مصاحبه با سیروس غضنفری عضو جدا شده از باند مستبد رجوی – قسمت سوم

س-  مسلما شما اخبار ضد و نقیض و مبهم مربوط به قرارگاه لیبرتی را پیگیری می کنید، سئوال اول من این است که چشم انداز این کمپ وافراد اسیر درآنجا را چه میبینید؟
– اکثریت نفرات موجود درکمپ، موافق بسته شدن آنجا وخروج خود و انتقال به کشورهای ثالث و امن هستند. دراین مسئله شکی نداشته باشید. مسلما شرط پذیرش این افراد ازطرف کشورهای دیگر، نفی کامل مبارزات مسلحانه ازطرف هریک از این افراد خواهد بود ودرغیر اینصورت کسی آنها را نخواهد پذیرفت.
اما باید توجه داشت که افراد نقش درجه چندمی درتصمیم مربوط  به انتقال ازعراق رادارند و بطوریکه میدانیم، این افراد در حصار تنگ و تاریک تشکیلاتی گرفتار شده و نتیجه ی مغزشوئی ها وفریبکاریهای انجام شده بنفع این افراد نخواهد بود. مخصوصاً اینکه فرقه ی رجوی بعنوان کل، هرگز مبارزه مسلحانه را که نام آبرومند تروریزم است، رها نکرده و شواهدی که نشان از این تغییر موضع کوتاه یاحتی میان مدت باشد، به چشم نمیخورد. اهالی لیبرتی در تضاد عمیقی قرار دارند واین تضاد عبارت است ازتضاد بین افراد(جزء) وتشکیلات (کل).
بصورت ساده تر، بیشتراین افراد میخواهند که ازعراق خارج شوند ولی این تضاد را هنوز نتوانسته اند حل کنند و بگویند که هیچکس ازجمله تشکیلات حق تعیین مسیر زندگی خصوصی آنها را ندارد.
مسئله منافع و چالش های قدرت ها و کشورهای دیگر هم مزید برعلت بوده و بر دشواری های کار می افزاید و متاسفانه این اسرا با تنگناهای شدیدی برای اتخاذ تصمیمات قطعی در خروج از عراق مواجه هستند.  به افراد مستقر درلیبرتی ازاین زوایا هم باید نگاه کرده و تحلیل جامع تری از آنها ارائه نمود.
من نظرات اخیر "جان هول لوت" –  فرستاده ویژه ظاهرا پرکار سازمان ملل متحد – را راهگشا میدانم.
اعتراض معاون اشتون هم به رهبران فرقه رجوی دال بر ممانعت ازخروج اسرای لیبرتی قابل تامل وتوجه است.
س-  انگیزه رجوی ازحفظ این افراد درلیبرتی باتوجه به آشنائی او با روحیه ی متزلزلی که دارند، چیست؟
–  در درجه اول حفظ سیاهی لشکر خود است. ضمنا هرازگاهی این افراد بدلیل ناامنی همگانی عراق کشته میشوند، این کشته ها خوراک تبلیغاتی کم وبیشی بدست رجوی میدهد تا لااقل چندروزی را سرگرم شان کند و ازطرف دیگر برعلیه دولت های ایران وعراق سوء استفاده تبلیغاتی میکند.این سوء استفاده تبلیغاتی، گرچه چاره ساز نیست اما حکم کفش کهنه ای را در بیابان برای رجوی دارد.
ضمنا حضور نمایندگان سازمان های جهانی و ارباب رسانه ها سبب حضور مجدد رجوی میشود و این مسئله با وجود اینکه در اساس برعلیه فرقه است اما فرقه که دراستیصال مزمن و وحشتناکی قراردارد، ازنظر رجوی این مطرح شدن منفی هم بهتر از هرگز مطرح نشدن است.
س-  دلیل ترس رجوی از وضعیت موجود وآتی چیست؟ یعنی اینکه چرا ازانتقال این اسرا واهمه دارد؟
–  راز و رمز فرقه ها، برملا نشدن مسائل درونی آن درمیان عامه ورسانه هاست. افراد فرقه ها که سازمان مجاهدین خلق هم به نمونه بارز آن تبدیل شده- با کوشش وبرنامه ریزیهای بسیاردقیق وطولانی آموزش دیده اند که جدا ازمردم باشند و رهنمودهای رهبری را تمام و کمال اجرا  کنند. اگر این افراد پا به بیرون از مناسبات فرقه  بگذارند، درسازمان فکری شان تزلزل هایی بوجود میآید و گرفتار سئوالات جدیدی میشوند که این موضوع سبب ریزش نیروهای فرقه شده و مرگ و نابودی آنرا مسجل میسازد.
فرد فرقه ای چنان آموزش دیده و ساخته شده که  اگر اوقات کمی هم در بیرون از مناسبات بگذراند، به یک عنصر مرده ی فرقه ای تبدیل میشود و بنابراین ترس رجوی ازاینکه این افراد به کشورهای دیگر رفته و ارتباطاتی بامردم داشته باشند، سازمانش متلاشی میشود، کاملا بجاست.
س- آیا رجوی برای جلوگیری از خروج افراد به خارج از عراق، نقشه های دیگری خواهد داشت؟
–  همه چیز که در دست و اراده او نیست. واقعه ی تلاشی اشرف این مسئله را به ثبوت رسانید:
"  اگرکوهها بجنبد، اشرف نخواهد جنبید"
که دیدیم این کوه بظاهر استوار اشرف با حضور و بست نشینی دوساله خانواده ها درآنجا مانند یک مترسک مقوایی فروریخت. تجارب موجود نشان میدهد که حضور موثر خانواده ها درصحنه های مختلف تمام نقشه های شیطانی رجوی را نقش برآب میکند.
بنابراین توصیه ی من این است که حضور موثر خانواده ها حفظ شود و بر افشاگری های جداشدگان از سازمان افزوده گردد که دراین صورت هم اسرا به موقعیت بهتری میرسند وهم رجوی هیچ غلطی نمیتواند بکند.
زنده ماندن محدثین دراختلافات اخیر و دچار نشدن او به سرنوشت دیگرانی مانند علی زرکش و… مدیون همین افشاگری های جدا شدگان است و گرنه او را هم به سادگی میکشتند و یا سرنوشت تلخی مانند فرمانده فتح اله درانتظارش بود.
باتشکر ازحضور تان
مصاحبه کننده صابر