تنها کمتراز 8 هفته به پایان ضرب الجعل دولت عراق برای پایان دادن به حکومت رجوی در پادگان اشرف باقیمانده است و علی رقم اینکه سالهای متمادی دولت و حکومت قانونی عراق خواهان خروج نیروهای مجاهدین از عراق بوده،اما سازمان مجاهدین به فرماندهی رجوی از اواخر سال 2003 و تشکیل دولت قانونی عراق تاکنون که نزدیک به 9 سال میگذرد پیوسته این خواست قانونی را به تمسخر گرفته وحال که زمان سپری گشته و تمامی تیرهای رجوی به سنگ خورده است با به دست و پا افتادن و آویزان شدن به دامان شرق وغرب عالم و لابی های صهیونیسم برای به تعویق انداختن همین تصمیمی که پیوسته آنرا به تمسخر میگرفت به چارهاندیشی افتاده است. نکته خیلی مهم و با اهمیت اینکه سازمان مجاهدین هرگز تصور نمیکرد که سربازان آمریکایی، عراق را ترک کنند و وقتی که 2 هفته پیش این مطلب بیرونی شد باعث شوک و حیرت دم افزون رهبران مجاهدین بویژه مسعود رجوی گردید که تمامی تلاشهای خود را نقش بر آب میدید. ضربه سنگین اعلام خروج نیروهای آمریکایی تا پایان سال2011 از عراق آنچنان برای مسعود رجوی و همسر سوم اش مریم قجر از بازماندگان عصر قاجار گران آمده است که کاملاً از تعادل روحی و روانی خارج شده وچون خودشان جرأت ندارند این تصمیم آمریکا را به چالش بگیرند از زبان دست نشاندگان شورایی و نمایندگان استخدامی به فحش و ناسزا گویی پرداخته اند. از سویی دیگر اکنون مشخص میگردد که چرا دولت قانونی عراق پایان همین سال 2011 را پایان حضور مجاهدین درپادگان اهدایی صدام حسین به آنان تعیین کرده بوده است چون به خوبی و روشنی از این تصمیم آمریکا در عراق آگاه بوده و براحتی برای این منظور ضرب الجعل فوق را مشخص کرده بود. جالب اینکه آمریکا بیاعتنا به درخواست های مکرر مجاهدین برای پذیرش قیمومیت آنان بشکلی تحقیرآمیز آنان به کناری پرتاب کرده و علناً و رسما میگوید کسئول رسیدگی به وضعیت شما دولتمردان و مسئولین عراقی هستند و این از هر تحقیری بیشتر آنان را زجر میدهد، به هر صورت شرایط از هر زمان دیگری برای رهبری مجاهدین خرد کننده تر ودر همان حال شرایط آزادی فرزندان مردم ایران که اسیر این جریان ضد ملی و وابسته است مهیا تر وچشم انداز آن روشنتر گردیده است. حلقه ها و دسیسه های بی سرانجامی که مجاهدین پس از تشکیل دولت قانونی عراق برای ایجاد فشار و بحران در این کشور بوجود آوردند عبارت بودند: 1. ابتدا رهبری مجاهدین بویژه شخص رجوی از شکست خوردگان و بازماندگان حزب بعث صدام حمایت مالی و لجستیکی کرد. 2. در گام بعدی با صرف میلیونها دلار دست به تشکیل احزاب و انجمنها و روزنامه های دست ساز در ابعاد گسترده برای تأثیر گذاری روی انتخابات عراق نمود. 3. برگزاری دهها جلسه و کنفرانس و جشن و پایکوبی فرمایشی با پرداخت هزینه رفت و آمد و سورچرانی های بی مانند برای رأی و امضا جمع کردن و ضربدر 10000 کردن همین امضا ها برای ایجاد مشروعیت از دست رفته این سازمان که مورد تنفر اجتماعی مردم عراق بوده و هست. 4. ولخرجی های میلیونی برای استخدام نمایندگان اروپایی وآمریکایی و فشار روزمره روی دولت عراق. 5. ایجاد درگیری با سربازان عراقی و خونریزی و سنگر بندی و حمله با ادوات دست ساز برای ایجاد بحران و کشمکش و مظلوم نمایی در نزد رسانههای خارجی. 6. و نهایتاً پس از به سنگ خوردن تمامی این تیرها مسعود رجوی تنها راه چاره را، خروج از لیست تروریستی آمریکا را به عنوان آخرین تیر در ترکش شیطانی خود آنرا بچگانه چاره حل مشکلات لاعلاج وبی بازگشت خود ارزیابی کرد و اینکه شاید از این طریق بتواند جلوی حرکات قانونی کشور عراق را بگیرد و این اقدام هم با صرف میلیونها دلار به شکست انجامید وبه نظر میرسد که این از آخرین گام ها وحلقات دجالیت و فریب رجوی برای اسیران گم کرده ره و گروگانهای وی بوده که برای ماندن در عراق طراحی و برای تحمیل تشکیلات جهنمی خود به این کشور برداشته است. خانم هیلاری کلینتون در مصاحبه اخیرش در اواخر ماه اکتبر 2011 در رابطه با آینده این جریان ضمن اینکه آب پاکی را برای برچیده شدن این پادگان تا پایان سال جاری روی دست آنان ریخته است تأکید دارد که خروج آنان از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا هم هیچ تأثیری در بررسی پروسه پناهندگی آنان نخواهد داشت و به نوعی از خود و کشور مطبوعش پیرامون آینده این جریان سلب مسئولیت کرده است بخصوص که مسعود رجوی پس از نا امید شدن از اروپا و کشورهای اروپایی تنها راه نجات اش را آمریکا و خروج از لیست گروههای تروریستی این کشور میدانست و آن هم با شکست غیر قابل جبران روبرو گردید. کانون ایران قلم بار دیگر نگرانی خود را از تصمیمات فرماندهی این جریان ضد ملی در عراق و پاریس که بدست مسعود رجوی و مریم قجر اجرا میگردد اعلام میدارد و تأکید میکند که این تصمیمات بوضوح مبین خونریزی های بیشتر و بهره برداری از خون های به ناحق ریخته شده قربانیانی است که در کسوت خود سوزی یا عملیات انتحاری در قرارگاه اشرف باردیگر اعمال خواهد شد و تصمیم آن به نظر میرسد پیشاپیش توسط فرماندهی جنایت کار این جریان گرفته شده است. کانون ایران قلم هشدار میدهد که سازمان مجاهدین راهی جز برگزیدن عدالت در باره تشکیلات خود و آزاد سازی نیروهای اسیر و به قربانی گرفته شده خود نداشته و بهتر آن است که رجوی خود را برای دادگاهی عادلانه در نزد مردم ایران و عراق آماده کند.