مجاهدین خلق از مبارزه مسلحانه تا مبارزه دودوزانه

  …مجاهدین خلق از بدو موجودیت و طی حیات خفیف و زیرزمینی شان، دائماً دل و دین به کشورهای دیگر داده اند و اکثر سالها از کمک های مالی و سیاسی و نظامی کشورهای عربی برخوردار بودند. در ابتدا، به بهانه آموزش و جنگ، به کشورهای عربی آمد و شد داشتند و در هنگام برگشت به ایران، سوغات شان سلاح و مهمات بود.

در یکی از همین رفت و آمدها در سال ۱۳۴۹ و داستان هواپیما ربایی دبی که گروه حسین روحانی توانست هواپیمای حامل اسرا را در بغداد فرود آورد، آنان پس از بازجویی های ابتدایی، سرانجام اعتماد مقامات امنیتی و دولتمردان عراقی را به خود و اهداف سازمانی شان، جلب کرده و همگی آزاد شدند که این مورد توانست سنگ بنای روابط حسنه میان سازمان و بغداد، در آینده ای نه چندان دور باشد.

مبارزه مسلحانه مجاهدین علیه جمهوری اسلامی که از سال ۱۳۶۰ آغاز شد و پس از شکست در تهران، به سمت کردستان ایران و عراق عقب نشینی کردند، کشور عراق مامن و پشت جبهه مناسبی برای نیروهای مجاهد در حین جنگ علیه جمهوری اسلامی بود که سرانجام با قرارداد صلح مابین طارق عزیز و مسعود رجوی، این همکاری در اوج خود بدل به گماشتگی برای کشوری شد که تمام عیار در جنگ علیه ایران، به سر می برد.

همکاری مجاهدین با عراق که از سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ آغاز شد و النهایه از سال ۱۳۶۵ به اوج خود رسید، تنها مربوط به جنگ علیه جمهوری اسلامی نبود، بلکه عراقیها در جبهه های مختلف داخلی اعم از جنگ علیه اکراد و شیعیان در سال ۱۳۷۰، از مجاهدین استفاده می کردند که در این رابطه انواع سند و شهود زنده موجود است.

در گرماگرم جنگ عراق و ایران و سال ۱۳۶۷ بود که مجاهدین در اقدامی مشکوک و بنا به خواست صدام حسین و در ماجرای حج عربستان، شرکت کردند تا با درگیری با پلیس و نیروهای امنیتی عربستان، مجموعه اغتشاشات و درگیریها را به گردن زوار و سایر ماموران ایرانی، تمام کنند و از این بابت شکاف مابین ایران و عربستان را به نفع عراق، افزایش دهند.

بعدها که مجاهدین از انواع کمکهای عراقیها، رشد چشمگیری یافته و خود را آلترناتیو و دولت خطاب می کردند، در همکاری امنیتی و جاسوسی با کشورهایی چون اردن و ترکیه علیه ایران، دریغ نمی کردند.

از دوران جنگ ایران و عراق که بگذریم، در جنگ سوریه، مجاهدین خلق از مخالفین بشار اسد حمایت همه جانبه کرده و در این رابطه با کشورهای عربی که موضع آشکار علیه دولت سوریه و ایران، داشتند همسو و همکاریهای متنوعی را آغاز کردند.

رابطه با اسراییل و آغاز همکاریهای جاسوسی و تروریستی با اهداف اسراییلی علیه ایران و ترساندن اسراییل از سلاح اتمی، تقریباً پس از سقوط صدام حسین، قوت گرفته و آشکارا تا به امروز ادامه دارد.

با روی کار آمدن دولت حسن روحانی که مجاهدین خلق اقبال خود را در ایران و جهان رو به شکست یافتند، دوباره با جناح های جنگ طلب خارجی و کشور اسراییل و عرب منطقه، همصدا و همبازی شدند تا با تحریک و ترساندن و مشاوره به آنان، مذاکرات مابین ایران و غرب را تاثیر بگذارند و هزینه مذاکرات در طرف ایرانی را بالا ببرند.

طی روزهای اخیر و با ذوب شدن یخهای سیاسی مابین ایران و غرب، دوباره دستهای پنهان هویدا شد تا آنجا که جان کری وزیر خارجه آمریکا جهت دلجویی و رفع سوء تفاهم، به کشورهای منطقه سفر کرد اما اهرمهای فشار مجدداً به باجخواهی ادامه داده و دوباره بحث جزایر ایرانی را به میان کشیدند.

با اطلاعاتی که اخیراً به دست ما رسیده است، تعدادی از مشاوران و جاسوسان مجاهدین، با سفر به کشورهای منطقه و آن دسته از کشورهایی که از مذاکرات سیاسی مابین ایران و غرب منافع و اتوریته خود را در خطر می بینند، بحث سلاح اتمی و انرژی منطقه را پیش کشیده و در این رابطه ضمن همکاریهای جاسوسی و سیاسی، آشکارا تبلیغات خود را همسو با منافع کشورهایی چون اسراییل و عربستان و قطر و امارات و سایر دشمنان ایران، همسو کرده اند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا