بعد از اینکه بر اثر فشار جامعه جهانی و فعالیت های مجامع حقوق بشری و کارهای انساندوستانه آنان و بر اثر روشنگری ها زحمات شبانه روزی جدا شدگان و منتقدین سازمان سران فرقه مجبور شدند که به جابجایی افراد در قلعه اشرف به کمپ لیبرتی تن بدهند و در همین راستا به توافق رسیدند و طبق توافق اولیه قرار شد که ابتدا چهار صد تن به این کمپ منتقل شوند. اما سران فرقه و بطور خاص رجوی ها که بهتر از هر کسی خوب می دانند که با برچیده شدن قلعه اشرف این ظرف فرقه گرائی را از دست می دهند و این قلعه به مثابه شیشه عمر رجوی ها عمل می کند لذا از همان ابتدای کار شروع به جر زنی و بهانه جوئی کردند تا بتوانند زیر بار نروند و این توافق نامه را زیر پا بگذارند و نه تنها جلوی پیشرفتش را بگیرند بلکه با شیادی خاص خودشان این کار شکنی ها را به گردن دولت عراق بیندازند و نیروهای عراقی را تحریک کنند تا وارد یک درگیری شوند و دوباره حوادث دلخراش گذشته تکرار گردد. اما خوشبختانه با درایت دست اندر کاران سازمان ملل در عراق که مسئولیت این کار را برعهده دارند و همکاری تنگاتنگ دولت عراق با این موضوع سرانجام مقامات دست اندر کار سازمان ملل در امر این جابجائی اعلام کردند که کارشناسان خودشان از این کمپ بازرسی کرده اند و آنجا از استاندارد های بین المللی بر خوردار هست. و سران فرقه بعد از اینکه از ارباب جدیدشان یعنی دولت آمریکا ناامید شده بودند و دولت آمریکا نه تنها از بقای قلعه اشرف حمایت نکرده بود بلکه به رجوی ها گوشزد کرده بود که با این جابجائی موافقت کنند سعی می کردند با شیادی خاص خودشان آویزان سازمان ملل گردند و مقامات دست اندر کار سازمان ملل در عراق را که در امر این جابجائی دخیل هستند را متقاعد کنند که این کمپ فاقد حداقل های معیشتی هست و از حداقل تضمین ها برخوردار نیست و فاقد استاندارد های بین المللی هست. با این اعلام خبر از سوی مسئولین ذیربط در امر جابجائی کمیساریای عالی پناهندگان در عراق سران فرقه شوکه شدند و ابتدا در حالی که حسابی گیج شده بودند از این ضربه چون همه بهانه های پوشالی شان به یک باره پودر شده بود و بقول معروف همه رشته هائی را که رشته بودند پنبه شده بود.لذا به این فکر افتادند در خارج کشور به یکسری اقداماتی دست زدند که از جمله این اقدامات این بود که در تاریخ هفت فوریه برابر با هیجده بهمن مریم قجر عضدانلو در ادامه جست و خیزهای میمون وار خودش دوباره به پارلمان اروپا رفته و با خرج های کلان تعداد معدودی از نمایندگان باز نشسته و ورشکستگان سیاسی در آمریکا را جمع کرده تحت عنوان اجلاس بین المللی در پارلمان اروپا که مرغ پخته را هم از این عنوان به خنده وا می دارد. در آنجا ریئس جمهور بر گزیده مسعود خان که مادام العمر هم هست طی افاضاتی یک بار دیگر اعلام کرد که حاضر هست برای پیشبرد امر جابجائی به عراق برود و با مقامات عراقی گفتگو کند البته همان مقاماتی که روز و شب در رسانه سازمان دست نشانده ایران خطاب می شوند البته این تنها یک ژست تو خالی برای فریب افکار عمومی بیش نیست چون اگر این خانم به فکر جان و امنیت نیروها بود در زمان جنگ نیروها را در زیر مهیب ترین بمباران ها رها نمی کرد و به پاریس فرار نمی کرد.همچنین ایشان در ادامه اراجیفش گفت کمپ لیبرتی شبیه زندان هست چون دیوار بلند دارد و افراد آزادانه نمی توانند به بیرون تردد کنند و این بهانه جدید شان برای زیر پا گذاشتن توافق نامه هست اولا اگه دیواری هست برای حفظ امنیت ساکنان هست تا از گزند خطرات محفوظ باشند و دوما مگر نیروها در قلعه اشرف آزاد بودند که به بیرون تردد کنند که حالا می خواهید در این کمپ آزاد باشند اگر نیروها در قلعه اشرف آزاد بودند که خیلی زودتر از اینها این قلعه استالینی و تا عنکبوتی برچیده می شد همچنین این خانم در ادامه اراجیفش با تکرار بهانه های گذشته اش که باید حداقل تضمینها داده بشه تا نیروها بروند و بازهم با شیادی خاص خودش که از شوهر فراریش آموخته دولت عراق را در امر کند شدن روند جابجائی مقصر دانست و گفت ما نه تنها مقصر نیستیم بلکه در تلاش هستیم که روند این جابجائی سریعتر گردد که باز همگان می دونند که این یک دروغ شاخداری هست چون دولت عراق بیش از هر کسی می خواهد که این مشکل سریعتر حل گردد تا از شر این فرقه در کشورش خلاص گردد و تا بحال هم این سران فرقه و بطور خاص رجوی ها بودند که با انواع و اقسام بهانه جوئی ها می خواستنند زیر بار نروند و در راستای حل این مشکل نه تنها قدمی رو به جلو بر نداشته اند بلکه همواره در این زمینه با بهانه تراشی و بهانه جوئی های بنی اسرائیلی شان مانع ایجاد کرده و سنگ اندازی می کردند و هنوزم به این کار مشغولند تا به خیال خام و ابلهانه خودشان جلوی پیشرفت این روند را بگیرند. مریم قجر در ادامه افاضاتش در این اجلاس بقول خودشان بین المللی گفت خواستار این هست که بیماران سریعتربه خارج کشور عراق منتقل شوند البته نفس این خواسته منطقی هست اما این یک ترفندی بیش نیست که این خانم با شیادی خاص خودش که از شوهر مفقودش به ارث برده مطرح می کند تا افکار عمومی و مجامع حقوق بشری را بفریبد چون این خانم می خواهد تحت لوای بیماری تعدادی از سوگلی های خودش و آنانی که جزو سران فرقه هستند و در جنایتها علیه مردم شریف عراق و مردم ایران و در امر شکنجه و زندانی کردن و کشتن ناراضیان در سازمان دست داشتند را بدر ببرد وگرنه این خانم و آن شوهر فراریش که در سوراخ موش خزیده نه تنها هیچگاه برا افراد بیمار در سازمان دل نمی سوزاندند بلکه هر مریض می شد رجوی می گفت مریض نیست خودش را به تمارض زده است و آن فرد بیمار را به صلابه می کشیدند و افراد جرات نداشتند بگویند که مریض هستند و نیاز به استراحت و دوا و دکتر دارند. حال من از این خانم دجاله می پرسم چی شده که الان به فکر بیماران افتادی این یک حقه و فریبی بیش نیست برای اینکه بتونی بدین وسیله سوگلی های خودت را زودتر فراری دهی و بقیه را در آنجا به امان خدا ول کنی که البته هیچکس را دیگر نمی توانید با این لطایف الحیل بفریبید و سیر تحولات رو به جلو با شتاب در حرکت هست تا بساط فرقه گرائی شما در کشور عراق برچیده شود و این شیشه عمر تان شکسته خواهد شد و همه اسرای گرفتار در این قلعه رهائی خواهند یافت و شما هم بجای این جست و خیز های میمون وار تان به این طرف و آنطرف به همراه شوهر شیاد و فراریتان بفکر پاسخگوئی در قبال این همه جنایات و خیانت هائی که در این سالیان زمامداری و ترک تازی تان مرتکب شده اید باشید. که آنروز نزدیک هست به امید آنروز و به امید آزادی همه اسیران گرفتار در قلعه اشرف