عقد اخوت برادر مسعود و حاکمان بحرین

به نظر می رسد که مریم قجرعضدانلو بنا به آموزشهای رهبر عقیدتی اش برادر مسعود، همچنان دنبال شکافی بین جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه است که عنکبوت وار در میان آن تار بتند. قبلاً مسعود رجوی در یک نشست عمومی گفته بود: «روی شکافها کار می کنیم تا تضادها را به نفع خویش بهره برداری کنیم». در همین رابطه بود که مثال می زد اگر به «منتظری» آیت الله و یا آقا می گویم صرفاً برای تشدید تضادها بین جناحهای مختلف رژیم است. جالب اینکه مسعود رجوی به یاسر عرفات خورده می گرفت که چرا استراتژی خویش را بر تضادها سوار می کند و چنین استراتژی ای پیروز نخواهد شد!. اینک ده سال از مخفی شدن مسعود رجوی در پناهگاه خویش می گذرد و در این مدت حتا جرأت نکرده با نیروهای خودش هم رو در رو سخن بگوید و بعد از گذر چندین سال از مخفی شدنش بود که به دادن چند پیام صوتی اکتفا نمود. وی همچنان در تلاش است از تضادهای بین رژیم و دیگر کشورهای غربی و عربی برای حفظ حیات در خطر افتادۀ خویش استفاده نماید. آخرین نمونه این حرکات مستأصلانه، نفوذ در میان پارلمانترهای بحرین می باشد. رجوی طی ربع قرن گذشته نشان داده که تنها چیزی که برایش مطرح نیست مصالح و حقوق مردم و مصالح ملی کشور است. برای او تنها چیزی که ارزش دارد کرسی قدرت است و براحتی هزاران نفر از نیروهای فدایی خودش را هم به آتش می کشد تا بلکه این خواسته تحقق یابد. در همین رابطه به هر خیانتی هم دست می زند: از جاسوسی برای شوروی سابق گرفته تا همدستی با صدام حسین، و در نهایت پس از کشیده شدن نیش ارتش آزادیبخشش توسط ایالات متحده، همکاری با نیروهای آمریکایی در جمع آوری اطلاعات نظامی ایران و سپردن این اطلاعات به مسئولین مربوطه و در امتداد این خیانتها، همکاری پنهان با موساد و نیروهای امنیتی عربستان و هرکشوری که خصومت و کینه تاریخی با ملت بزرگ ایران داشته باشد… بحران مشروعیت و تنفر روزافزون سیاسی نسبت به این فرقه و رهبرانش، و همچنین فروپاشی دیوارهای اسارتگاه اشرف و شقه شدن نیروها و ایزوله شدن در عرصه بین المللی و بی محلی اربابان آمریکایی موجب شده که این فرقه دست به دامان شیخ بحرین شود. رجوی برایش نه مصالح مردم ایران مهم بود و نه مصالح مردم عراق، به مردم ایران به اشکال گوناگون خیانت کرد و به مردم عراق آسیبهای جدی وارد آورد و در کنار صدام حسین به هرکاری دست زد، در بحرین هم وی تظاهراتهای یکساله اخیر مردم را نمی بیند و نمی خواهد ببیند که چگونه این مردم حق طلب مدام علیه شیخ فاسد و وابسته این جزیره قیام می کنند. او صرفاً می خواهد کمکش کنند تا به قدرت برسد، به صدام وعده بخشی از رودخانه مرزی را داده بود، به عربستان قول سه جزیره تنب و ابوموسی را داده بود و اینک به بحرین چه نویدی داده است خدا می داند چون آنچه مسلم است حداقل قول یک «خلیج عربی» را به همه آنها داده است کما اینکه هرگز در هیچ جلسه ای از خلیج فارس نام نمی برد و تنها از نام خلیج استفاده می کرد. حاصل این دریوزگی جدید چیست؟ جایزۀ حاکم مستبد بحرین به خانم مریم قجرعضدانلو، محکومیت نقض «حقوق بشر» در «اشرف و لیبرتی» توسط پارلمان بحرین است!!!. پارلمانی که در اساس به دلیل عدم وجود نمایندگان 70 درصد از مردم این جزیره، خود هیچ مشروعیت مردمی ندارد و از بنیان ناقض حقوق اکثریت مردم همان جزیره است، نگران حقوق بشر اشرف و لیبرتی شده است که تحت نظارت سازمان ملل قرار دارد!!! کسی نیست به این درماندگان حقیر بگوید تو که مدعی ایستادگی مردم جهان بخاطر ایستادگی اشرف بودی حال چگونه نیازمند حمایت حاکم مستبد یک جزیره کوچک شده ای که خودش دست به دامان عربستان سعودی است و بدون ناوهای جنگی اربابان آمریکایی خویش یک روز هم در برابر ایستادگی مردم خویش دوام نخواهد آورد؟

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا