روزچهارشنبه 21 مارس 2012 آقای مارتین کوبلرنماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور اشرف در مقر پارلمان اروپا در بروکسل گزارشی از آخرین وضعیت سازمان مجاهدین در کمپ ترانزیت لیبرتی به نمایندگان عضو کمیسیون خارجی این پارلمان ارائه نمود.آقای کوبلر تاکید کرد مرحله دوم گرفتن پناهندگی برای اعضای سازمان توسط سازمان ملل می باشد. و این کار در محلی در یک کیلومتری خارج از کمپ ترانزیت لیبرتی و بدور از کنترل سازمان و بصورت کاملا آزادانه انجام میگیرد و اعضای سازمان می توانند درآنجا خیلی راحت درمورد سرنوشت خود تصمیم بگیرند. این سخنان آقای کوبلر در تناقض کامل با سخنرانی سرکرده فراری این فرقه تروریستی یعنی شخص مسعود رجوی صورت میگیرد که سعی داشت درسخنرانی 27 اسفندماه 90 به منظور روحیه دادن به اعضای تحت اسارت چنین وانمود کند که گویا ابتکارعمل در پروسه جابجایی از اسارتگاه اشرف به کمپ ترانزیت با خود اوست.
رجوی همانند 30سال گذشته با عوامفریبی خاص خود و به شیوه گوبلز که دروغ هرقدرکه بزرگترباشد باور کردنش راحتتراست،سعی نمود خود را از تب و تاب شکست مفتضحانه ای که بعد ازعقب نشینی ذلت بار از اشرف گریبانش را گرفته نیندازد و درعین حال باز این شکست را دراذهان نیروها، پیروزی جلوه دهد.همان ترفند و شیوه دجالگرانه ای که طی 30سال در تمامی سرفصلها بکار میگرفت. رجوی طی بیش از3 ساعت سخنرانی خود و آسمان و ریسمان بافتن ازسال 58 تاکنون حتی یک انتقاد کوچک به خود نکرده و تمامی تحلیلها و تصمیم گیریهای خود را درست و تماما پیروزی تلقی نموده. وی با وقاحت و بی شرمی خاصش، خود را درعالم قیاس با حضرت موسی قرار داد و شرایط مرحله کنونی سازمان تروریستی خود را با دوران خاص پیامبر خدا مقایسه نمود.قیاس مع الفارق ومشمئزکننده ای که بی شک خشم خدا وخلق وتمامی پیروان حضرت موسی کلیم الله را برخواهد انگیخت. رجوی خیلی سعی نمود با سرهم بندی مسائل روحیه از دست رفته نیروهایش را که بعد ازعقب نشینی ذلت بار از پادگان استراتژیک اشرف کاملا به چشم می خورد را دوباره احیاء کند. ولی چهره های نگران ومتناقض و بی تفاوت اعضا از صحنه سیمای دروغ پرداز آنها به خوبی تمامی واقعیتها را برهمگان برملا ساخت. اوج بلاهت رجوی درجریان این سخنرانی به پیام تبریک وی به اعضا به مناسبت خروج ازاشرف بمثابه یک تغییر سرفصل بود. رجوی که روزی اشرف را سنگر تسخیر ناپذیر و بود و نبود فیزیکی سازمان تحلیل میکرد و بارها در نشستهای عمومی و موضع گیریهای سیاسی عنوان میکرد پادگان اشرف دیوار برلین سازمان است و روزی که اشرف نباشد تمامیت سازمان از لحاظ ایدئولوژی و استراتژی فرو خواهد ریخت. و بعد از سرنگونی دیکتاتور جنایتکار و متحد بالفعلش صدام حسین شعار اشرف شهرشرف، میخ اشرف، کوه استواراشرف، را برلبان اعضا جاری ساخته بود. اینک فروپاشی این سنگراستراتژیک را به منزله ورود به یک سرفصل کیفی و مبارک قلمداد می نماید. براستی رجوی همانند یک قمار باز هستی باخته اگر بعد از باختن قمار بزرگ سیاسی علیرغم تمامی خیانتها و وطن فروشی باز از پیروزی دم نزند چه بگوید؟؟
چهره های مضطرب ونگران و رنگ باخته اعضا و خشک شدن لبخندها بر لبان آنها در تمامی مدت سخنرانی بزرگترین تو دهنی به رجوی بود. که به رجوی می گفت، دیگر تکرار مزخرفات کافیست.
اما نقطه عطف تحولات اخیر را میتوان در سخنرانی آقای مارتین کوبلر دریافت آنجا که برخلاف تمامی ادعاهای مسخره و خنده دار رجوی مبنی برپیروزی خط و خطوط استراتژیک وی بعدازعقب نشینی به کمپ ترانزیت لیبرتی، آقای کوبلر برانجام مصاحبه با کلیه اعضا در یک کمپ مستقل از لیبرتی خبر داده است. واین در حقیقت ضربه ای مهلک بر پیش داوریهای رجویهاست. بی شک مصاحبه با یکایک اعضا در یک محل مستقل و بدور از نظارت مسئولین سازمان و وارد کردن فاکتور خانواده ها قبل ازانجام این مصاحبه ها به لحاظ روحی و روانی تاثیرات عاطفی آن می تواند به منزله شلیک آخر بر تابوت رجویها باشد. بر خلاف تمامی تصورات غلط و ادعاهای سخیف رجوی مبنی بر پیروزی و تغییر سرفصل انجام مصاحبه های ناظران سازمان ملل با اعضا و حضور پرشور خانواده ها در کنار آنها مرگ محتوم تشکیلات مخوف و تروریستی رجوی و آزادی اعضای تحت اسارت را نوید میدهد.
آری این بار تغییرسرفصل اعضا فرا رسیده است. و باید به یقین گفت کمپ ترانزیت پل آزادی اسراست.