کارنامه سراسر جنایت و خیانت رجوی

عملیات فروغ جاویدان یکی دیگر از صفحات سیاه کارنامه سراسر خیانت و جنایت مسعود رجوی است. جنایتی که او ظرف مدت سه چهار شبانه روز ده ها تن از جوانان این مملکت را به کشتن داد و با تصمیمی اشتباه و فقط برای ماجراجویی و پرکردن حفره ها و عقده های درونی خود دست به چنین کاری زد! حتی شخص صدام حسین هم قبل از عملیات به رجوی گفته بود که این عملیات نتیجه ای جز شکست سنگین برای شما ندارد و حتی چه بسا تعداد کمی بتوانند بازگردند اما رجوی جواب داده بود که تهران را ظرف 72ساعت فتح خواهد کرد! یک هفته قبل از عملیات در نشستی که در قرارگاه اشرف برگزار کرد و باصطلاح طرح عملیات را توجیه میکرد هرکسی بخوبی میفهمید که یکی از آب دوغ خیاری ترین طرحهای نظامی که در طول تاریخ گفته شده بود طرح عملیات فروغ جاویدان بود! تمام خودروها بصورت ستونی و بدون آرایش نظامی پنداری که برای رژه نظامی ستون شده اند یا برای مسافرت تفریحی پشت سرهم قرار گرفته اند! همه چیز را در توهمات و خیالات باطل خودش میپنداشت! مثلا اینکه با کمتر از ده تیپ میخواست تا تهران برسد. و مابقی یکانها یکی برود صدا و سیما را تسخیر کند. دیگری برود فرودگاه را آماده کند که آقای رجوی و بانو در پروازی تاریخی و با شکوه با هواپیما به خاک وطن بازگردند و خلاصه بی حساب و کتاب ترین طرح نظامی تاریخ طرح ریزی شد! حتی یکی از بچه ها در همان نشست بلند شد و پرسید آیا به همین سادگی که مطرح میکنید این طرح قابل اجراست که در همان زمان هم با خوی وحشی خود جواب داد ظاهرا ترس از شهادت داری و… از یکماه قبل از عملیات هم تبلیغات وسیعی در تمامی کشورهای اروپایی و امریکایی شروع کردند که برادر مسعود قصد سخنرانی مهمی را دارد و بسیاری از نیروها را با فریب و اینکه برای یک هفته با مخارج سازمان به عراق بروید و بازگردید سوار هواپیما کردند و به عراق فرستاند.تمامی این نیروهای تازه وارد راهم که هیچ آموزش نظامی ندیده بودندرا قاطی دسته ها و یکانهای دیگر کردند و روانه صحنه عملیات کردند. که واضح است در آن جنگ سنگین کمتر کسی از بین آنها توانست که به پشت جبهه برگردد! دستاورد این حرکت کاملا اشتباه و خائنانه رجوی چند هزار کشته و مجروح بود. چه مردانی که زنان خودرا از دست دادند و چه زنانی که شوهرانشان را در راه مقاصد شوم رجوی از بین رفته دیدند! وچه بسیار فرزندانی که پدران و مادران خود را از دست دادند! واقعیت اینست که رجوی بهتر از هرکسی میدانست که این عملیات نتیجه ای جز شکست ندارد. اما باین خاطر دست به چنین جنایتی زد که اولا باتوجه به قبول آتش بس از طرف ایران و اینکه میدانست که دیگر امکان عملیات نظامی را نخواهد داشت خواست تیری در تاریکی در کند. قیمتش را هم که از جیبش نمیداد. از جان جوانان مردم پرداخت میکرد! دوم میخواست خوراکی برای تشکیلات فراهم کند و دهان نیروها را با این ببندد که شما نتوانستید سرنگون کنید و علت این نتوانستن اینستکه خودتان از جنس رژیم هستید و بدنبالش داستان کثیف و مزخرف انقلاب را راه اندازی کند.انقلابی درونی که حقیقتا کثیفترین حرکت تشکیلاتی و درونی سازمان از ابتدا تا باین روز است. او از فردای عملیات فروغ جاویدان با راه اندازی ازدواجهای زوری بساط زن و زندگی را راه اندازی کرد ولی کمتر از یکسال بعد از آن طلاق اجباری را در سازمان مطرح نمود.یعنی همان بیوه زنان یا دختران کم سن و سالی که بدستور تشکیلات ازدواج کرده بودند را مجبور به طلاق کردند! بعدش به لحاظ سیاسی با بزرگ نمایی این عملیات میخواست به دولتهای اروپایی بگوید ما در حد سرنگونی میتوانیم عملیات نظامی کنیم و نیروی نظامی داریم! اکنون که بیش دو دهه از آن روز میگذرد نه سازمانی باقیمانده نه قرارگاه اشرفی و نه تشکیلاتی و نه نیروی زبده آماده برای رزم! تنها چیزی که از سازمان و ارتش کذایی باقیمانده فقط تعدادی انسانهای پشیمان در خود افسرده و به لحاظ روحی مریض! آقای رجوی که زمانی خود را فرمانده کل ارتش آزدیبخش معرفی میکرد هم در زیر زمین مدفون شده است! مریم خانم هم هر روز در یکی از این کشورهای اروپایی مشغول(جنگ صد برابر) است! کار این سازمان بجایی رسیده که برای اینکه شخصیتهای از دور خارج و بازنشسته امریکایی یا اروپایی چند دقیقه ای در مجالس اینها حرف بزنند ده ها هزار دلار بحسابهای بانکیشان واریز میکنند! اکنون آقای مسعود رجوی وقت آن فرا نرسیده که از خود بپرسی اینهمه کشته و مجروح و اینهمه جنایت در طول سالیان متمادی در سازمان کردی چه حاصلی برای خودت و سازمانت یا نیروهایت داشت؟! مراد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا