ایران قلم:
اخیرا خانم هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا گفته است که همکاری مجاهدین خلق در بستن اردوگاه اشرف تاثیر مهمی در تصمیم گیری ایالات متحده در خصوص وضعیت این گروه در فهرست «گروههای تروریستی خارجی» دارد؟ نظر شما در این باره چیست؟ خانم بتول سلطانی:
رجوی بعد از فرستادن اولین گروه که با سر و صدای زیاد تبلیغاتی هم اینکار را کرد و هر ماری هم که داشت انداخت طبق آخرین واکنش ها نیز گفت که در کمپ ترانزیت (لیبرتی) مار و افعی هست خلاصه همه اینها برای این بزرگنمائی بود که بگوید من از اشرف و همه چیز خود مایه گذاشتم حالا شما چی؟ یعنی انتظارش این بود که حداقل موضع آمریکا اعلام خروج رسمی این سازمان از لیست سازمانهای تروریستی باشد اما به نظر من رجوی بسیار اندوهگین و در حال احتضار سیاسی است برای اینکه حتی خانم کلینتون نگفت که از لیست خارج می شوند بلکه گفت بستن را ملاک تاثیر مهم در تصمیم گیری می داند. و این یعنی فاجعه ای بزرگ برای رجوی است و به روشنی دریافت که چاره دیگری جز ادامه ریل تخلیه اشرف در پیش ندارد و تازه بعد از آن آیا از لیست خارج بشوند یا نه.در حال حاضر سیاست ایالات متحده در خاور میانه اگر دقت کرده باشید مبارزه با گروههای تروریستی و فرقه ای و جمع کردن آنها است. البته ایالات متحده در مبارزه با تروریسم دوگانه عمل کرده است. رجوی باید خیلی هم سپاسگزار آمریکا باشد که بعد از فروپاشی صدام اینهمه سال با آنها همکاری کرده است چرا که بعد از سرنگونی صدام افرادی که منتقد این سازمان بودند را به مدت چهار سال در زندان مخفی تیف حبس کرده بود که ماحصل همین یک کار جلوگیری از ریزش سایر نیروها در تشکیلات و راهیابی اعضای منتقد به جامعه آزاد بود. با این حال با این پیام باید منتظر اعزام گروه دوم به کمپ ترانزیت (لیبرتی) بود. ایران قلم:
اگر به هیاهو و تبلیغات مجاهدین نگاه کنیم می بینیم که خیلی اصرار دارند ثابت کنند که چه گروههای سیاسی در داخل عراق از ما حمایت کردند وتبلیغاتی از این دست شما ورای این هیاهوی تبلیغاتی چه می بینید؟ خانم بتول سلطانی:
استراتژی رجوی بر روی دولت عراق و صاحبخانه از دیرباز سوار بوده است چرا که دولت عراق را می خواهد برای اینکه از ماندن آنها در عراق حمایت کند و النهایه رجوی با چشم غره به سایر رقبای سیاسی بگوید که رفتن و لشکر کشی من به عراق کار اشتباهی نبود و او به هر قیمت و از هر طریق ممکن می خواهد که از شکست فضاحت بار سیاسی و خروج تشکیلاتش از عراق جلوگیری کند. هنوز یادمان نرفته که تشکیلات رجوی برای صدام به مثابه یک ارتش خصوصی بود و با کمک استخبارات و ارتش عراق از یکطرف برای سرکوب کردها و اعتراضات مردمی به آنها کمک می کرد رجوی البته که بعدا در نشستهای درونی برای توجیه این همکاری فیلم بازی می کرد که پاسداران به عراق آمده و تا طوز خرماتو یعنی نزدیک مقر مجاهدین پیشروی کرده اند برای اینکه توجیه این باشد که دشمن مشترک است. وی حتی به همین گروه جلال طالبانی مارک پاسدار می زد و میگفت که یه کتی ها که نفرات جلال طالبانی هستند پاسدار هستند در حالکیه وی الان رئیس جمهور عراق است همه اینها برای توجیه مزدوری خودش برای صدام و همدستی با صدام برای سرکوب این مبارزان عراقی بود. اینها اعمال رجوی است که باید پاسخگویش باشد البته که رجوی آن موقع ها هر جا هم که کمک می خواست از جمله برای به دام انداختن اعضاء فراری از اشرف و تشکیلات از پلیس و نیروی استخبارات عراقی کمک می گرفت بطوریکه انگشت شمار در آن مقاطع کسی را یارای فرار بود. رجوی بعد از سرنگونی صدام چه هزینه های نجومی که نکرد و با فرمان مستقیم وی ستاد اجتماعی تشکیل و با فریب جوانان کم درآمد عراقی و پانسیون کردن آنها در اشرف به آنها زبان فارسی یاد داده می شد و حقوق تعیین می گردید تا از آنها برای تبلیغ سازمان و فعالیت انتخاباتی برای کاندیدهای مورد نظر سازمان سوء استفاده بشود وبرای شورای رهبری تعهد گذاشت که باید فلان تعداد نفر را به داخل اشرف بکشانند میهمانی های آنچنانی و خرید و پشتیبانی مالی از شخصیتها و و افراد با دستور مستقیم رجوی انجام می شد همه اینها برای دخالت در عراق بود و جلب حمایت برای ادامه حیاتش در عراق و نگهداشتن اشرف. وی الان هم منتظر سرنگونی دولت آقای مالکی است و همه هم و غم خودش را برای تضعیف این دولت و ترور شخصیت ایشان بکار گرفته است غافل از آن است که اگر هر جناح و شخصیت دیگری بر مصدر امور عراق بنشیند شرایطی به مراتب بدتر از وضعیت فعلی رقم خواهد خورد و اگر آن جریانها الان به رجوی چراغ سبز نشان می دهند برای اخلال در عراق است ودر ازای پول و پشتیبانی مالی و تبلیغاتی است که از کانالهای رجوی دریافت می کنند و لاغیر و دلشان برای رجوی و تشکیلاتش نسوخته است ایران قلم:
آیا می دانید که آخرین واکنش و عکس العمل کودکانه سازمان مجاهدین که در سایتهایشان منعکس کردند این بود که ما را به کمپی در مرز اردن منتقل کنید؟ خانم بتول سلطانی:
بله این موضعگیری رجوی که از زبان همسرش مریم رجوی بر روی رسانه های این سازمان انعکاس یافت در واقع من آن را تیری می دانم که رجوی انداخته است تا شاید به هدف بخورد و این در واقع همان ترجیح دادن بد از بدتر برای رجوی است چرا که هر چه که داد و فریاد کرد که جریان کمپ ترانزیت (لیبرتی) طوری پیش برود که تشکیلاتش صدمه ای نبیند نتوانست به این خواسته برسد و حالا خواسته با این پیشنهاد شاید بتواند تشکیلات خود را همچنان حفظ کند. رجوی فراموش کرده است که هدف پناهنده شدن است نه حفظ کانون استراتژی به قول خودش. وی یک بیابان وحشتناک خشک و خالی با چادر و وحشتناک را در مرز اردن به شرایط شرایط بسیار خوب کمپ ترانزیت (لیبرتی) ترجیح می دهد برای اینکه هدف پناهنده شدن نیست هدف حفظ تشکیلات است و خروج از لیست و ادامه مجدد کارهای تروریستی است هدف کسب قدرت و مقام است و این چیزی است که رجوی باید در خواب ببیند و آن صبو بشکست و آن پیمانه ریخت. خطاب به خانم هیلاری کلینتون و سازمان ملل و آقای بان کی مون و نماینده ویژه سازمان ملل ودولت عراق باز هم خاطر نشان می کنم که خط آزاد سازی نفرات اسیر این تشکیلات را با قوت بیشتر ادامه دهند و برایشان حالا دیگر امید وارم که روشن شده باشد که رجوی دنبال پناهنده شدن و نجات اعضایش از عراق نیستند و پشت همه این جنایتها شخص رجوی است که پنهان شده و سنگ اندازی می کند. ادامه دارد…