قبول بررسی پناهندگی اعضای مجاهدین خلق مستقر در کمپ اشرف در عراق توسط«کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل متحد» را به فال نیک بگیریم. بنا به گزارش رسانه های بین المللی از جمله "صدای آمریکا "* آمده است که: «کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل متحد» طی هفته جاری اعلام کرد که پرونده پناهندگی ۳۲۰۰ تن از ساکنان اردوگاه اشرف، واقع در شمال بغداد را مورد بررسی قرار خواهد داد. این خبر برای کسانی که معتقد به توسعه و ترقی ایران با همگامی و همراهی تمام ایرانیان بدور از هرنوع خشونت، آدم کشی، قوم گرایی و فرقه گرایی میباشند مفرح و با شگون است. و در ادامه اخبار مربوطه از جمله آمده است: «کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل متحد» روز ده مهر با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که رسیدگی به پرونده پناهندگی آن ها صرفاً به صورت فردی انجام خواهد شد و وضعیت این افراد در قالب یک گروه بررسی نخواهد شد. با توجه به اینکه رهبران مجاهدین تا قبل از خبر اخیر بطور مداوم شعار حفظ قرارگاه اشرف، حتی به قیمت از دست دادن جان تمامی اعضای مجاهدین مستقر در آن را میدادند، و تحت هیچ عنوانی حاضر به انجام مصاحبه و قبول پناهندگی اعضا به صورت فردی نمیشدند، تغییر موضع آنها جای شگفتی و تبریک دارد. از جمله اینکه آقای محمد سید المحدثین که مسئولیت کمسیون روابط خارجی مجاهدین را به عهده دارد در روز دوشنبه چهارم ژوئیه در زمان تحصن هوادارن مجاهدین در مقابل مقر اروپایی ملل متحد، – و به ظنٌ خودش – در خطاب به " جنایتکاران و کسانی که فکر نابودی اشرف را در سر دارند" گفته بود: " شما برای دسترسی به اشرف، بایستی از روی اجساد ما عبور کنید". و پیرو آن نیز مسعود رجوی در پیام های صوتی اش و مریم رجوی نیز از طریق ویدیو بطور مداوم از کشتار جمعی اشرفیان دم میزدند و دولت مردان عراق را تهدید به عدم بستن کمپ اشرف نموده و همچنین اعضای مستقر در آن کمپ را مکررا در مقابل درخواست دولت عراق مبنی بر خروجشان از عراق، تشویق به خود کشی جمعی می نمودند. در عین حال شاهین قبادی، سخنگوی سازمان مجاهدین خلق در خبرهای اخیر گفته است: "همه ساکنان (اردوگاه) اشرف، از جمله رهبری (سازمان) درخواست پناهندگی کرده اند و فقط افرادی که گذرنامه و مدارک مورد نیاز برای سفر به یک کشور سوم را دارند و یا بیماران بستری در بیمارستان، از این امر مستثنی هستند. "
امیدوارم که رهبران مجاهدین این تبصره ها را برای گریز از تصمیم گیری های" کمسیون عالی پناهندگان"، و زیرآب زدن از قوانین پناهندگی مطرح نکرده باشند. زیرا که بسیار مشاهده شده است که در این دنیای آگاهی ها و دسترسی همگان به ارتباطات جمعی هیچگاه مجاهدین خلق از زیگزاگ زدن و سعی در به بیراهه کشاندن نظرات دیگران و قوانین اجتماعی کوتاه نیامده اند. با توجه به روندی که رهبران مجاهدین در طی سی سال گذشته پیمودند به نظر میرسد که مرتکب اشتباهات فاحشی از جمله رفتن به عراق و قرار گرفتن زیر چتر صدام حسین شدند. بدون شک و با مراجعه به اسناد منتشر شده در رسانه های خود مجاهدین، همراهی آنها با ارتش عراق، حمله به مرزهای ایران و کشتار سربازان ایرانی را میشود به آسانی در پرونده آنها یافت. دولت عراق هم بطور مداوم صحبت از ارائه مدارکی مبنی بر کشتار شیعان و کردهای آن کشور در انتفاضه سال 1990 توسط مجاهدین در عراق مینماید. و در این رابطه دادگاه عالی آن کشور لیستی از حدود پنجاه نفر از فرماندهان مجاهدین منتشر نموده است. از طرفی تصمیم رهبران مجاهدین در ادامه ماندن در عراق و مقاومت اعضای این سازمان در مقابل پلیس عراق تا کنون و در دو مرحله منجر به کشته شدن 46 عضو این سازمان شده است. و از دیگر موارد مهم از اشتباهات رهبران مجاهدین سر سختی آنها در پایبندی به استراتژی مسلحانه، هژمونی طلبی و ضدیت با دیگر احزاب، سازمان ها و سیاسیون منفرد مخالف و منتقد حکومت ایران بوده و است. آنها چنان بر مواضع خود استوار ماندند و پند و نصایح دوستان و دلسوزان را به تمسخر گرفتند که منجر به خراب نمودن تمامی پل های پشت سرشان شد. بعضا طعم قبول شکست شیرین تر از پیروزی در مبارزه است. و این موردی است که اگرچه با تاخیر انجام میشود، اما خوب است که رهبران مجاهدین آن را بپذیرند. قبول شکست به شجاعتی نیاز دارد که در کمتر انسانی هویدا میگردد. اینکه دیکتاتورها به قیمت گرفتن جان هزاران انسان بیگناه کرسی حکومت را رها نمیکنند علتش ضعف آنها از پذیرفتن اشتباه و شکستشان در انجام امور محوله است. فعالیت ها و مبارزات چهل ساله مسلحانه مجاهدین خلق نشان از شکست این استراتژی و تعلق این سازمان ایدیولوژیک سیاسی به گذشته و گرایش آنها به روش های فرقه گرایانه و ضدیت کورشان با ترقی، تکامل و آینده نگری دارد. اگر مبارزه مسلحانه ای هم مد نظر قرار بگیرد در هنگام اعتراضات توده ای بر علیه حکومت های جبار و در شرایط خاص و زمان و مکان مشخص و آنهم توسط توده مردم بوجود خواهد آمد. تاریخ نشان داده است که جنگ مسلحانه گروهی و یا سازمانی با ایدیولوژی مشخص و رهبری خود منتخب به آزادی و دموکراسی منجر نخواهد گردید، لذا مورد پسند توده ها نیز نبوده و نخواهد بود. از آنجا که شخصا تمامی احزاب و گروه ها و هفتاد و چند میلیون ایرانی – اعم از اینکه در خارج و یا داخل ایران باشند- را در تعین سرنوشت این مملکت سهیم می بینم، لذا خروج اعضای سازمان مجاهدین از معضل اردوگاه اشرف در عراق و موفقیت آنها در درخواست پناهندگی بصورت فردی در کشورهای آزاد و یا بازگشت به ایران با موافقت شخصی خودشان را آرزو نموده و پیوستن اعضایشان به جامعه ایرانیان را به فال نیک گرفته و تبریک میگویم. رضا اسدی