این روزها رهبر عقیدتی مجاهدین در بن بست گریزناپذیری گیر کرده است. او میبایست برای تخلیه کادرهای تشکیلاتی و افراد از اشرف که سالهای متمادی تحت شستشوی مغزی قرار دارند قبل از پایان سال میلادی اقدام کند. اشرف به مثابه ظرف ایدئولوژیک و سیاسی و در واقع همه ی موجودیت مجاهدین از دیدگاه مسعود رجوی تلقی و تعریف شده است. حال او در میان انتخاب بین بد و بدتر قرار گرفته است. بی تردید، این امر وضعیت دشواری برای رهبر عقیدتی مجاهدین است.
خانم مریم عضدانلو با اشاره دومین همسرش مسعود رجوی همچنان در نشست های بی سرانجام با سیاستمداران و نظامیان بازنشسته، پیر، از کارافتاده یا برکنار شده ی امریکایی سخنان و حرف های تکراری و بیهوده می گوید. سخنرانی ها برای عناصر و افرادی است که با گرفتن پول از مجاهدین در نشست مریم حاضر میشوند و هیچ انگیزه ی دیگری ندارند آنان پس از ترک مکان سخنرانی و نشست ترتیب داده شده از سوی مجاهدین پر واضح است که دیگر یادی از مریم عضدانلو و آرزوهای بر باد رفته اش نخواهند کرد.
اما چرا مریم عضدانلو همچنان سعی دارد در نهایت ناباوری، حقارت و ناکامی از رویای مشترک رهبر عقیدتی مجاهدین و امریکائیها سخن گوید؟ این پرسشی ست که باید خود وی پاسخ گوید. به نظر میرسد پاسخ دادن به چنین سوال صریح و روشن کاری سخت و شاید امری محال باشد.
دیشب به اصطلاح سیمای آزادی سخنرانی خانم مریم عضدانلو را پخش میکرد که تعدادی از نظامیان بازنشسته، پیر و از کار افتاده امریکایی نیز در آن شرکت داشتند او از اینکه امریکائیها چراغ سبز به دولت آقای نوری مالکی برای ورود به اشرف در 19 فروردین امسال داده اند آزرده و گلایه مند بود ضمنا ایشان از اینکه دولت اوباما مسئولیت حفاظت از مجاهدین در اشرف را به ارتش عراق سپرده است بیان معترضانه داشت در جمعبندی خانم عضدانلو بر این باور بود امریکائیها پشیزی برای مجاهدین ارزش قائل نیستند آنان را همچون یک شیء و کالایی بی ارزش رها نموده اند و مسئولیتی در قبال عناصر و افراد مستقر در اشرف حس نمی کنند؟
البته خانم عضدانلو به واقعیت مهمی اشاره داشت که علیرغم همه ی تملق گویی ها، جاسوسی و پادوئی مجاهدین برای هژمونی حاکم بر امریکا دارودسته ی رجوی هیچ ارزشی برای سیاستمداران پراگماتیست امریکایی ندارند و اما چرا علیرغم واقعیت های موجود رهبر عقیدتی مجاهدین همچنان اصرار دارد با رهبران امریکا در یک بستر بخوابد و از دو رویای متفاوت سخن بگوید پرسشی ست که بایستی او به شکلی منطقی و معقول بدان بپردازد و پاسخ دهد؟
آرش رضایی