می گفت می خواهد آتش بر افروزد در کوهستانها و بعدش که صدام سرنگون شد و رجوی یتیم گشت و با آمدن امریکا در عراق رجوی دید سنبه پر زور هست لذا سعی کرد خودش را به ارتش آمریکا آویزان کند و در این راه نه تنها از همه شعارهای توخالی و بی محتوای گذشته خویش نظیر آمریکا ببر کاغذی هست و یا آمریکائی بیرون رو خونت روی زمینه دست برداشت بلکه برای خوش خدمتی به ارباب جدیدش همه اطلاعاتی را که از صدام داشت در اختیار ارتش آمریکا قرار داد و بدون کوچکترین مقاومتی تن به خلع سلاح داد سلاحی که رجوی می گفت ناموس مجاهد خلق هست و هرگز مجاهد از سلاحش جدا نمی شود ولی برای خوش رقصی جلوی ارباب جدیدش رجوی با یک تحلیل آبکی رجوی گفت جهت حرکت موازی با ارتش آمریکا در عراق ما سلاحها را می دهیم تا صاحب سلاح را حفظ کنیم و اسم این خلع سلاح را گذاشت گرد آوری سلاح و تا مدتها هم در مناسبات به نیروها این وعده و وعیدهای دروغین را می داد که دوباره سلاحها را به ما بر می گردانند و یادم هست که با اینکه سلاحها در یک محل جمع شده بودند تا بعدا منهدم شوند هر هفته نیروها را جهت لجستیک هفتگی زرهی سر این تانکها و نفربر ها می بردند تا اینطور وانمود کنند که این سلاحها بر می گردند. اما سرانجام دیدیم که همه این سلاحها توسط ارتش آمریکا در عراق منهدم گشت و رجوی ها اینبار دیدند دیگر نمی توانند با بهانه برگشت سلاحها نیروها را بفریبند گفتند اشرف سنگر مقاومت هست و کانون مبارزه در همه دنیا هست و باید میخ اشرف را محکم بکوبیم و برا ی حفظ اشرف حاضریم تن و جانمان را فدا کنیم و مریم قجر عضدانلو در حالی که درجوار رود اورسورواز در و در کنار شهردار اور سورواز به خوشگذارنی مشغول هست پشت سر هم پیام می داد که باید اشرف را حفظ کنیم و همه اش هم این شعار پوشالی را تکرار می کرد که چو اشرف نباشد تن من مباد که البته منظورش از تن من تن یک عده بی گناه بود که در این مدت طی درگیری های مختلف با نیروهای عراقی که بر اثر تحریک رجوی ها انجام گرفت جان شان را از دست دادند تا چند صباحی به عمر ننگین رجوی ها بیفزایند. ولی سر انجام بر اثر روشنگریهای افراد جدا شده و مقاومت خانواده های قربانیان گرفتار در چنگال این فرقه در این قلعه که اکنون دوسال هست جلوی درب این قلعه استالینی و تار عنکبوتی در سرمای استخوان سوز و گرمای طاقت فرسای عراق در تحصن بسر می برند و فشار مجامع جهانی و ارگانهای حقوق بشری سران فرقه و بطور خاص رجوی ها مجبور شدند به خواسته دولت عراق مبنی بر خروج از عراق تن بدهند و در این راستا طبق توافق اولیه قرار شد که ابتدا چهار صد تن به کمپ لیبرتی واقع در بغداد بروند. اما سران فرقه و بطور خاص رجوی ها که بهتر از هر کسی می دانند که از دست دادن اشرف این ظرف فرقه گرائی شان که به مثابه شیشه عمر شان عمل می کند دیگر بساط فرقه گرائی شان در عراق برچیده می شود به این سادگی حاضر نشدند که زیر بار این توافقنامه اولیه بروند و در این راستا به انواع و اقسام بهانه تراشی ها و کار شکنی ها دست زدند و بعدش هم با شیادی خاص خودشان این کار شکنی ها و به تاخیر افتادن روند جابجائی را سعی کردند به گردن دولت عراق بیندازند و در این راستا به یک سری تلاشهای مذبوحانه دست زدند که از جمله این تلاشهای مذبوحانه جست و خیز های میمون وار مریم قجر عضدانلو به این طرف و آنطرف بود که با خرجهای گزاف صورت می گرفت تا چند نماینده یاغی در پارلمان اروپا و چند تن از ورشکستگان سیاسی در آمریکا را بفریبند وآنان را جمع کنند تا به دروغ بگویند که کنفرانس بین المللی در بلژیک انجام شده و در آن از خواسته های فرقه حمایت بعمل آمده است. اما همه این ترفند ها و بهانه جوئی های بنی اسرائیلی و کار شکنی های سران فرقه راه به جائی نبرد و سرانجام ارگانهای ذیربط سازمان ملل در عراق اعلام کردند که بازرسان سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان در عراق از این کمپ دیدار کردند و بر طبق گزارش این بازرسان این کمپ از استاندارد های بین المللی برخوردار هست و در اینجا بود که دیگر سران و بطور خاص رجوی ها شوکه شدند و ابتدا به طرز مضحک و خنده داری این گزارش مقامات سازمان ملل در امر این جابجائی را توجیه حکومت ایران دانستند و بطور غیر مستقیم این مقامات را به همکاری با حکومت ایران متهم کردند ولی از آنجائی که سران فرقه نمی توانستند با این ترفند و حیله هم کسی را فریب دهند سر انجام کوتاه آمدند. و چند روز پیش در خبر ها آمده بود که مریم رجوی گفته بر طبق توصیه خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه دولت آمریکا با رفتن چهارصد تن به کمپ لیبرتی موافقت کرده اند البته این که می گویند توصیه همان دستور ارباب هست که به سران فرقه حکم کرده که به خواسته دولت عراق و ارگانهای ذیربط در امر جابجائی سازمان ملل در عراق تن بدهند و دست از این بهانه جوئی ها بردارند و رجوی ها هم باید به حرف ارباب شان گوش کنند و این فرمان را اجرا کنند و بعدش با شیادی خاص خودش مریم خانم که از شوهر فراریش یاد گرفته اعلام می کند که به توصیه خانم کلینتون قبول کرده که افراد به کمپ لیبرتی بروند. به هر حال دیدیم که سران فرقه نتوانستند این اشرف را که ظرف فرقه گرائی شان بود حفظ کنند و اکنون بجای اینکه میخ ماندگاری اشرف را بکوبند میخ تابوت اشرف با شروع این جابجائی کوبیده شد و بزودی هم این ظرف فرقه گرائی مسعود خان تشییع جنازه می شود و به زباله دانی تاریخ خواهد افتاد. حال سخن اصلی با سران فرقه و بطور خاص رجوی ها اینست که دیدید که این همه کار شکنی ها و بهانه تراشی ها برای بقای اشرف این شیشه عمرتان مفید هیچ فایده ای نشد پس بدین گونه هم مقاومت تان در برابر پاسخگویی در قبال این همه جنایت و خیانت که در این سالیان زمامداریتان و ترک تازی تان در عراق بر علیه مردم شریف عراق و مردم ایران همان خلق قهرمانی که به دروغ سنگ حمایت شان را به سینه می زدید و ناراضیان در سازمان مرتکب شده اید فایده ای ندارد و بزودی بایستی در یک دادگاه عادلانه محاکمه شوید و جواب بدهید بطور خاص جواب همین جنایت اخیرتان که با تحریک عده ای بیگناه را در درگیری با نیروهای عراقی به کشتن دادید تا به خیال خام و باطل خویش چند صباحی به عمر ننگین و سراسر خیانت و جنایت تان بیفزایید. آری باید رجوی ها پاسخ بدهند که چرا به بهانه حفظ اشرف باعث شدند تا آن حوادث دلخراش رخ بدهد و بیش از دهها تن کشته و صد ها تن مجروح شوند شما که می دانستید سیر تحولات بر وفق مراد تان نیست و سیل خروشان روند تحولات شما را از بالای قله بلاهت به ته دره رذالت سوق می دهد پس چرا دیگر مقاومت می کنید بهتر هست هر چه زودتر از سوراخ موش بیرون آمده و خود را تسلیم عدالت کنید و مطمئن باشید که آنروز دیر نیست و بزودی فرا می رسد و شما را از پاسخگوئی در برا بر و پیشگاه مردم گریزی نیست به امید آنروز و به امید آزادی همه اسیران در قلعه اشرف