* در ادامه جلسه و طرح سوالات و تشریح و توضیح، هر کدام از دوستان به بیان بیشتر نقطه نظرات خود می پرداختند. آقای عبدالله افغان در رابطه با فراری بودن رجوی اظهار داشت:
اگر رجوی مدعی است که پیروز شده است باید رسما این مسئولیت را به عهده بگیرد و جواب همه سئوالاتی که تا به حال اعضا و جداشدگان و همه کسانی که نسبت به خط و استراتژی سازمان انتقاد داشتند را بدهد یعنی رجوی بایستی علنی شود.
در چنین صورتی تمامی شعارهای استراتژیک و خطی گذشته می سوزد و خط جدیدی باید اعلام کند.
* آقای حسین علی علیزاده یکی دیگر از جدا شدگان استان که از حاضرین جلسه بودند در تکمیل صحبت های آقای افغان اظهار داشتند:
رجوی بایستی از تمامی شعارهای استراتژیک و ایدئولوژیک خود عقب نشینی کند او باید رسما شعار مرگ بر آمریکا را کنار بگذارد او حتی بایستی به لحاظ تشکیلاتی وابسته به آمریکا شود و حرف آنها را بزند.
* آقای اسکاردی در رابطه با خط احتمالی و شانتاژهای داخلی سازمان گفتند:
من در شرایط حاضر خط رجوی را می توانم بخوانم. او برای روحیه دادن به افرادش تابلوی جدیدی برای افراد می کشد و خواهد گفت بزودی آقای بشار اسد سرنگون می شود و بعد از او نوبت سقوط نظام ایران است که در نتیجه آمریکائی ها و غربی ها دوباره ما را مسلح می کنند و به سمت ایران می فرستند.
* مسئول جلسه پس از استماع توضیحات آقای اسکاردی پرسید:
آیا واقعا فکر می کنید که آمریکائی ها مجددا آنها را مسلح می کنند؟ اگر اینطور است پس چرا آنها را در سال 82 خلع سلاح کردند و تلاش دارند آنها از عراق خارج شوند.
* آقای اسکاردی در پاسخ این سئوال اظهار داشت:
در موقعی که آمریکائی ها در اشرف بودند یک بار یکی از آنها گفته بود که ما شما را بهتر از رهبرانتان می شناسیم و می گفت آمریکا بهتر از همه می داند که این کار برای حفظ خود می باشد. بنابراین آنها از سازمان حمایت واقعی نمی کنند و این حرکاتشان برای فشار به ایران است، مگر اینکه رجوی و سازمانش را تحت هژمونی خود و یا حتی سلطنت طلبها قرار دهند.
* آقای صالحی برای روشن تر شدن بحث گفت:
به نظرم بخشی از موضوع طرح شده ناشی از ذهنیت هایی است که از قبل با ما بوده است،چون که سالهاست برای آمریکائیها و اسرائیل کار می کند و سال هاست حتی شعار ضد امپریالیستی هم نمی دهد که برای آنها جاسوسی کرده و به جمع آوری اطلاعات هسته ای ایران و دادن آن به سرویس اطلاعاتی غربی اقدام می کند.
* آقای اسکاردی در رابطه با خروج اعضا و جمع شدن تشکیلات فرقه از اشرف گفت:
این در واقع یک تیر خلاص تشکیلاتی برای رجوی هاست چون دیگر نمی توانند هرگز همه را یکجا جمع کنند پس به لحاظ استراتژیک هم برای سازمان یک تیر خلاص است.
* در ادامه بحث مسئول جلسه اظهار داشتند حال که اشرف جمع شده و همه در کمپ موقت ترانزیت منتظر ثبت نام در نزد کمیساریای عالی پناهندگی و خروج از عراق هستند آیا شما فکر می کنید که کشورهای غربی آنها را بپذیرند؟ چرا؟
* آقای مجید محمدی که خود مدتی در لیبرتی حضور داشت و در نشست های مسئولین این کمپ شرکت کرده بود اظهار کرد:
مطمئنا آمریکائیها کسانی را قبول می کنند که هیچ گونه مشکلی نداشته باشند و به لحاظ روحی و روانی سالم باشند. آمریکائیها و غربی ها در صورتی افراد را در کشورشان می پذیرند که به صورت انفرادی و خارج از تشکیلات باشند. این در حالی است که رجوی تلاش دارد تا آنها را سر جمع و با تشکیلات بپذیرند که این غیر ممکن است.
* آقای مسعود دریاباری از دیگر بازگشته های استان که در جلسه شرکت داشتند، در تکمیل بحث اظهار نمودند:
مطمئنا آمریکائیها و کشورهای اروپایی آدمهای مجاهدین را که 30 سال است در اشرف درب و داغان و به لحاظ روحی مریض شدند را نمی پذیرند. آنها حتی سربازان خودشان که در جنگ افغانستان و عراق شرکت کرده بودند را پس از بازگشت به کشورشان قرنطینه کردند. حال آنها که نفرات سازمان را روانی می دانند چگونه می توانند آنها را در کشورشان جا دهند؟
مطمئنا آنها کسانی را می برند که برای آنها مفید باشند. از طرف دیگر اگر پذیرفتن کشورهای غربی به همین راحتی بود که در سه سال گذشته که از لیست اروپا خارج شده بودند، پذیرفته می شدند.
* آقای افغان نیز در رابطه با دیدگاه غربی ها نسبت به افراد فرقه بیان داشت:
موقعی که در کمپ تیف بودیم فرماندهان آمریکایی می گفتند شما هر کدام چندین سلاح را بلدید و دیگر نمی توانید به اروپا و آمریکا بروید.
* سایر دوستان حاضر در جلسه هر کدام طی جملات کوتاهی اتفاق نظر داشتند که غربیها و آمریکائیها هرگز حاضر به پذیرش جمعی آنها نخواهد بود.
* آقای اسکاردی در این رابطه اظهار داشت.
غربی ها اگر قبول کنند که تعدادی را ببرند، مطمئنا بصورت تکه تکه شده و حداکثر 10 الی 20 نفر و بدون تشکیلات می پذیرند و هر کدام را در گوشه ای از کشور خواهند پذیرفت.
* آقای مجید محمدی در همین رابطه اظهار داشت:
نفرات لیبرتی هم این ایمان را نداشتند که غربی ها آنها را بپذیرند ولی احتمال دارد که افراد را به صورت مجزا و بدون تشکیلات بعنوان پناهنده اجتماعی به کشورهایی که با ایران ضدیت دارند بفرستند.
* درپی اظهارات دوستان آقای شبانی بیان داشت:
تا به حال هیچ کشوری پذیرای آنها نشده حتی کشورهائی که آنها لابی هایی در آنجا داشتند حاضر به پذیرش یک نفرشان نشدند.
* آقای قرائتی در رابطه با پذیرش افراد فرقه گفت:
هیچ کشوری آنها را قبول ندارد تا نفرات شان را بپذیرد کشورهای غربی آنقدر مشکلات اقتصادی دارند که دیگر نمی خواهند پیر و پاتال های مجاهدین را در کشورشان بپذیرند.
* آقای صالحی در تکمیل صحبت های آقای قرائتی گفتند:
مسئولین سازمان خودشان نمی خواهند که افراد از لیبرتی بروند، پس یک مانع اصلی و دلیل اصلی برای اینکه افراد از عراق خارج نشوند خود سازمان است.
ادامه دارد…