نقدی بر بیانیه تعدادی از فعالین فرهنگی و سیاسی خارج کشور در حمایت از اسیران اشرف

در تاریخ 24 آذر حدود 200 نفر از فعالان سیاسی خارج کشور صرف نظر از گذشته و فعل، مواضع و عملکرد غلط مجاهدین خلق طی بیانیه ای خواستار حمایت انسانی از حقوق ساکنان اشرف شده بودند آنان با احترام به حق حاکمیت ملی عراق از دولت آن کشور مطالبه نموده بودند تا با نظر کمیساریای ملل متحد ضرب الاجل را تمدید کند. ریل مصاحبه انفرادی آغاز شود. خشونت بکار گرفته نشود. اعضای سازمان به اجبار تحویل کشور ایران نشوند. خلاصه بیانیه را ملاحظه فرمودید من نیز جزو افرادی هستم که دو نفر از عزیزانم هم اکنون در اسارت فرماندهان و مسئولان سازمان مجاهدین بسر میبرند. و هکذا دو نفر دیگر هم زندگی خود را در راستای جاه طلبی های رهبری سازمان از دست داده اند. خوشوقتم که در بین امضا کنندگان این بیانیه نام چند تن از دوستانم آقایان بهزاد کریمی – عبدالرحیم پور – ماشاالله سلیمی و…… را مشاهده نمودم. از احساس انسان دوستی آنان خوشحال شدم. اما شق دیگر قضیه عبارت از این است که این عزیزان خانواده من، نه بعنوان پناهنده بلکه بنام گروگانهای رهبری و بمنظور استفاده در زدوبندهای خیالی در اردوگاه اشرف حضور دارند. حدود دوسالی است که خانواده ها در جلوی درب قرارگاه اشرف در سرما و گرمای طاقت فرسای عراق برای ملاقات با اعضای خانواده شان متحصن شده اند ضمن اینکه ملاقاتی انجام نشده است. من در عرض این دوسال بیش از چهار بار به آنجا مراجعه و متاسفانه بجای ملاقات شاهد تحقیر و تهدید و حملات رسانه ای مجاهدین خلق علیه خود بودم. بهتر بود سروران امضا کننده بیانیه در فکر دفاع بیشتر از حقوق این اسرا، در مورد امکان دسترسی به اطلاعات آزاد جهان و ملاقات آزادانه با عزیزانی که رنج سفر خطرناک به عراق را متحمل میشوند واین حقوق بطور بی سابقه ای از طرف رهبری سازمان سلب شده است نیز باشند که متاسفانه محتوای بیانیه فوق بصورت کاملا یکطرفانه تنظیم شده و فاقد این اشارات مهم میباشد. در هر صورت اینجانب با حفظ انتقادهای خود ؛ از دوستان امضا کننده بیانیه که حداقل بطور نصف و نیمه از حقوق این تیره بختان تاریخ معاصر ایران حمایت کرده اند تشکر نموده و این مسئله را به دوستان عزیزم آقایان عبدالرحیم پور و سلیمی و…. عرض میکنم که فقط در یکی از مراجعاتم ودر زمان حضور نیروهای امریکایی در اشرف ؛ مسئولین مجاهدین خلق به فرماندهان امریکایی مستقر در آن محل تلقین کردند که فلانی یک سوسیالیست بوده و باید دستگیر شود که با وساطت و پادرمیانی یکی از نفرات ارتش امریکا که مترجم و تبریزی الاصل هم بود موضوع منتفی گردید.
رضا اکبری نسب

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا