درطی روزهای گذشته خبرگزاریها به نقل از مقامات دولت اردن اعلام کردند که آنها به درخواست سرکرده فرقه تروریستی موسوم به مجاهدین خلق مبنی بر اقامت در نوار مرزی اردن پاسخ منفی دادند. مریم رجوی هفته گذشته طی نامه ای به خانم هیلاری کلینتون وزیرخارجه ایالت متحده امریکا درخواست کرده بود که با توجه به شرایط نامناسب کمپ ترانزیت موسوم به لیبرتی آنها خواهان استقرار در نوار مرزی دولت اردن یعنی درمکانی که درسال 2003 هزاران پناهجوی عراقی را در خود جای داده بود هستند. مریم رجوی که بدلیل مقاومت قهرمانانه خانواده های اسیران دربند فرقه اش وهمچنین قاطعیت وعدم سازش ناپذیری دولت عراق مجبور به پذیرش عقب نشینی مفتضحانه از اردوگاه اشرف یعنی سنگر استراتژیک خود در طی 30 سال اخیر گردیده است. وقتی که دریافت کمپ موقت ترانزیت شرایطش با پادگان اشرف کیفا متفاوت است و به دلیل حضور نیروهای عراقی و حاکمیت دولت عراق در این کمپ دیگر قادر نخواهد بود سیاستهای سرکوبگرانه و اختناق تشکیلاتی فرد را بر اعضای تحت اسارت اعمال نماید با هو و جنجال و عوامفریبی بی سابقه شرایط نامطلوب و غیراستاندارد کمپ ترانزیت را بهانه قرار داده و سعی نمود از زیر تعهدات خود به دولت عراق و همچنین درخواستهای مشاور ارشد دولت امریکا در امور اشرف و نماینده دبیرکل سازمان ملل شانه خالی کنند.
خانم مریم رجوی تا آنجا پیش رفت که حتی برای حفظ موجودیت تشکیلات جهنمی و رو به اضمحلال خود زندگی چادرنشینی در بیابانهای اردن را هم پذیرفته است و پیشنهاد همکاری دولت سابق اردن و شخص ملک حسین با این فرقه تروریستی در جریان جنگ عراق برعلیه ایران نقش متحد دولت متجاوز صدام را بازی میکرد این توهم را در ذهن خانم مریم رجوی ایجاد کرده بود که گویی میتواند حمایت دولت قبلی او را به شرط ایفای نقش مزدوری برای این دولت جلب نماید غافل از اینکه تاریخ مصرف این فرقه دیگر به سرآمده، وقتی اربابان سابق نیزهیچ نقشی در تعادل قوای فعلی برایشان قائل نیستند و آنها مدتهاست که از نظر متحدین سابق ارزش به بازی گرفتن را ندارد پاسخ منفی دولت اردن و عدم پذیرش این فرقه در جوار مرز اردن اوج فلاکت این فرقه و سرکرده آنها را به خوبی اثبات میکند.
آری در دکترین بازی با مهره ها افراد و گروهها متناسب با ظرفیت وعملکرد خائنانه شان در سر فصل های خاص به بازی گرفته میشوند و هر کدام تاریخ مصرف مشخصی دارند برای دولتمردان اردنی که روزگاری فرقه رجوی را به مثابه ستون پنجم ارتش صدام درجنگ برعلیه مردم ایران ساپورت میکرد بعد ازسرنگونی صدام و استقرار دولت مردمی عراق شرایط کیفا تغییرکرده است و به خوبی دریافته اند که فرقه رجوی دیگرهیچ منفعت سیاسی برای آنها ندارد و وقت آن رسیده است که آنها را همچون دستمال مچاله شده به سطل زباله تاریخ بیندازند.
این سرنوشت محتوم تمامی مزدوران و مزدبگیران اجیر شده است.آری پاسخ منفی دولت اردن به درخواست سرکرده این فرقه اوج ذلت ومنتهای فلاکت این فرقه روبه اضمحلال را به خوبی درافکارعمومی به اثبات میرساند.