خوب شد که به این آگاهی رسیدیم که در بلوچستان بلوچ زندگی نمیکند وهرکسی که در بلوچستان هست، بلوچ نیست. به خدا راست میگویم. این یک کشف بزرگ از استاد دروغ و دغل اقای رجوی است! در سایت مسخره و پر از دروغ گروه رجوی، یک برنامه ای دیدم که تعدادی بلوچ را به زور به پای مصاحبه علیه خانواده های موجود در جلوی درب ورودی زندان اشرف کشیده بودند که علیه آنها فحاشی از مدل رجوی بکنند. نکته ای که خیلی برایم جالب بود این بود که این افراد میگفتند اینهایی که دنبال فرزندان خود از بلوچستان آمدند بلوچ نیستند انگار بلوچ بودن یک امتیاز خاص هست که الان رجوی کشف کرده و او میگوید چه کسانی بلوچ هستند وچه کسانی نیستند ودر ادامه این افراد فریب خورده گفتند که بلوچهای واقعی آنانی هستند که در اشرف اند و آنهایی هستند که از اشرف دفاع میکنند ,باشد ما این را ملاک قرار داده و به مطلب خود ادامه میدهیم. قبل از سقوط ارباب مجاهدین، این گروه دست به یک اقدام خیلی کثیفی زد و آن این بود که افراد غیر ایرانی(پاکستانی از بلوچستان پاکستان) را که در ایران(بلوچستان) مشغول به کار بودند را با وعده اروپا و پول به عراق کشاند و آنها را برای عملیاتهای تروریستی تربیت میکرد. این افراد کسانی بودند که گاها بعضی از این افراد فارسی هم بلد نبودند. در آن زمان مسئولین گروه ازمظلومیت این افراد سوء استفاده کامل را میکرد واین افراد را نگه داشته بود و تا فرد میگفت من میخواهم بروم، سریع به او میگفتند ای بابا تو بلوچ هستی و با دیگران فرق داری، خدا تو را برای مبارزه آفریده، تو با سلاح بزرگ شدی و با این حرفها طرف را… میکردند. ولی این روند زیاد عمر نکرد و با سقوط صدام و از میان برداشته شدن سلاح افراد گروه دیگر بهانه ای نداشتند و دست به یک اقدام کثیف دیگری زدند. در زندان اشرف محلی درست کردند به اسم اف ام 8 و اکثر بلوچها را در آن محل سازماندهی کردند و چند ماهی به این شکل آنها را که اکثرا با هم متحد بودند را نگه داشتند و باید در اینجا بگویم که یکی از افراد را که میتوان گفت تقریبا حرفش پیش بلوچها زور داشت و حرفش میرفت را هم گروه به بهانه مریضی کشت (جاوید بلوچ)دریکی از شبها که فکر کنم رجوی و افرادش این شب را هرگز فراموش نخواهند کرد، همه بلوچهای اف ام 8 که 27 نفر بودند دست به یکی شده و جلوی چشم همه مسئولین گروه با یک خودروی نظامی خود را به کمپ امریکاییها رساندند. فردای آن روز تمامی بلوچهایی که در قرارگاه های مختلف بودیم را در سالنی بزرگ درزندان اشرف جمع کردند. چون خدای مجاهدین خشم کرده بود (مسعود) آقا پیام داده که چرا این اتفاق افتاده وچرا اکثر بلوچها فرار کرده اند؟ والان من باید بگویم که دروغ گو کم حافظه میشود. چگونه هست که با فرار بلوچ از زندان اشرف از بلوچهای باقیمانده حسابرسی میشود، ولی خانواده بلوچ نیست؟ به نظر من این مهم نیست که افراد از کجای ایران برای شکستن زندان اشرف به عراق میروند. مهم این است که همه یک نظر هستند وهمه خواستار شکسته شدن این زندان هستند. حال رجوی هرچه میخواهد بگوید و پارس بکند. همه میدانند که این زوزه ها از سر ترس هست و برای شخصی مثل مسعود این حرکات طبیعی هست. در رابطه با شریف نجاریان که در سایت مجاهدین مصاحبه کرد، او در سال 2001 وارد عراق شد به او وعده اروپا داده بودند و او را از امارات به اشرف کشانده بودند. ظرف مدت کوتاهی او را شستشوی مغزی دادند و او را وادار کردند که بگوید شیعه شده و از اهل تسنن دست کشیده است. او خیلی زود مخلص مجاهدین شد به طوری که هیچ بلوچی در زندان اشرف با او رابطه دوستانه ای نداشت و همه از او متنفر بودند. ولی با تمام این حرفها او هم یک قربانی هست و برای نجاتش باید اقدام کرد، چون تمام افراد در اشرف، همه قربانی افکار ارتجاعی رجوی هستند. به امید آزادی همه اسرای اردوگاه اشرف، محمود سپاهی، پاریس