س- مقدمتا از اینکه مصدع اوقات شریف شده و دعوت ما را با وجود مشغله های زیادی که دارید و بخصوص تحمل سرمای طاقت فرسای تبریز را بجان خریده و حاضر شده اید که برای اظهارنظر ازآنچه که اخیرا و یا درگذشته در مناسبات فرقه میگذرد دراین محل حاضر باشید، عذرخواهی کرده و درابتدا ازشما اجازه بخواهیم که اگر مطلبی خاص دارید، بیان کنید.
– با عرض احترام متقابل، برای حضور دراین جلسات و افشاگری در مورد فرقه ای که دو دهه از بهترین دوران زندگانی ام را ازمن سلب نمود، تمامی مشکلات مورد اشاره شما را به جان و دل میخرم و از اینکه میتوانم قدمی در راه آگاهی جوانان کشورم با بیان قسمتی ازتاریخ مخوف زندگی خود بردارم، احساس شعف، نشاط وافتخار میکنم.
س- از پایان اعتصاب غذای تعدادی از ساکنین لیبرتی مستحضرید و حتما از جار و جنجال مریم رجوی وحضورش درپارلمان ایتالیا، آگاهی لازم رادارید. نظر خاص خود را دراین مورد بیان نمایید.
– اعتصاب غذا باشرکت تعداد معدودی ازافراد گرفتار درلیبرتی انجام شد و این اعتصاب جنبه ی سراسری نداشت و ضعیف بود. ظاهرا این اعتصاب بخاطر هفت نفری بود که ادعا میشود درجریان برچیده شدن کمپ اشرف دستگیر شده اند که من از صحت و سقم اصل خبر اطلاعی ندارم.
هدف این اعتصاب حفظ نیروها درلیبرتی و در راستای جلوگیری از تشتت درحال تزاید آنها دردرجه ی اول و سرگرم کردن آنها به مسائل حاشیه ای و گرفتن انرژی تفکر سالم از ساکنان پریشان حال لیبرتی در وهله ی دوم بوده است تا باصطلاح محبوب خود، آنها را از" تناقضات" موجود رها سازند که جریان زندگی ثابت خواهد کرد که این تشبثات،آثار مورد دلخواه رهبران فرقه را ببار نخواهد آورد.
بیاد داریم که در17ژوئن 2003 وقتی مریم رجوی دستگیر شد، خود سوزی ها واعتصاباتی دراروپا انجام گردید که به ساکنین اشرف القا شود که آنها هواداران قابل توجهی درخارج دارند وکسانی راهم میتوانند وادار به خوسوزی کنند.
اما نتیجه ی کار چه شد؟
علاوه براینکه درداخل اشرف بااین خود سوزیها همراهی بعمل نیآمد، بلکه حدود 700 نفر ازآنها بااعلام امتناع از قبول شهروندی عراق، صفوف فرقه را ترک کردند واین اقدامات انجام شده دراروپا برضد خود و به ریزش نفرات کمپ اشرف منتج شد: (ازقضا اسکنجبین صفرا فزود).
برابر شناخت موجود و تحلیل نهائی قضیه که مسبوق به سابقه است، من باور دارم که این بار سئوالات اسیران لیبرتی شکل و شمایل صریح تر و پررنگ تری داشته و تناقضات بیشتر ازگذشته چهره خواهد نمود ونتیجه ی آن ریزش مجدد و مکرر نیرو خواهد بود. بنابراین این اعمال جدید نیز همانند کارهای پرسروصدای قبلی سازمان چیزی جز آب بر هاون کوبیدن نخواهد بود.
س- چرا خانم رجوی این اعتصاب غذای ناموفق را بعنوان یک پیروزی اعلام کرده و چرا اصولا بدون دستیابی به چیزی، متوقف اش کرد؟
– دراصل میخواستند که مذاکرات موفقیت آمیز ژنو که برخلاف تلقینات چند دهه ای سازمان انجام شد درپشت پرده بماند. ازطرف دیگر این رسم فرقه رجوی است که با جار و جنجال های بی همتای خود، تمامی شکست ها را بحساب پیروزی گذاشته و سر و صدا بپا میکند.همه ی این اقدامات برای مکدر ساختن ذهن نیروهای فرقه ازیک طرف و کم اهمیت دادن به اتفاقاتی است که برخلاف تحلیل سازمان درعرصه ی جهانی ومنطقه ای و بنفع صلح و آرامش و به ضرر آنها صورت گرفته است.
برقراری صلح و آرامش درمنطقه حکم تیرخلاصی را دارد که به شقیقه ی رجوی شلیک میشود واساسا ماهیت و منافع این فرقه بگونه ایست که همواره خواهان فضای تنش آلودی درکشور و منطقه باشند و آب را گل آلود کنند تا رجوی ازاین آب کدر، ماهی های خودشیفتگی وخیانت خود را بگیرد. درترکی مثلی داریم که میگویند " قورد دومانلیق سئور = گرگ هوای ابری وتاریک را دوست دارد".
درست است که درعلوم تجربی- که علم سیاست هم جزئی ازآنست- اجبارا به روش " آزمون وخطا " روی میآورند اما اعمال این روش درمورد انسانها چندان درست واخلاقی نیست و بدان جهت درعلم ژنتیک وپزشکی " موش" ها را سوژه ی این عمل قرارمیدهند و متاسفانه ساکنین " لیبرتی" بدون آنکه خود بدانند، دراین عملیات حکم " موش آزمایشگاهی" را درعرصه ی علوم اجتماعی عهده دار شده اند.نتیجه اینکه هرفرد ساکن لیبرتی ارزش یک موش آزمایشکاهی رابرای رجوی دارد و نه بیشتر!
س- چرا رجوی در کارهای مربوط به این اعتصاب غذا وفرایند شکست بارش، وارد میدان نشد؟
– رجوی ابن الوقت است. اوبه واکنش داخلی تشکیلات توجه دارد واگردید که عملی موفقیت آمیز بوده و اعضا را به هیجان آورده و میشود موج سواری ازآن هیجانات کرد، پیام میدهد ودرغیر اینصورت مدتها توطئه ی سکوت را بر می گزیند و آنگاه، یک نوار صوتی بصورت کلی گویی منتشر میکند.
او درمورد کشته شدگان اخیر اشرف نیز به این شیوه متوسل شد.
س- روال برخورد رجوی درآینده هم همین خواهد بود که اشاره کردید یا اشکال دیگری از برخورد ها را نشان خواهد داد؟
– بلی این روال دائمی او درمسائل تشکیلاتی است. اما او برای فرونشاندن عطش پایان ناپذیر خود به قدرت، شهرت و… هرآن ممکن است دست به تاکتیک های متعددی بزند. چنانکه بعد ازسقوط صدام زد.او ممکن است با استفاده ازمظلوم نمایی های مریم و… بازهم بخواهد خودرامطرح کند.وقتی بعد ازاشغال عراق توسط آمریکا ازحضور درنشست اعضا خودداری کرد، درمقابل معترضان گفته شد که او پیام، دستورات ونظرات خودرا ازطریق شورای رهبری منتقل میکند و توقع حضور اودراین شرایط ظلم بزرگی به رهبر عقیدتی است.
آنها بااین شیوه ی برخورد احساس گناه رادراعضا بوجود آوردند تا مسائل شکافته نشود.
اساسا شخصیت رجوی بگونه ایست که اگر چندروزی امکان شهرت طلبی راازاو سلب کنند، خواهد مرد.
س- بنظر شما وقت آن نرسیده است که سران اجرایی و رهبر معنوی فرقه دراعمال واستتراتژی های خود- با توجه به شکستی که این استراتژی ها خورده اند – تجدید نظرکنند؟
– آنها بمانند دیگر سران فرقه های گوناگون، صلاح خود رادراستبداد رای می بینند وهرگز ازآن کوتاه نخواهند آمد. تجدید نظر بدان جهت است که قبول شود ایرادی درکار است وقبول ایراد برای رهبری که خودرا درسطح معصومین جازده، درحکم خودکشی است. او خودراجایزالخطا نمیداند که به راههای دیگری روی آورد.
وانگهی، قبول غلط بودن راه های رهبری، بدان معنی است که دیگرانی برسر کار بیآیند و مشکلات رابرطرف کنند که دراین صورت این حضرات باید به کناری گذاشته شود و درآن صورت فرقه ای وجود نخواهد داشت.
بنابراین جواب من برای این سئوال منفی است.آنها منافع شان ایجاب نمیکند که باقبول اشتباه، جای خودرا به دیگران بدهند.برنامه ریزی خواهند کرد که باردیگر علت این شکست ها و ریزش ها را به گردن کم اعتقادی اعضا گذاشته و صحبت ازجذب نشدن کامل آنها درمریم به میان خواهد آمد.اما تغییرات داخل وخارج کشور چنان سریع تر و پرتوفنده تر شده که گمان نمیرود، رجوی بتواند اوضاع واحوال گذشته را همراه با جاه وجبروت مخصوص آن برگرداند. بنابراین حکم قطعی دادن مشکل است وباید درکنار افشاگری های بی وقفه، منتظر حوادث بعدی باشیم.ما نمیتوانیم قرینه سازی تاریخی کرده وفکر کنیم که تاریخ عینا تکرار میشود. اما قادریم درسطح توانائی های خودمان برتسریع مثبت روند تاریخ کمک کنیم.خودداری ازقرینه سازی تاریخی شامل حال رجوی و باند وی نیز میباشد ومطمئنم که رجوی هرگز نخواهد توانست آب رفته را به جوی باز گرداند.