در اسارتگاه اشرف سر شاخ نماید. ولیکن :
1- ابقاء سازمان در لیست تروریستی فوق بر اقتدار قبلی دولت عراق صد روی صد افزوده و پیش بینی می شود روند اجرای اخراج آنان با شدت و حدت لازم و بموقع و با نظارت مسئولین ذیربط بین المللی اجرا گردد.
2- علیرغم گنده گویی های مریم رجوی در خصوص اردوگاه اشرف، بنظر میرسد سران سازمان به مثابه الگو گرفتن از رهبر همیشه در حال فرار خودشان یعنی مسعود رجوی، اولا بساط فرار های پیش بینی شده بعضی عناصر تحت تعقیب بین المللی را بدور از نظارت نیروهای عراقی انجام و ثانیا برای تعدادی از افراد مطرح خود که اخراجی کشور امریکا و یا کشورهای اروپایی بوده ویا بطور عادی قبلا به اشرف آمده اند با تعیین تکلیف آخرین وضعیت فکری شان از بابت سرسپاری به اهداف سازمان امکان اخذ ویزا را از کشورهای فوق دریافت و آنان را روانه اروپا نمایند. و این درست بر خلاف منافع سازمان در حفظ کانون و نماد تشکیلات فرقه در خاک کشور عراق میباشد. یعنی سازمان هست و نیست خود یعنی قلعه اشرف را به همین راحتی ازدست خواهد داد. و سرنوشت سازمان در روند و پروسه نحوه اخراج دیدنی های زیادی خواهد داشت که می تواند هزاران برابر مولفه های منفی تری را علیه وضعیت مجاهدین در مجامع جهانی و افکار بیدار مردم رقم زند.
3- این شکاف یعنی اجرای اخراج مجاهدین، مطمئنا محاکم قضایی عراق را بر اعاده حقوق از بین رفته عراقیان در دولت صدام حسین توسط همکاری مجاهدین با استخبارات و مخابرات عراق و علیه ساکنان کرد و شیعه و حتی سنی عراق وادار نموده و با دستاورد دستگیری بعضی از عناصر رهبری مجاهدین که هم اکنون در اشرف مخفی شده اند مواجه خواهد شد.
4- مطلقا بساط دخالت گری سازمان تروریستی مجاهدین در حیات سیاسی کشور عراق و قومیت های مختلف آن برچیده خواهد شد. چرا که براساس گزارش های موثق ، رهبری مجاهدین از پرداخت مواجب کلان و قابل توجه به چند روزنامه و تلویزیون عراقی برای مثال رافدین و یا بابلیه بابت تبلیغ بنفع آنان و یا طرح بحث های تفرقه افکنانه در میان شیوخ قبایل عراقی مضایقه نکرده است.
5- بساط فروش اطلاعات ملی آنهم بصورت جعل ونادرست و غیر واقعی به مثابه نزدیکی به مرزهای ایران و از طریق هواداران همیشه ناپیدای آنان حذف خواهد شد.
6- آرزوی گور به گورشده شان برای بازی کردن نقش کاتالیزور در چرخش فکری نئو محافظه کاران جهت سمت و سو دادن امریکاییان برای حمله به ایران اجرا نخواهد شد.
7- بنظر میرسد سازمان دیر یا زود مجبور به افشای موضوع فوق در داخل اشرف خواهد بود که واکنش آن سرخوردگی اعضا و به احتمال زیاد اوج گیری بریدن های اعضا و فرار شان می تواند باشد.
فرید