بر اساس گزارشات رسانه های بین المللی، روز جمعه ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳، گفتگوی تلفنی آقای روحانی با باراک اوباما، امیدهایی را در دل مردم ایران و آمریکا برای برون رفت از مشکلات وایجاد یک رابطه عادلانه و کارساز زنده کرد.اوباما طی یک کنفرانس خبری ضمن اعلام این گفتگو تاکید نمود؛”پس از گفت و گو با همتای ایرانی خود به این نتیجه رسیده است که دو کشور می توانند به یک توافق جامع برای پایان دادن به مناقشه هسته ای دست پیدا کنند.“
اما این واقعه برای مخالفان روابط دوستانه بین ایران و آمریکا خوشایند نبود.طوری که موجب ملاقات شتابزده بنیامین نتانیاهو با اوباما شده و همزمان با این ملاقات سازمان امنیت داخلی اسرائیل(شین بت) عصر روز یکشنبه ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳ برابر با ۷ مهر ماه ۱۳۹۲ اعلام کرد هیجده روز پیش در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۳ یک جاسوسی ایرانی بنام “علی منصوری” را در فرودگاه بن گورین همراه با وسایل و تجهیزات جاسوسی او که شامل یک دوربین عکاسی و چند قطعه عکس می باشد دستگیر و بازداشت نموده است.
این خبر بصورت وسیعی در رسانه های غربی انعکاس یافت.
رادیو فرانسه روز یکشنبه ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳ طی خبری در همین رابطه اعلام نمود؛” سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل، امروز یکشنبه اعلام کرد که در روز یازدهم سپتامبر گذشته یک ایرانی را به اتهام جاسوسی در فرودگاه بن گوریون تلآویو بازداشت کرده است.
بر اساس بیانیهای که این سازمان منتشر کرده، ایرانی بازداشت شده علی منصوری نام دارد که با خود عکسهایی از سفارت آمریکا در تلآویو همراه داشت.
همچنین سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل اضافه کرده که این ایرانی دارای یک پاسپورت بلژیکی بوده و از سوی نیروی قدس سپاه پاسدارن که چندین عملیات تروریستی در نقاط محتلف جهان انجام داده، به اسرائیل فرستاده شده است.
این ایرانی بازداشت شده که ۵۸ سال دارد، با هویت جعلی و اسم مستعار خارجی الکس مانس، وارد اسرائیل شده و خود را یک تاجر معرفی کرده بود تا شرکتهایی در اسرائیل تأسیس کند.
سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل اضافه کرده که دستمزدی که به وی وعده داده شده بود حدود یک میلیون دلار بوده است.”
پس از نرمش ایران و آمریکا در قبال پرونده هسته ای،گفتگوی اوباما و روحانی و ملاقات محمد جواد ظریف با جان کری در آمریکا و همزمان با مذاکرات هسته ای ایران با گروه ۵+۱ در ژنو؛روز پنجشنبه ۱۰ اکتبر۲۰۱۳ برابر با ۱۸ مهر ماه ۱۳۹۲ (ده روز پس از اعلام دستگیری یک جاسوس ایرانی در اسرائیل و ۵ روز پس از مصاحبه بی بی سی فارسی با نتانیاهو که گفته بود اگر در ایران آزادی بود مردم شلوار جین می پوشیدند)،مهدی ابریشمچی از اعضای ارشد مجاهدین خلق طی کنفرانس مطبوعاتی در پاریس مدعی افشاگری جدید در پرونده هسته ای ایران گردید.او به خبرنگاران گفته بود ایران یک سایت هسته ای که در آن مواد بمب اتمی تولید می شد را بطور مخفیانه به مکان دیگری منتقل نموده تا جامعه جهانی را نسبت به برنامه هسته ای فریب بدهد.آژانس بین المللی انرژی اتمی درواکنش به اطلاعات ارائه شده تاکید نمود اخبار مجاهدین جعلی بوده و واقعیت ندارد.
سه روز پس از افشاگری اتمی مهدی ابریشمچی نفر شماره ۲ مجاهدین (که با نام جعلی بهمن تهرانی از فرانسه پاسپورت پناهندگی گرفته است) در پاریس،شورای ملی مقاومت طی اطلاعیه ای تحت عنوان کمیسیون امنیت و ضد تروریسم، به معرفی متهم به جاسوسی در اسرائیل پرداخته و از علی منصوری به عنوان فردی یاد نمود که از سال ۱۳۵۹ در ترکیه به مجاهدین پیوسته،در تمام سال های گذشته همراه با مجاهدین بوده و پس از ۳۳ سال همکاری با سازمان می خواسته به درون آنان نفوذ نماید!
پیش از این تقریبا سه ماه قبل نیز در ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۲ سازمان مجاهدین خلق مدعی کشف و افشای پروژه هسته ای جدید ایران در تونل هایی واقع در دماوند شد.مقامات آمریکایی بلافاصله واکنش نشان داده و اطلاعات ارائه شده توسط شورای ملی مقاومت را دروغ و غیر واقعی اعلام نمودند.
دوسال پیش نیز وقتی صحبت از گفتگو و مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا مطرح شد، موضوعات مشابهی اتفاق افتاد. روز سه شنبه ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱ برابر با ۱۹ مهرماه ۱۳۹۰،آمریکا اعلام نمود دو ایرانی به نام های منصور ارباب سیار و علی شکوری را در ارتباط با برنامه ریزی برای ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا شناسایی نموده و یکی از آنان با نام منصور ارباب سیار را بازداشت و زندانی نموده است.بعدها مشخص شد که این افراد از اعضای سازمان مجاهدین خلق بوده وسرنخ این پروه اطلاعاتی با همکاری سازمان مجاهدین خلق،اسرائیل، عربستان سعودی و بحرین بوده و قصد آنان تضعیف مواضع ایران در قبال سوریه بوده است.
اما علی منصوری متهم به جاسوسی و دستگیر شده در فرودگاه بن گوریون کیست؟
او یکی از مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی و از افراد قابل اعتماد سازمان مجاهدین است که از سال ۱۳۵۸ شمسی در استانبول و آنکارا با «اتحادیه انجمن های دانشجویان مسلمان خارج کشور» وابسته به سازمان مجاهدین خلق در ارتباط فعال بوده و جزو اولین مسئولان تشکیلات مجاهدین در ترکیه می باشد.مسئولیت او تدارکات و پشتیبانی مالی و لجستیکی بوده و در کنار دیگر اعضای برجسته سازمان مجاهدین مانند؛ ابوالحسن مجتهد زاده، سیروس فتحی، علی مرادی، علی اکبر قربانی، زهرا رجبی، حسین عابدینی و چند تن دیگر فعالیت می نمود.
آشنایی با زبان، ارتباط فعال با پلیس ترکیه، ارتباط فعال با دانشجویان و جامعه ایرانی مقیم ترکیه،کار اقتصادی و تجاری،خرید یا اجاره ملک،اختفای سلاح و مهمات واحد های تروریستی اعزامی مجاهدین به ایران،کردستان و عراق او را به یکی از بازوان توانای مجاهدین در ترکیه تبدیل نموده بود.امکانات او در ترکیه به حدی قابل توجه بود که سفر رفت و برگشت مخفیانه رهبران مجاهدین از جمله مسعود رجوی،عباس داوری،محمد سید المحدثین و … از طریق مرز زمینی ایران-ترکیه به کشورهای … که از اوایل سال ۱۳۵۸ شمسی شروع شده بود توسط او و اکیپ تحت مسئولیت اش پشتیبانی می شد.
از اواسط سال ۱۳۶۰ شمسی که سازمان مجاهدین بر علیه دولت وقت ایران، اعلام جنگ مسلحانه نمود، علی منصوری از جمله افرادی بود که از مرز بازرگان تا شهر وان،آنکارا و استانبول، با تمام امکانات خود بطور فعال از اعضای فراری مجاهدین حمایت کرده و علاوه بر پشتیبانی مالی مسائل قانونی یا قاچاق آنان به کشورهای اروپایی را حل و فصل می نمود.او تا سال ۱۳۷۷ شمسی از مسئولین سازمان مجاهدین در ترکیه بوده و در تمامی مراحل فاز نظامی سازمان از جمله اعزام واحد های عملیاتی تروریستی به ایران و بالعکس خدمات قابل توجهی را برای مجاهدین انجام داده است.
بخشی از مسئولیت ها و حضور فعال او در تشکیلات مجاهدین خلق؛
۱٫پشتیبانی مالی و تدارکاتی از سازمان مجاهدین خلق در ۳۳ سال گذشته.
۲٫ خرید و اجاره املاک مورد نیاز مجاهدین در شهرهای مختلف ترکیه از جمله شهرهای وان،آنکارا و استانبول.
۳٫تامین پایگاه های مخفی اعضای مجاهدین در شهرهای مختلف ترکیه از جمله در استانبول به همراه ابوالحسن مجتهد زاده، علی اکبر قربانی،علی مرادی و زهرا رجبی.
۴٫ارتباط فعال با قاچاقچیان سازمان مجاهدین که از سال ۱۳۶۰ شمسی در دستور کار بوده و مختص جابجایی امن و مخفیانه اعضای سازمان مجاهدین بود.
۵٫تهیه اماکن مورد نیاز واحد های عملیاتی سازمان مجاهدین که از کردستان و عراق برای انجام انواع عملیات های تروریستی یا جاسوسی به ایران اعزام می شدند.
۶٫تامین اسلحه، تجهیزات نظامی و مخابراتی از اکراد و قاچاقچیان بین المللی برای سازمان مجاهدین تا سال ۱۳۶۵ شمسی و قبل از اینکه رهبران مجاهدین از فرانسه به عراق و بغداد نقل مکان نمایند.
۷٫تهیه و تامین مدارک جعلی برای اعضای سازمان مجاهدین مستقر در ترکیه.
۸٫میزبانی اعضای ارشد سازمان مجاهدین در ترکیه به دلیل سفرهای مخفیانه و سری از جمله برای محمد سید المحدثین،حسین عابدینی،زهرا رجبی،حسن محصل،محمد رضا کلاهی،مسعود کشمیری و …
۹٫شرکت در عملیات نجات جان حوادث مربوط به محمد سید المحدثین و حسین عابدینی در ترکیه.
۱۰٫مسئول پذیرش اعضای اعزامی مجاهدین از عراق به مقصد ترکیه و اروپا و پشتیبانی همه جانبه مالی و تدارکاتی از آنان.
۱۱٫شرکت مستمر در عضو گیری از ایرانیان جویای کار در ترکیه برای سازمان مجاهدین تحت عنوان شرکت های تجاری و فریب ایرانیان و اعزام آنان به عراق و پادگان اشرف برای اخذ پناهندگی.او به همراه ابوالحسن مجتهد زاده و علی مرادی در جذب و اعزام نیرو از ترکیه به عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) فعالیت چشمگیری داشته و مسئولیت آخرین اکیپ اعزامی در صحنه عملیات فروغ جاویدان نیز با او و علی مرادی بوده است.
۱۲٫هماهنگ کننده شبکه قاچاقچیان ایرانی،کرد، ترک، عراقی و اروپای شرقی برای سازمان مجاهدین خلق در ترکیه،ایران،کردستان،عراق،یونان و قبرس.
۱۳٫ارائه برخی خدمات اطلاعاتی و جاسوسی مورد نیاز مجاهدین خلق.از جمله رفت و آمد مخفیانه و علنی او از ترکیه و اروپا به ایران و بالعکس.
بنا به گفته اعضای جداشده از مجاهدین،علی منصوری به پاس خدمات قابل توجه اش به سازمان مجاهدین خلق، یکی از اعضای مخفی تشکیلات مجاهدین بود که دو بار به عراق اعزام شد. تیر ماه سال ۱۳۶۷ همراه با علی مرادی و شرکت در عملیات فروغ جاویدان.مهر ماه سال ۱۳۷۰ برای شرکت در رژه ارتش آزادیبخش- پادگان اشرف.
او در جریان تیراندازی و درگیری های اسفند ماه سال ۱۳۶۸ شمسی در ترکیه که منجر به زخمی شدن حسین عابدینی گردید،در صحنه بوده و او را در حالیکه گلوله خورده بود به بیمارسان می رساند و با پشتیبانی مالی و نفوذ خود، جان حسین عابدینی و محمد سید المحدثین را از مرگ حتمی در ترکیه نجات می دهد.
در اوایل سال ۱۳۷۱ شمسی که علی اکبر قربانی مسئول ارشد سازمان مجاهدین در استانبول ناپدید شده و به قتل می رسد،مسئولیت ترکیه به او محول می گردد.پس از این واقعه پشتیبانی از مسئولین و نمایندگان مجاهدین تماما توسط علی منصوری در ترکیه سازماندهی و اجرا می گردد.
از اواخر سال ۱۳۷۲ که مریم رجوی به همراه جمعی از اعضا و فرماندهان مجاهدین برای فعالیت های سیاسی – تبلیغی از عراق به فرانسه اعزام شده بودند، علی منصوری از جمله افرادی بود که فعالیت های مجاهدین در ترکیه را پشتیبانی و سازماندهی می نمود.از سال ۱۳۷۳ به بعد، اعزام واحد های عملیاتی و تجهیزات آنان از عراق به ایران گسترش می یابد.مجاهدین نیاز به منابع و مسیر امن داشتند تا واحد های عملیاتی خود را سالم به تهران برسانند.
یکی از معابر اصلی مجاهدین، مسیر پادگان اشرف-کردستان عراق-ترکیه بود.مسیری که بطور سنتی وجود داشت اما مجاهدین در صدد باز کردن راه های بیشتر،گسترده تر و سهل الوصول تر به ایران بودند تا عملیات های تروریستی مجاهدین در داخل ایران با تضمین بیشتری انجام پذیرد.به همین دلیل،زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین در سال ۱۳۷۲ ابتدا از پادگان اشرف در عراق به فرانسه و از آنجا به ترکیه اعزام می گردد تا در این رابطه کلیه امکانات مجاهدین در ترکیه را فعال نماید.
در آن ایام علی منصوری مسئول پشتیبانی و تدارکات مجاهدین در استانبول بوده و حمایت های وسیع مالی و تدارکاتی از پیشبرد طرح های مجاهدین در ترکیه انجام می داد.خانه ای که او در بخش اروپایی استانبول داشت، مقر اعضای ارشد و فرماندهان مجاهدین از جمله زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین بود.در اسفند ماه سال ۱۳۷۴ شمسی، زهرا رجبی بدون اطلاع مسئول خود در اورسوراواز و بدون اطلاع دیگر اعضای ارشد مجاهدین به یک منزل مخفی که متعلق به علی مرادی بود می رود.علی مرادی نیز بدون اطلاع به همسرش با زهرا رجبی در آن خانه همراه می شود.علی مرادی و زهرا رجبی در آن خانه که بعدها توسط پلیس ترکیه کشف گردید، فقط دو روز می توانند زندگی کنند و روز سوم توسط افرادی که هویت آنان تا کنون مشخص نگردیده است، در درون خانه ای که هیچ کس از آن اطلاع نداشت کشته می شوند.اجساد علی مرادی و زهرا رجبی پس از مدتی به پادگان اشرف منتقل شده و در گورستان مجاهدین دفن می گردند.علی منصوری در این ایام همچنان از مسئولین و پشتیبانان مجاهدین در ترکیه بود.
بین سال های ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵،طی دوران سه ساله ای که مریم رجوی مجددا در اورسوراواز مسکن یافته بود، علی منصوری چند بار به فرانسه رفت و آمد داشته و همانند سایر اعضای مجاهدین حتی در نشست های ایدئولوژیک مریم رجوی شرکت می کرد.
پس از بازگشت مریم رجوی به عراق،اقامت گاه دائمی و بعدی علی منصوری کشور بلژیک می باشد. او در سال ۱۳۷۷ از فرانسه به بلژیک اعزام می گردد تا بخشی از پشتیبانی،خرید و تهیه تجهیزات نظامی برای مجاهدین را انجام دهد.او در بلژیک باید اعلام پناهندگی سیاسی می کرد.مجاهدین برای او وکیل می گیرند تا پرونده پناهندگی او را به سرانجام برساند.اما پس از اینکه پناهندگی سیاسی او با نام جعلی (آلکس مانس) پس از ۳ سال در بلژیک رد می شود، با راه حل مورد نظر مجاهدین در سال ۱۳۸۰ به صورت فرمالیستی با یک زن ایرانی – بلژیکی که در ارتباط با سازمان مجاهدین بوده ازدواج می نماید و بواسطه زندگی با این زن تابعیت کشور بلژیک را دریافت می نماید.او در این دوران تحت مسئولیت محمد طریقت منفرد مسئول مالی و پشتیبانی مجاهدین در اروپا قرار داشته و در کارهای خدماتی، پشتیبانی و قاچاق تجهیزات نظامی از کشورهای اروپایی از جمله هلند و بلژیک به عراق با او همکاری می نماید. محمد طریقت منفرد که عضو مرکزیت و دفتر سیاسی مجاهدین بوده در سال ۲۰۰۳ میلادی به همین جرم توسط پلیس فرانسه دستگیر شده و اموال او ضبط می گردد.او پس از مدتی آزاد می شود.
یک ماه قبل سرنگونی صدام حسین در سال ۲۰۰۳ میلادی، مریم رجوی به همراه چند صد عضو و فرمانده برجسته مجاهدین از عراق به اورسوراواز فرانسه می گریزند. بنا به گزارشات سازمان اطلاعات و امنیت فرانسه، مریم رجوی و سایر فرماندهان مجاهدین در اورسوراواز در حال طراحی برای ترور ایرانیان مخالف مجاهدین در اروپا بودند.پلیس فرانسه پس از اطلاع از چنین طرح هایی با یک حمله برق آسا مریم رجوی و نزدیک به دویست تن از مجاهدین را در فرانسه بازداشت کرده و روانه زندان می نماید.در این دوران علی منصوری بین بروکسل و اورسوراواز فرانسه در تردد بوده و برای پشتیبانی از آزاد سازی مریم رجوی از زندان فرانسه فعالیت می نماید.بسیاری از فعالان و هوادارن مجاهدین به خاطر دارند که او حتی در اعتصاب غذای مجاهدین نیز شرکت داشته و یکی از پشتیبانان و سازماندهندگان این اعتصابات در بلژیک بود.پس از آزادی مریم رجوی و همراهانش از زندان نیز جزو افراد اولین گروهی بود که در جشن آزادی مریم رجوی در تیر ماه سال ۱۳۸۴ شمسی در اورسوراواز فرانسه شرکت داشته و بخشی از پشتیبانی این جشن ها را نیز بعهده داشت.
پس از آن نیز همچنان عضو مخفی سازمان مجاهدین بوده و به فعالیت هایش در ارتباط با مجاهدین خلق ادامه می دهد.او همچنان در ترکیه،هلند و بلژیک از صاحبان شرکت های چند گانه بوده و علاوه بر کشورهای اروپایی به ترکیه نیز تردد داشته است.یکی از شرکت های او که در بروکسل ثبت گردیده،به فعالیت اقتصادی در زمینه خرید و فروش،واردات و صادرات شیشه،سرامیک و بتن تعلق دارد.به دلیل فعالیت های اقتصادی در زمینه تجارت شیشه و سرامیک که همه ساله سودآور بوده، بخشی از سود تجاری خود را در اختیار سازمان مجاهدین قرار می دهد.
علی منصوری از سال ۲۰۱۲ برای گسترش کارهای تجاری اش که در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بوده است سفر به اسرائیل را آغاز می نماید.او در مجموع سه بار در ژوئیه ۲۰۱۲، ژوئن ۲۰۱۳ و سپتامبر ۲۰۱۳ به تل آویو سفر می کند.در پایان سومین سفر خود روز ۱۰ سپتامبر که قصد ترک تل آویو را داشته در فرودگاه بن گوریون دستگیر می شود.شین بت اداره امنیت داخلی اسرائیل ۲۰ روز بعد از این واقعه همزمان با ملاقات نتانیاهو و باراک اوباما در واشنگتن،اعلام می کند که یک جاسوس ایرانی را با نام قلابی (آلکس مانس) و با پاسپورت جعلی بلژیکی دستگیر نموده است.او هنگام دستگیر شدنش به ماموران اسرائیلی گفته بود که عضو سازمان مجاهدین خلق ایران است و مجاهدین در جریان سفر او به اسرائیل می باشند.اما طبق خبرهای اعلام شده پنج قطعه عکس از اماکن مختلف، موارد و اتهام جاسوسی است که سازمان امنیت اسرائیل به آنها استناد می نماید.نام و پاسپورت منصوری جعلی و قلابی نبوده است.پناهندگان سیاسی می توانند در کشوری که اعلام پناهندگی می نمایند تغییر اسم داده و نام دیگری انتخاب نمایند.پاسپورت او نیز با همین نام،بلژیکی و اصل بوده است.همچنین علی منصوری در این سفر تنها نبوده است.فرد دیگری از سازمان مجاهدین او را همراهی می نمود که نقش مسئول تری نسبت به منصوری داشته است.اما تاکنون از نفر دوم خبری درج نشده است.او کیست؟
بر اساس گزارشات رسانه های خبری،علی منصوری هفته گذشته در دادگاهی در اسرائیل حضور یافت.او حرف های سابق خود را پس گرفته و در دادگاه اعتراف نموده است که تعلقی به مجاهدین نداشته و از ماموران جمهوری اسلامی برای نفوذ در اسرائیل بوده است.بر اساس اخباری که شین بت اعلام نموده، علی منصوری در دادگاه اعتراف کرده است که برای پنج قطعه عکسی که در اختیار داشته، با وزارت اطلاعات ایران قرار داد بسته و یک میلیون دلار مابه ازاء این عکس ها قرار بوده به او تحویل داده شود!
چرا مجاهدین عضو قدیمی خود را در اسرائیل قربانی کردند؟
معمای اعلام عضویت در سازمان مجاهدین (در لحظه دستگیری در فرودگاه)، اعلام برائت از سازمان مجاهدین و جاسوسی برای وزارت اطلاعات ایران یک ماه بعد در دادگاه و همزمان با مذاکرات هسته ای ایران با غرب در ژنو، پنج قطعه عکس و یک میلیون دلار دستمزد تخیلی، سناریو تکمیلی دیگری نیز به همراه داشت تا اعضا و هواداران خارجه نشین مجاهدین که از ترکیه،بلژیک،هلند و فرانسه او را می شناسند مسئله دار نشوند؛
سازمان مجاهدین خلق روز ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳ برابر با ۲۱ مهرماه ۱۳۹۲ طی اطلاعیه ای که با نام «کمیسیون امنیت و ضد تروریسم» منتشر کرد، اعلام نمود،علی منصوری از سال ۱۳۵۹ شمسی تا همین چند سال پیش از هواداران بنام مجاهدین بوده است که از ترکیه تا فرانسه آنها را همراهی کرده و علاوه بر برخی خدمات از آنان پشتیبانی مالی نیز می نمود.مجاهدین اعلام نمودند این فرد پس از ۳۳ سال همکاری و همراهی با مجاهدین که شامل ملاقات های حضوری او با مریم رجوی در اورسوراواز نیز بوده،قصد نفوذ در مجاهدین را داشته که در اسرائیل دستگیر شده است!
همه این شواهد، ابزارها و سناریو جاسوسی بکار گرفته شده در اسرائیل، حاکی از آن است که نتیجه بخش بودن مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ خوشآیند جنگ طلبان نیست. آنها با انواع امکانات و ابزارهای در دسترس به دنبال این هستند که رابطه ایران و آمریکا تیره تر شده و گزینه نظامی برای حمله و اشغال ایران روی میز قرار گیرد. سازمان مجاهدین خلق برای رسیدن به هدف مشترک خود با جنگ طلبان حتی از قربانی نمودن اعضای خود واهمه ای ندارد.اعمال،مواضع و جهت گیری مجاهدین نشان داده است که آنها پس از سرنگونی صدام حسین، رابطه عمیقی با سازمان جاسوسی اسرائیل برقرار نموده و بر اساس خواسته ها و اهداف آنان فعالیت می نمایند. اکنون نیز با قربانی نمودن یکی از اعضای قدیمی و ۳۳ ساله خود در اسرائیل، به نمایشی مضحک و جیمز باندی تن داده اند که تنها باور کننده آن نتانیاهو می باشد!
محمد علوی