عجله مجاهدین خلق برای تخلیه هرچه سریعتر از اشرف

بعد از پیام زیرزمینی رجوی که حرکت سری ششم از اشرف را پیروزی و فتح الفتوح خوانده بود، سرکار خانم ایشان نیز پیامی فرستادند که گروه آخر شامل 680 نفر دیگر هم آماده خروج از اشرف هستند. معلوم است پیامی که پاتریک کندی به اور برده است کارساز واقع شده است. وزارت خارجه آمریکا پیامی را با وساطت پاتریک کندی برای رجوی فرستاد و بلافاصله پس از رسیدن آن پیام، رجوی فرمان حرکت ستون ششم را صادر کرد. و هنوز یک هفته از ستون ششم نگذشته که اعلام کرده است اصلا بقیه نفرات را با یک ستون می فرستیم. جالب توجه اینکه اینبار مجاهدین عجله داشتند که ستون زودتر حرکت کند، و عراقی ها را متهم می کردند که با بازرسی وقت گیر مانع از حرکت می شوند. اطلاعیه که مریم رجوی روز گذشته منتشر کرد آمده است: «در پی بیانیه سخنگوی وزارتخارجه آمریکا در 29 اوت در استقبال از رسیدن ششمین ستون ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی حدود 680تن مجاهدان اشرف در روز 22شهریور آماده حرکت از اشرف به لیبرتی هستند.» جالب است این اطلاعیه در سایت انگلیسی زبان مجاهدین منتشر شد و پس از سه روز در سایت فارسی آنها انعکاس یافت. نتیجه اینکه طرف مخاطب آمریکا بوده و مخاطب عام در درجه چندم قرار داشته است. همه اینها از معجزات پیام «امپریالیسم جهانخوار» است که به رهبری فرقه رسیده است. پیام حاوی چه نکاتی بوده است از طرف فرقه نه تایید و نه اعلام شده است ولی براحتی قابل حدس است. قول مساعدت وزارت خارجه برای خروج آنها از لیست در صورتی که اشرف را تخلیه کنند. اکنون در یک کفه ترازو خروج از لیست تروریستی است و در کفه دیگر فروپاشی تشکیلات. و چه باعجله و شتابان رجوی این توازن را پذیرفت و تشکیلات را به امید اینکه بتواند در لیبرتی آنرا ادامه دهد به خروج از لیست فروخت. رجوی در سخنرانی که برای ستون ششم داشت، این موضوع را مطابق همیشه، برعکس به ساکنان از همه جا بی خبر بیان کرد. رجوی گفت: آنها می خواهند سرمایه چند ساله ما (تشکیلات) و حیثیت ما را از ما بگیرند ولی ما به آنها هیهات گفته ایم. عجب روزگار غریبی است… رجوی رویش نشد به قربانیان بدبخت بگوید که تاریخ مصرف شما تمام شده است. و اکنون زمان آن است که در بیابانهای عراق در حالی که هیچ کشوری حاضربه پذیرش شما نیست، قربانی شوید. سازمان مجاهدین از مطالب رجوی خیلی با احتیاط استفاده میکند. شاید مخفی شدن ده ساله او آنقدر خجالت آور است که حتی خود سازمان نیز حاضر نیست از او زیاد استفاده کند. مثلا پیامها و سخنرانی های او فقط در تلویزیون پخش شده و در سایتها گذاشته نمی شود و حتی اشاره ای هم به عنوان خبر از آن نمی شود. این سئوال منطقی برای هرکسی پیش می آید که در این شرایط سخت که بدنه سازمان در عراق زیر ضرب قرار دارد و چپ و راست از طرف عراقیها مورد تهاجم قرار می گیرند و هزاران مشکل سیاسی و امنیتی و تشکیلاتی برایشان پیش می آید، چرا رهبری سازمان مخفی است و خودش را نشان نمی دهد که شاید باعث روحیه دادن به هوادارانش بشود؟ یعنی رجوی فقط در شرایط آسان و در مواقعی که همه چیز بر وفق مرادشان پیش میرود حاضر است علنی شود؟ برای افرادی که در اشرف هستند و از همه جا بی خبرند و هیچ ارتباطی با دنیای خارج ندارند و صبح تا غروب فقط در نشستهای فرقه ای شرکت می کنند، لاپوشانی و محق جلوه دادن این موضوع کار ساده ای است ولی برای دنیای آزاد که هزاران رسانه ارتباط جمعی باعث تبادل اطلاعات می شود، این کار سخت به نظر می آید. محمد ب، وبلاگ باند رجوی