در خبر ها خواندیم که آقایان محمدرضا روحانی و دکتر کریم قصیم از شورای ملی مقاومت استعفا داده اند، به این اقدام شجاعانه تبریک می گوئیم مینیمم انتظاری بود که همگی ما داشتیم.
این روزها می بینیم علاوه برما که از اعضای رسمی این تشکیلات بوده ایم، مجاهدین حتی به سایر هوادارانشان نظیر آقای اسماعیل وفا یغمائی یا ایرج مصداقی و ….. چه اهانت ها و شیطان سازیهائی می کنند و جرم آنها صرفا داشتن کوچکترین و درست ترین انتقادات به رجوی رهبری مجاهدین بوده است و بزودی خواهیم دید همین دوشخصیت بزرگوار نیز به جرم همین استعفا و انتقادها هدف آماج تهمتهای مجاهدین قرار بگیرند.
آنها از مزدور شدن لولوئی ساخته اند و کودکانه مرتب همه را از آن لولو می ترسانند و نسق از افرادشان می گیرند که یا با من هستی و یا اگر انتقاد داشتی مزدوری یعنی سفید و سیاه کردن، باز هم می گوئیم که آنها هرگز نباید جامعه جهانی را با اشرف نشینان و کسانی که بیش از نیمی از عمرشان را در تشکیلات سرکوبگرانه مجاهدین سپری کرده اند و به نوعی دفرمه شده اند و یا بالاجبار حمد و ثنا گوی همه اظهارات رجوی شده اند اشتباه بگیرند، هر چند که با برقراری کمترین ارتباط بین همین افراد با دنیای آزاد هم آنها نیز به خود آمده اند و تک به تک در حال ترک این جریان متروکه هستند.
رجوی طی این سالها هر بلائی که دلش خواسته به اسم آزادی و جنگ با دشمن بر سر این افراد آورده است طوری که با کمال تعجب همگان افراد را وادار به بدترین اهانت ها به خانواده های خودشان هم می کنند که دیگر این وجه از بی شرافتی این ایدئولوژی سابقه نداشته (نامه هائی نظیر آنچه به اسم برادر یا خواهر برای خانم ها عاطفه و عفت اقبال نوشته شد یا برای خانم میرباقری از زبان خواهرش یا برای مازیار ایزد پناه از زبان برادرش و ….) و حتی شعار ساخته اند که ننگ ما ننگ ما فامیل الدنگ ما
باید گفت که این وجه از کیش شخصیت و رهبر پرستی دگم در جهانی که دمکراسی جزو آرمانهای انسانهایش می باشد عجیب است و با وجدان و انسانیت در تعارض آشکار توصیه کردن به رجوی دیگر از حوصله ما خارج شده است ولی به اطرافیان وی باز هم توصیه می کنیم که دست از امام و پیغمبر سازی برداشته تا شاید رجوی بتواند بیشتر با واقعیتهای پیرامون و دنیا آشنا بشود.