هر کشته یا زخمی میتواند به عنوان ملعبهای برای سران مجاهدین استفاده شود که پیوسته سعی دارند با مظلومنمایی ابزاری در دست داشته باشند که در لابیهای اروپایی از آن بهرهبرداری کنند. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از «موسسه راهبردی دیده بان»، اخراج مجاهدین از پادگان اشرف اولین مرحله و به نوعی مهمترین مرحله از اخراج این گروه تروریستی از خاک عراق محسوب میشد که با انتقال حدود 3 هزار نفر از اعضای این گروه به کمپ ترانزیت در 7 مرحله محقق شد. در این تصمیم دولت عراق که با هماهنگی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل صورت گرفت، کمپ ترانزیت ـ که مساحتی یک کیلومتری از پادگان لیبرتی، پادگان سابق نیروهای آمریکایی در عراق محسوب میشود و در نزدیکی فرودگاه بغداد قرار دارد ـ به عنوان معبری برای انتقال مجاهدین از عراق به کشوری ثالث مورد استفاده قرار گرفت. هر چند که همه سنگاندازیهای سرکردگان مجاهدین و حامیان و لابیهای اروپایی آنها برای جلوگیری از انتقال اعضای این گروه به ترانزیت کوچکترین تاثیری در تصمیم دولت عراق نداشت، اما اتفاقات اخیر صورت گرفته در کمپ لیبرتی از برنامهریزی سرکردگان مجاهدین برای جلوگیری از اخراج به هر نحو ممکن خبر میدهد. نامساعد نشان دادن شرایط کمپ لیبرتی که قبل از آن استانداردهای لازم برای اقامت را از سوی «مارتین کوبلر» (نماینده سازمان ملل) در عراق دریافت کرده بود به همراه درخواستهای پی در پی سرکرده مجاهدین برای بازگشت به پادگان اشرف به بهانههایی همچون شرایط غیر استاندارد لیبرتی و نگهداری از اموال در پادگان اشرف! نشان از سعی همه جانبه عوامل مجاهدین برای ماندن در عراق از طریق بازگشت به اشرف دارد. در این شرایط حمله موشکی به کمپ لیبرتی نیز صورت گرفت تا فرصتی بهتر و بهانهای بزرگتر در اختیار اعضای سازمان قرار دهد. حال سوال اینجاست که اساساً چه کسانی در پشت پرده این اتفاق قرار دارند و در شرایطی که مجاهدین در اسکانی موقت منتظر خروج از خاک عراق میباشند؟ حمله به کمپ ترانزیت چه دستاوردی میتواند داشته باشد و چه کسانی از آن سود میبرند؟ در ابتدا باید گفت که سازمان مجاهدین در طول 25 سال سکونت در عراق به عنوان ابزار سرکوب دیکتاتور پیشین این کشور مورد استفاده قرار گرفته است. انتفاضه 1391 شیعیان عراق، قتل عام کردهای عراقی و در کل آمار بالای 25 هزار نفر ترور این گروه در خاک عراق قطع به یقین باعث خشم و نفرت مردم عراق از این گروه است. این موضوع در پیگیری مردم عراق برای اخراج هرچه سریعتر اعضای مجاهدین از خاک این کشور نیز کاملاً مشهود بوده که به عنوان نمونه میتوان به فعالیت تشکلهای مردمی قربانیان ترور عراقی در رابطه با این موضوع، مصاحبههای اعضای پارلمان این کشور یا حتی نصب تابلوهایی در استان «دیاله» ـ که یادآور جنایتهای مجاهدین است ـ اشاره کرد. با این حال اخراج مجاهدین از خاک عراق زمانبر شده و دلایلی همچون نبود کشور ثالث برای پذیرش اعضای این گروه تروریستی باعث شده که ملت عراق همچنان مجبور باشند هزینههای اقامت قاتلین خود را بپردازد! اما مسئله دوم به درون خود سازمان باز میگردد و بررسی آن نیز نیاز به یادآوری سابقه حمله قبلی به پادگان اشرف دارد که سال گذشته و با استفاده از خمپاره صورت گرفت. هر چند در آن اتفاق نیز رسانههای سازمان سعی کردند که مسئولیت حمله را بر گردن دولت عراق بیاندازند اما مصاحبه گروه خبرنگاران اعزامی به عراق برای بازدید از پادگان اشرف با اعضای جدا شده از مجاهدین و عراقیان ساکن روستاهای اطراف پادگان اشرف نشان داد که این حمله توسط اعضای خود سازمان و به سفارش سرکردگان این گروه و به منظور مظلومنمایی صورت گرفته است! در شرایط فعلی و در بحران بوجود آمده برای گروه مجاهدین، انجام حمله موشکی میتواند از چند جهت حامل منافع برای سرکردگان این گروه باشد. نخست آنکه طی 3سال گذشته 100نفر از اعضای این گروه از تشکیلات مجاهدین در عراق فرار کردهاند و خبرها نیز حکایت از تمایل تعداد زیادی از اعضای این گروه برای جدایی دارد که به دلیل تدابیر شدید امنیتی در درون سازمان به سختی میسر میشود. این ریزش نیرو که حاصل شرایط سخت زندگی در تشکیلات مجاهدین و البته وعدههای توخالی 3دهه گذشته سرکردگان این سازمان تروریستی است، به منزله مرگ این گروه میباشد و سرکردگان مجاهدین نیز بارها ثابت کردهاند که برای جلوگیری از آن دست به هر اقدامیخواهند زد. نمونه حمله موشکی قطعاً باعث وحشت نیروهای داخلی مجاهدین شده و این افراد را که به دلیل زندگی بسته و تشکیلاتی از شرایط بیرون اطلاع چندانی ندارند بیش از پیش با این دلهره روبهرو میکند که خروج از تشکیلات مجاهدین چه تبعات سختی برای آنها میتواند در برداشته باشد و چه برخورد قهرانهای در انتظار آنها خواهد بود؟! غیر از این موضوع هر کشته یا زخمی میتواند به عنوان ملعبهای برای سران مجاهدین استفاده شود که پیوسته سعی دارند دولت عراق را به نقض حقوق بشر علیه خود محکوم کنند و با مظلومنمایی ابزاری در دست داشته باشند که در لابیهای اروپایی از آن بهرهبرداری کنند. این اتفاق عیناً تکرار همان صحبت مسعود رجوی سرکرده مجاهدین است که به گفته تازهجداشدگان این گروه، طی یک نشست داخلی بعد از درگیری 19فروردین سال 90 اعضای مجاهدین با پلیس عراق، گفته بود که اگر به جای 30 نفر کشته 300 نفر کشته میدادید، اشرف بیمه میشد! مجاورت کمپ لیبرتی به محل اسکان اعضای گروه القاعده در زمان جنگهای طائفهای در سال 2005تا2009 نیز که اکنون هم محل سکونت گروههای وهابی تندرو میباشد به مجاهدین برای اجرای این خودزنی کمک میکند! البته سابقه همکاری نیروهای القاعده با اعضای مجاهدین در دریافت آموزش نظامی نیز سابقه همکاریهای دوجانبه وهابیهای تندرو و مجاهدین را یادآور میشود. در پایان باید اشاره کرد که تعلل در اخراج اعضای این گروه تروریست از خاک عراق باعث ایجاد چنین تبعاتی برای کشور عراق شده که البته مخل امنیت و آسایش مردم عراق نیز میباشد.