کمپ موقت ترانزیت؛ کابوس رجوی

رجوی، که در کابوس دائم از انتقال ساکنان قرارگاه اشرف به کمپ موقت ترانزیت، به‌سر می‌برد تلاش می‌کند یک‌دهه حضور با ذلت و خواری مجاهدین در خاک عراقِ بعد از سقوط صدام را همچنان، به‌عنوان پیروزی، به‌خورد ساکنان قرارگاه اشرف که بی‌خبر از دنیای بیرون به‌سر می‌برند، بدهد که در این رابطه از هیچ ترفندی هم فروگذار نمی‌کند. رجوی در تاریخ ۲۷اسفندماه۱۳۹۰ و به بهانه توجیه گروه سوم که در آستانه اعزام به کمپ موقت ترانزیت قرار داشتند در جمع ساکنان اشرف و به‌صورت ارتباط مستقیم سخنرانی کرد. وی تلاش کرد ضمن روحیه دادن به ساکنان قرارگاه اشرف باز هم از پیروزی‌های واهی مجاهدین به‌سان سی‌سال گذشته سخن بگوید. رجوی در ابتدای صحبت‌هایش تلاش کرد ضمن تشریح مواد به توافق رسیده شده بین ملل متحد و مجاهدین آنرا یک پیروزی قلمداد کند و با روحیه دادن به نیروهای محصور در قرارگاه اشرف و امیدوار کردن آن‌ها به آینده تیره و تاری که در انتظار شان هست، بار دیگر و برای مدتی دیگر ساکنان اشرف را مجبور به اطاعت از تشکیلات فرقه‌ای خویش کند. رجوی بار دیگر و با همان وقاحت و پررویی خاص خود خطاب به اعضای حاضر در سالن گفت: «… از نظر ما که همیشه گفته‌ایم هرکس که می‌خواهد تسلیم رژیم بشه خودش می‌داند و رفته است و بازهم البته می‌تواند برود… ولی به‌لحاظ قانونی و حقوقی و سیاسی‌اش می‌گویم اصلا احتیاجی هم نیست که مجاهدین برایش وکیل بگیرند و استاتوی پناهندگی و با آن‌ها به لیبرتی برود که طبق همان نامه قبلی هم که همین آقای کوبلر هم داده بود از طریق معمول یعنی اگر خودش بخواهد برود خودش را به پلیس تسلیم کند و یا ما معرفی کنیم.» بدین ترتیب رجوی تلاش کرد از یک سو بگوید که در تشکیلات مجاهدین هیچ اجباری برای ماندن نیست و از سوی دیگر ضمن ترساندن ساکنان اشرف از جمهوری اسلامی ایران و سخت نشان دادن امر پناهندگی و اینکه بدون تکیه به مجاهدین و گرفتن وکیل و… شرایط سختی در انتظار کسانی خواهد بود که بخواهند از مجاهدین جدا شوند، خواست بار دیگر اعضای سازمان را به تمکین از تشکیلات فرقه‌ای مجاهدین وادار کند و البته دعوای جامعه جهانی هم با آقای رجوی دقیقاً در همین جاست که ساکنان قرارگاه اشرف به ‌مثابه گروگانی در دستان رجوی است که می‌خواهد برای حفظ بقای خود آن‌ها را هزینه کند و باز به همین دلیل هست که رجوی می‌خواهد در کمپ موقت ترانزیت هم، همچنان حصارهای تشکیلاتی را حفظ کند و گرنه چه ضرورتی به این همه اصرار به خروج پلیس از محوطه کمپ موقت ترانزیت است؟! رجوی از اینکه کمپ موقت ترانزیت به‌عنوان یک کمپ پناهندگی از سوی دولت عراق به رسمیت شناخته نشده است نیز آه‌ و‌ناله سر داد و گفت: «در ماده دوم می‌گوید اینجا یک مکان ترانزیت موقته، البته باید می‌گفت که (عراق) موافقت نکرده بگوید که بالاخره جنس و سنخش چیست؟ آیا یک کمپ پناهندگی، پناهجویی هست یا نیست؟ اما سازمان ملل بیشتر از این در رابطه با دولت عراق زورش نرسیده ولی افزوده است که… در این مکان ترانزیت موقت همان پروسه تعیین استاتوی پناهندگی باید صورت بگیرد که ۶ تا ۷ ماه حکومت عراق مانع شد که در اشرف صورت بگیرد.» رجوی خوشحالی خود را از اینکه در توافق جدید با ملل متحد موقعیت پلیس داخل کمپ به جنب دیوار کمپ منتقل می‌شود پنهان نکرد و ضمن اعتراف به اینکه باید در انتقال گروه‌های بعدی خواسته‌های بیشتری را مطرح کنیم گفت: «… شما توانستید پلیس را تا دم دیوار پس برانید. تا امروز شما به این نقاط در قالب امنیت و حفاظت رسیده‌اید هم دولت عراق و هم سازمان ملل، تا استقرار در کشور ثالث… و تا راندن پلیس به حاشیه، این چیزی است که به‌دست آوردیم. چیزی که به‌دست نیاورده‌اید… در شلیک‌های بعدی (در اعزام گروه‌های بعدی) باید به‌دست بیاورید… موضوع پلیس که موضوع اصلی بود برای رفتن سری‌های بعد، زندان نباید باشه… موضوع زیرساخت‌ها حل نشده هنوز موضوع اموال منقول و غیر منقول که حل نشده اگر حل شده بود همین امروز می‌رفتیم، نه امروز دیروز بدون ضرب‌العجل.» رجوی بار دیگر همان سیاست لو رفته و اینکه هرکسی با ما نیست با رژیم است را به‌کار گرفت و ژنرال‌ها و سیاسیون آمریکایی و… که از مجاهدین حمایت می‌کنند را انسان‌های اندیشمند و کسانی را که مجاهدین را گروهی خشونت‌طلب و فرقه‌گرا که برای حفظ بقای خود به ترور و فریبکاری متوسل می‌شوند، می‌خوانند را حامیان رژیم ایران معرفی کرد. رجوی در سخنانش خطاب به ساکنان قرارگاه اشرف عصبانیت خود از لو رفتن جدیدترین و مشمئز کننده‌ترین جنایتش در خدمت‌رسانی به دولت‌های بیگانه را پنهان نکرد و تلاش کرد با مظلوم‌نمایی و زیرآبی‌زدن، خود را از آنچه که آن‌را اتهامات واهی می‌نامید تبرئه کند. وی گفت: «… اینها به نیابت از رژیم به‌مثابه سرانگشتان رژیم عمل می‌کنند اینرا نه فقط ما بلکه تمام انسانیت آگاه، تمام انسان‌های اندیشمند گواهی دادند در کنفرانس‌های بین‌المللی در سراسر دنیا که طرف حساب ما رژیم است… آن مقامی که جرأت نمی‌کند اسمشو بگه تحت عنوان مقام ناشناس می‌گوید مجاهدین بودند که نفر هسته‌ای رژیم را زدند که با اعتراض ژنرال‌های آمریکایی، اساتید آمریکایی و حقوقدانان آمریکایی مواجه شد اگر می‌گویند مجاهدین در تایلند بمب‌گذاری کردند خوب اسمشو بگو همچنانکه شخصیت‌های آمریکایی (بخوانید حامیان سیاسی مجاهدین) گفتند اگر اسمشو بگوید با تعقیب قضایی روبرو خواهد شد… اینها این کار را می‌کنند تا ادامه لیست‌گذاری را توجیه کنند… (همین) مقام آمریکایی هشدار داد (مجاهدین) هنوز ترفندهای بیشتری ممکن است در آستین داشته باشند. وی گفت: سازمان مجاهدین خلق به تاخیر می‌اندازد گمراه می‌کند انکارمی‌کند می‌چرخد می‌چرخد تا با یک فاجعه قریب‌الوقوع مواجه شود و بعد آن‌ها فقط به اندازه کافی برای اجتناب از فاجعه کوتاه می‌آیند.» رجوی که در حسرت کشورهای ثالث و البته بدون حضور در کمپ موقت ترانزیت و بدون طی‌کردن پروسه قانونی پناهندگی به‌سر می‌برد و می‌خواهد بدون پس دادن حساب سال‌ها کُشت‌و‌کُشتار و خیانت و جنایت در حق مردم ایران ساکنان اشرف را به کشورهای ثالث منتقل کند تا بیشتر از این گندکاری‌های سی ساله حضور در خاک عراق و همکاری با عراق و ارتش آمریکا لو نرود و به همین دلیل هم در هر چند جمله‌ای که سخن می‌گفت یک‌بار درخواست خود را برای رفتن به مرز اردن یا مرز کشورهای همجوار عراق و حتی خود آمریکا را تکرار می‌کرد تا شاید بتواند راه خروج از بن‌بستی که در آن گرفتار آمده است پیدا کند. وی می‌گوید: «… کما اینکه می‌گوییم اردن کما اینکه می‌گوییم ایالات متحده آمریکا یا هر جای دیگر، ما همه طرح‌ها را دادیم آن‌ها ما را متهم به فریب‌کاری می‌کنند می‌گویند اینها می‌خواهند کلک بزنند… تو اگر می‌خواهی ما زودتر برویم، چه ریگی به کفش داری که الان هفت ماه است که نگذاشته‌ای کمیساریا بیاید به اشرف… می‌گویند بر سر اینکه گفتید کشور ثالث هستید؟ می‌گوییم بله علی‌رغم اینکه بعد از اقامت بیست و پنج ساله همه حق ما را زیر پا گذاشتند علی‌رغم اینکه موافقنامه امضا کردید و جز نقض عهد… چیزی باقی نگذاشتید ولی باز هم بله بفرمائید کشور ثالث حالا ببینیم و تعریف کنیم اینکه خواسته سنگینی نبود… می‌آیم سر اصل موضوع جان کلام، بله بله از نظر سیاسی و خطی تا آنجا که به ما مربوط می‌شود نه امروز، می‌خواهید کشور ثالث، بفرما، چرا معطلی، می‌خواهی کشور همجوار چرا معطلی… می‌خواهی یک تکه زمینی که آب داشته باشه چرا معطلی؟ پس یکی مانع است پس یکی می‌خواهد نیروی ضد رژیم یا تسلیم شود و یا ببرد وا برود و محو شود که رژیم بماند… بنابراین تا آنجا که به ما مربوط می‌شود گفتیم ۵ بار و بازهم تکرار میکنیم آقا چرا ۴۰۰تا ۴۰۰تا، چرا نه همه با هم، چرا نه در یک روز.» نکته آخر اینکه علی‌رغم همه القابی که شخص رجوی در رابطه با وضعیت مجاهدین و ساکنان قرارگاه اشرف به‌کار می‌گیرد، از جمله: تنها نیروی جنگنده ضد رژیم، عنصر مجاهد خلق، گوهر بی‌بدیل، تکثیر اشرف در تک تک اعضای مجاهدین و… باید گفت این حرف‌ها تنها مصرف داخلی دارد و بس، و در همین رابطه به خبری که از سیمای آزادی – برنامه تلویزیونی مجاهدین در تاریخ۲۹ اسفندماه۱۳۹۰ پخش شد اکتفا می‌کنم که تنها می‌شود مجاهدین را با باتوم کنترلشان کرد و این نشان می‌دهد در دنیای بیرون، مجاهدین همچنان به‌عنوان آدم‌های فریب‌کار و خشونت‌طلب و گریزان از قانون که تنها هنرشان در ترور، آدمکشی، شورشگری و مزدوری است، و از هیچ احترامی برخوردار نیستند شناخته می‌شوند و اگر هم موقعیتی پیدا می‌کنند تنها به‌خاطر هزینه کردن پول‌های هنگفت است. اخبار سیمای آزادی – ساعت ۲۱ مورخه ۲۹اسفندماه۱۳۹۰: «در اثنای بازرسی‌های آزاردهنده پلیسی در حوالی ساعت ۷ شب گذشته (۲۸/۱۲/۱۳۹۰) که با بو کشیدن سگ‌های پلیس همراه بود وقتی مجاهدان اشرف به حذف و ممانعت بردن اقلام تاسیساتی از قبیل لامپ‌های خورشیدی اعتراض کردند یکی از سرکردگان عراق به احضار نیروهای سیاهپوش واکنش سریع مبادرت کرد. آنگاه ماموران با باتوم‌های برقی و شوک الکتریکی سر رسیدند و به جانب ساکنان اشرف هجوم آوردند.» نتیجه اینکه؛ ۱. رجوی همچنان به‌دنبال مطالبات خود از آمریکاست و از اینکه طی ده سال گذشته و در قبال ارائه انواع و اقسام خدمات اطلاعاتی، عملیاتی و سیاسی در راستای منافع آمریکا، چه در منطقه و چه در سطح بین‌المللی، همچنان از سوی آمریکا در پست‌ترین شرایط نگه داشته شده است به‌شدت ناراحت و سرخورده است. ۲. حضور در کمپ موقت ترانزیت همچنان به‌عنوان یک کابوس برای شخص رجوی به‌حساب می‌آید و به همین دلیل است که وی مجبور می‌شود قبل از اعزام هر گروهی به کمپ موقت ترانزیت برای آن‌ها موعظه کرده و به آن‌ها از آینده تیره و تاری که در انتظارشان هست امیدواری بدهد. ۳. رجوی همچنان به دنبال امتیاز گرفتن از دولت عراق و سازمان ملل متحد در کمپ موقت ترانزیت است تا بتواند حداقل حصارهای تشکیلاتی را به‌عنوان عامل اصلی در کنترل ساکنان قرارگاه اشرف در کمپ موقت ترانزیت حفظ کند که اینکار هم با این تاکیتک که در هر دور انتقال، خواستة جدیدی را مطرح نموده و آن‌را را با فریبکاری‌های مختلف، از جمله تهدید به اِعمال خشونت و درگیری و بهانه‌های دیگر پیش ببرند، صورت می‌گیرد. ۴. رجوی از اینکه فریبکاری‌هایش برای طرف حساب‌های خارجی‌اش به‌ویژه سازمان ملل متحد و مسئولین آمریکایی لو رفته است و اظهارات آقای کوبلر به‌عنوان نماینده سازمان ملل متحد در مورد وضعیت کمپ موقت ترانزیت چه به لحاظ استانداردها و چه به لحاظ خرابکاری‌های مجاهدین مورد تائید نماینده آمریکا در امور اشرف نیز هست به‌شدت ناراحت و سردرگم است. سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین شورای مرکزی و ستاد اطلاعات مجاهدین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا